اکس به شرط شماره موبایل

کد خبر: 205090

نزدیک یکی از دلالان که جوانی شهرستانی است می‌شوی و از او طلب داروی پیوند کلیه با عنوان (ساندیمون) می‌کنی که او نیز مانند یک نسخه‌پیچ از تعداد و نوع دارو از تو سوال می‌پرسد و سریع با موبایلش با شخص دیگری تماس می‌گیرد و آخرین قیمت فروش ساندیمون را به تو می گوید.

فارس: بازار سیاه دارو ناصرخسرو همچنان زنده است و نفس می‌کشد، صدای نجوای آهنگین دلالانی که دارو، دارو و قرص را تکرار می‌کنند، هنوز هست. حالا درست کنار مأموران نیروی انتظامی فروش قرص اکس را به شرط شماره موبایل می فروشند.

اغلب بیماران برای درمان به دارو نیاز دارند و طبق قوانین داروخانه جایی است که باید این کالای حیاتی عرضه شود ولی از چند دهه پیش بازار نام آشنای دیگری نیز برای خرید داروهای کمیاب جا افتاده است ، ناصر خسرو محفلی که هر چه بخواهی در آن پیدا می‌شود با قیمتهایی که مثل بسته‌های آن رنگارنگ هسند و روشهای مختلفی که معاوضه پا یا پای دارو هم جزو آن است.

ناصر خسرو تداعی بازارسیاه دارو

کمتر کسی است که نام خیابان ناصرخسرو که از میدان توپخانه شروع شده و به خیابان 15 خرداد (بوذرجمهری) ختم می‌شود و خیابان صوراسرافیل و سعدی جنوبی نیز در مسیر آن قرار دارد را نشنیده باشد بیشتر از آنی که این منطقه تاریخی ما را به یاد دارالفنون بیندازد؛ بازار سیاه ناصر خسرو اس که در ذهن‌ها نقش بسته است.

ساخت ناصروخسرو توسط ناصرالدین شاه

تاریخچه احداث خیابان ناصرخسرو به سال 1285 بر می‌گردد و قبل از آن این خیابان جزو خندق ارگ سلطنتی بود که پس از ساخت خندق جدید، خندق قدیم را پر کرده و آن را به خیابان تبدیل کردند که به فرمان ناصرالدین‌شاه (ناصریه) نام می‌گیرد و بعد از 4 سال برای ساماندهی به امین‌حضور محول می‌شود.

اما امروز در بهار سال 91 وقتی که وارد این خیابان تاریخی می‌شوی از هر طرف صدای دارو، قرص و ... را می‌شنوی، افراد مختلف در خیابان ناصرخسرو بر روی چرخ، کنار دیوار، کنار برخی مغازه‌ها و زیر سایبان‌ درختان دارو دارو زمزمه می‌کنند.

نجواهای دارو و قرص

هر غریبه‌ای که وارد خیابان ناصرخسرو می‌شود در صورتی که کاغذی در دست داشته و سر به هر طرف می‌چرخاند مورد توجه دلالان قرار می‌گیرد. آنها نیز بسیار سریع به سوی این فرد می‌شتابند و از کنارش عبور کرده و با صدای آرام فروش دارو و قرص را به او اطلاع می‌دهند.

خریدار دارو یا مأمور

حال اگر این دلالان مشکوک شوند که فرد مورد نظرشان خریدار دارو نیست و شاید مامور باشد صدای سوت و علامت دست‌ها و در نهایت موبایل‌ها به صدا در می‌آید.

خیابان ناصرخسرو مملو از مغازه‌های مختلف عطاری و فروش لوازم آزمایشگاهی است و در گذر از این خیابان می‌شویی که برخی از این مغازه‌ها پوششی برای فروش داروهای کمیاب و قاچاق هستند.

دارالفنون غریبه

ساختمان دارالفنون در میان این خیابان معروف بازار سیاه فروش دارو خودنمایی می‌کند ولی حال و روز خوشی ندارد و از نفس افتاده است.

کمی که دقت می‌کنی صداهای آهنگ‌ها و ترانه‌ها از کنار خیابان ناصرخسرو نیز به گوش می‌رسد ولی جالب آن است که خیابان ناصرخسرو که دارای دو پیاده‌رو چپ و راست است فقط در قسمت پیاده‌رویی که روبرو ساختمان دارالفنون است فروش دارو و بازار سیاه دلالان دارو رونق دارد و جای شگفتی است که در گذرها حتی یک داروخانه نیز مشاهده نمی‌شود.

فقط 5 هزار تومان سود می‌کنیم

نزدیک یکی از دلالان که جوانی شهرستانی است می‌شوی و از او طلب داروی پیوند کلیه با عنوان (ساندیمون) می‌کنی که او نیز مانند یک نسخه‌پیچ از تعداد و نوع دارو از تو سوال می‌پرسد و سریع با موبایلش با شخص دیگری تماس می‌گیرد و آخرین قیمت فروش ساندیمون را به تو می گوید.

وی در حین تماس می‌گوید: اگر یک بسته ساندیمون می‌خواهی در حدود 55 هزار تومان می‌شود. به خدا ما سود زیادی نمی‌کنیم همین بسته دارو فقط برام 5 هزار تومان سود داره.

ساندیمون قبل از تماس 55 هزار، بعداز تماس 88 هزار

وی پس از مکالمه آهی می‌کشد و می‌گوید نامرد دارو را گران کرده است، شده 88 هزار تومان؛ چاره‌ای نیست وقتی داروهایی کمیاب می‌شود آنها نیز این دارو را با قیمت گرانتر می‌فروشند.

از او درباره خرید داروی سرطانی برای بیمار سرطانی تومور پروستات سوال می‌کنی و او نیز پس از مکالمه با موبایلش می‌گوید: نه، این دارو را نداره.

رصد افراد توسط دلالان فروش دارو

از کنار جوانی می‌گذری و متوجه می‌شوی که دلالان دارو تو را کاملأً رصد می‌کنند. یکی یکی به دنبالت می‌آیند و از کنارت می‌گذرند و ابراز فروش دارو می‌کنند.

مغازه‌های با ویترین خالی، محفلی برای فروش دارو

مغازه‌های فروش لوازم آزمایشگاهی با ویترین‌های خالی در ناصرخسرو بسیار چشم نوازند و پس از کمی تحقیق متوجه می‌شوی که برخی از این مغازه‌ها محفل فروش داروهای کمیاب و قاچاق است البته دلالان‌ دارو در کنار خیابان مشتری را پیدا می‌کنند و پس از تماس با مدیر، مسئول یا هر عنوان دیگری که در مغازه مربوطه نشسته است دارو را تهیه و به مشتری می‌دهند.

موبایل ابزار کار دلالان دارو

ابزار کار دلالان بازار سیاه دارو ناصرخسرو نیز خیلی ساده و تنها در یک گوشی موبایل و کمی هوشیاری خلاصه می‌شود نواها در این بازار مملو از آهنگ‌های با واژه دارو و قرص است، کتاب‌های احمد کسری، کتاب‌های مرتاض‌نامه‌های هندی و داروهای گیاهی نیز در کنار گذر ناصرخسرو بسیار چشم‌نوازی می‌کنند.

جوان‌ها مشتری قرص‌های پارتی

پیرمردی که بساط فروش کتاب‌های مرتاض‌نامه را برپا کرده است در توضیح راسته معروف بازار سیاه دارویی ناصرخسرو می‌گوید الان وضعیت خیلی بهتر شده، خودت که می‌بینی جمعیت خریدار دارو خیلی کم شده، الحمدالله مردم الان داروهای خودشان را از داروخانه‌ها تهیه می‌کنند اینهایی هم می‌آیند دارو می‌خرند آگاهی ندارد و بعضی از آنها نیز شهرستانی هستند. البته یک عده جوان‌ها برای تهیه بعضی قرص‌ها برای مهمانی اینجا می‌‌آیند.

هر کسی اکس نمی‌فروشد

فروش قرص برای مهمونی ذهنت را مشغول می‌کند و درصدد برمی‌آیی تا از ماجرای این قرصها هم سر دربیاوری از یکی از این دلالان تقاضای اکس می کنی اما متوجه می‌شوی که هر راسته خیابان ناصرخسرو محل یک نوع فروش داروی خاص است یعنی اگر جایی داروی بیماری خاص می‌فروشد دیگر قرص اکس نمی‌فروشند هر کدام پاتوق مخصوص دارند، فروشنده‌های قرص اکس نیز افراد خاصی هستند.

گذر ناصرخسرو را چندین بار بالا و پائین می‌کنی و دلالان که از خرید دارو از طرف تو ناامید می‌شوند بیشتر شک می‌کنند که این فرد نکند مامور باشد. البته در این ساعت( بعد از ظهر) هیچگونه مامور نیروی انتظامی یا بازرس مشاهده نمی‌شود و فقط ماموران راهنمایی و رانندگی حضور داشتند و دلالان نیز به راحتی به کار فروش دارو مشغولندکه صحنه‌ای توجهت را جلب می‌‌کند.

مردی خمیده و عصبی با یک جوان خوش‌تیپ در بحث و جدل است ولی با چرخاندن سرش به اطراف خود مواظب است کسی متوجه چیزی نشود آنها را تعقیب می‌کنی که به کنار راسته خیابان و در خلوت می‌روند و جوان از داخل کیف چرمی‌اش چند ورق قرص درمی‌آورد و به مرد خمیده سیگار به لب می‌دهد و وی نیز بسیار سریع موبایلش را روشن می‌کند و به همراه جوان در شلوغی جمعیت ناپدید می‌شوند. گویی چنین صحنه‌های جزئی از این آشفته بازار است.

دلالان قرص اکس در کنار نیروی انتظامی

گذر ناصرخسرو را به طرف توپخانه و مترو می‌پیمایی تا بتوانی دلالان فروش قرص‌های اکس را پیدا کنی که متوجه حضور نیروی انتظامی روبه‌رو مترو می‌شوی البته مامورانی برای ارشاد افراد از نظر حجاب.

روبه‌رو ساختمان مخابرات و در فاصله 100 متری مترو، نیروی انتظامی با دو خودروی سواری بنز و ون ایستاده‌اند که متوجه چند جوان در حالت‌های خاص می‌شوی.

بشکن زدن علامت دلالان قرص اکس

جوانی که در حال بشکن زدن است توجهت را جلب می‌کند. وقتی از کنارش رد می‌شوی و بار دیگر بر می‌گردی نزدیکت می‌آید و با انرژی و خیلی سریع می‌گوید قرص دارو، قرص دارو.

قرص اکس با علامت "بنز" 4 تا 7 هزار تومان

با او شروع به صحبت می‌کنی و از او درخواست قرص اکس می‌کنی که او نیز جواب مثبت می‌دهد و می‌گوید سر درمی‌آوری از قرص اکس، می‌شناسی، من به تو جنس خوب می‌دهم از نوع «بنز» حدود 4 تا 5 هزار تومان است هر قرصی، بذار یک تلفن بزنم چون باید برام بیارن.

با موبایلش تماس می‌گیرد و در حین مکالمه رو به تو می‌گوید چند تا می‌خوای که تو هم می‌گویی 10 تا که او هم ادامه می‌دهد 10 تا بخوای قیمتش کمتر می‌شه.

پس از مکالمه و کمی چرخ در گذر روبه‌روی ساختمان مخابرات و با فاصله گرفتن از نیروی انتظامی کنارت می‌کشد و می‌گوید ببین جنس خوب داره ولی هر قرصی 7 هزار تومان ولی من وقتی آورد 60 تومان برای 10 تا قرص را برات حساب می‌کنم. البته یک ساعت و نیم باید صبر کنی. الان کجا می‌ری؟

فروش قرص اکس به شرط شماره موبایل

می‌گویم می‌روم کمی پائین‌تر طرف خیابان صوراسرافیل و او نیز که از تو فاصله می‌گیرد با صدای بلند می‌گوید خیالت راحت باشه من قرص‌ها را به شرط شماره موبایل می‌فروشم. اگه مشکلی داشتی بیای سراغم من همیشه همین جا هستم شمارمو ذخیره کن 0935...؛ در ضمن اسمم سعید، کارم داشتی همین‌جا هستم.

تعقیب مشتریان

به طرف خیابان صوراسرافیل پیش می‌روی و در حین گذر از خیابان ناصرخسرو پس از دقایقی متوجه می‌شوی که یکی از همان جوانان روبه‌روی ساختمان مخابرات که در فاصله 100 متری نیروی انتظامی مشغول فروش داروی اکس بودند در حال تعقیبت هستند تا متوجه شوند که مامور هستی یا خریدار قرص اکس.

برایت اینگونه رفتارها جالب می‌شود و در همین فکر و خیال هستی که وارد یکی از مغازه‌های کتابفروشی می‌شوی، کتابی می‌خری و با پیرمرد صاحب مغازه کمی صحبت می‌کنی. او نیز درباره وضعیت فروش دارو در راسته ناصرخسرو می‌گوید من سال‌ها است که در این خیابان مغازه دارم چند وقت پیش کیوسک نیروی انتظامی روبه‌روی پاساژ حکیم مستقر شده بود و دلالا‌ل‌های دارو کمی می‌ترسیدند و فروش دارو کمتر شده بود ولی حالا این کیوسک را برداشتند و دلالا‌ل‌ها هم خیالشان راحت شده.

پاکسازی 200 متر از وجود دلالان دارو چه سخت است

«اینجا فروش دارو مسلک و مرام خاص خود را دارد ولی هیچ وقت یک اقدام درست و حسابی برای پاکسازی این 200 تا 300 متر راسته خیابان ناصرخسرو نشده مگه پاکسازی این خیابان کاری داره آبروی ما هم رفته.» این درد دلهای پیرمرد کتاب فروش است.

بیماران از روی ناچاری سهمیه دارویشان را در ناصرخسرو می‌فروشند

رهبر مژدهی آذر، رئیس انجمن داروسازان ایران درباره علل وجود بازار سیاه دارو در خیابان ناصرخسرو و فروش داروهای کمیاب و قاچاق در این بازار می‌گوید: ‌از دلایل مهم ادامه روند فروش داروهای کمیاب و قاچاق در خیابان ناصر خسرو مشکلات اقتصادی مردم به خصوص بیماران و خانواده های آنان است.

وی می‌افزاید: برخی بیماران و خانواده‌های نیازمند از روی ناچاری سهمیه دارویشان را به دلالال ناصرخسرو می فروشند، دولت باید در وهله اول این دلالان را جمع کند و در مرحله بعد برای کار ریشه‌ای به معیشت افراد نیازمند رسیدگی کند.

حالا کمی با بزرگترین داروخانه کشور و آداب و رسوم آن آشنا شده‌ای، می‌خواهی برگردی که قبض جریمه ۳۰ هزار تومانی روی موتور خاطره بازار سیاه ناصر خسرو را تلخ تر می‌کند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد