سراب يافتن شغل آبرومند در غرب
تصور "يافتن شغلي آبرومند " در كشورهاي غربي بسياري از جوانان كشورهاي شرقي را به سوي اروپا ميكشاند.
فارس: بسياري از مهاجرين به كشورهاي غربي در صدد يافتن شغلي آبرومند به اين كشورها سفر ميكنند؛ حتي برخي از دانشجويان به اميد آنكه پس از پايان تحصيلات بتوانند در كشورهاي محل تحصيل خود شغلي در خور تحصيل خود پيدا كنند راهي اروپا ميشوند. تصور "يافتن شغلي آبرومند " در كشورهاي غربي بسياري از جوانان كشورهاي شرقي را به سوي اروپا ميكشاند. اگرچه در اين خصوص برخي موفق ميشوند با طي مراحل بالاي تحصيلي و محاسبهاي بسيار صحيح و ظريف و دورانديشانه به موفقيتهايي دست پيدا كنند، اما اينكه "غرب خود بستر لازم براي رشد متناسب با استعدادها و تحصيلات انسانها را فراهم مي كند " تصوري باطل است. اثبات اين ادعا چندان سخت به نظر نمي رسد. سوئد از جمله كشورهايي است كه مهاجريان زيادي در آن سكونت دارند و تعداد زيادي از دانشجويان خارجي نيز در دانشگاههاي اين كشور مشغول تحصيل هستند. از اين رو مطالعه اي مستند بر آنچه در سوئد مي گذرد مي تواند در حل مسئله موثر باشد. اخيرا موسسه تحقيقاتي "Jusek "در سوئد مطالعات دقيقي را بر روي وضعيت كار نيروهاي خارجي در سوئد انجام داده است. نتايج اين تحقيقات نشان مي دهد كه دو سوم افرادي كه در دوران دانشجويي خود در مشاغلي غير تخصصي و غير مرتبط با رشته تحصيلي خود مشغول به كار ميشوند پس از مدتي به اين نتيجه مي رسند كه كار غير تخصصي خود را ادامه داده و زندگي خود را بر اساس ادامه همين شغل ترسيم كنند. اين در حالي است كه بسياري از دانشجويان خارجي در راستاي گذران مخارج تحصيلي خود وارد مشاغلي مي شوند كه اساسا ارتباطي با نوع رشته تحصيلي آنها ندارد. در اين ميان مهاجرين و حتي دانشجوياني كه زبان سوئدي يا انگليسي را به خوبي نمي دانند در معرض آسيب بيشتري قرار دارند. "جوزفين كلاسن "، كارشناس موسسه "Jusek " در اين خصوص به راديوي سوئد (SR)ميگويد: "اين ريسك به طور كامل وجود دارد كه مهاجرين در شغلي كه انتخاب ميكنند باقي بمانند و به همان شغل ادامه دهند. " تحقيقات اين موسسه نشان مي دهد افرادي كه از كشورهاي انگليسي زبان به سوئد آمدهاند بخت و اقبال بيشتري نسبت به ديگر مهاجرين در خصوص يافتن شغلي مناسب دارند. "گالينا " يك شهروند روسي است كه در يكي از دانشگاههاي مسكو فارغ التحصيل شده است. او سه سال و نيم است كه به سوئد مهاجرت كرده است و به عنوان يك منشي در يك اداره مشغول به كار است.او در اين خصوص مي گويد: "من به سختي مي توانم شغل مورد علاقه خود را در سوئد پيدا كنم. فكر مي كنم دليل اصلي اين مسئله عدم آشنايي كامل من با زبان سوئدي است. " عدم تسلط كامل بر زبان سوئدي و انگليسي مسئلهاي است كه بسياري از مهاجرين با آن مواجه هستند. حتي بسياري از دانشجويان علي رغم تسلط به زبان انگليسي نمي توانند آن را مانند زبان مادري خود صحبت كرده و از اين طريق با جامعه كاري سوئد يا هر كشور اروپايي ديگر ارتباط برقرار كنند. اين مسئله در خصوص مهاجرين پررنگ تر است. نكته ديگري كه در تحقيقات موسسه "Jusek "به آن اشاره شده است نحوه برخورد كارفرمايان با كارگران است. بر اين اساس تنها ۱۰ درصد مهاجريني كه در سوئد مشغول به كار مي شوند از سوي كارفرمايان خود مورد تشويق قرار مي گيرند و در اكثر موارد رابطه ميان كارگر و كارفرما بسيار رسمي و خشك است. با اين حال موسسه مذكور به مهاجرين پيشنهاد كرده است كه در صورت داشتن پيشنهاد كار، حتي در شغلهاي غير حرفهاي آن را رد نكنند و موقعيتها را از دست ندهند. همچنين در اين مطالعه اين ادعا كه مهاجرين خارجي به محض رسيدن به خاك سوئد داراي شغل ميشوند را رد كرده است. بر اين اساس طي دو سال نخست حضور مهاجرين در سوئد معمولا كاري به آنها پيشنهاد نميشود و كمتر كسي است كه در طول مدتي اندك پس از حضور در سوئد بتواند شغلي درآمدزا پيدا كند. نتايج تحقيقات صورت گرفته توسط موسسه "Jusek " به ساير نقاط اروپا قابل تعميم است. نكته قابل تامل اينكه سوئد به نسبت بسياري از كشورهاي اروپايي زمينههاي كاري بهتري براي مهاجرين دارد و اساسا يكي از رموز تمايل بسياري از مهاجرين جهت حضور در اين كشور همين نكته است. با اين وجود تحقيقات صورت گرفته توسط اين موسسه نشان ميدهد كه حتي در بهترين كشورهاي اروپايي (به لحاظ پذيرش مهاجرين) نيز محدوديتهاي پررنگي در زمينه يافتن شغل تخصصي وجود دارد. دانشجويان نيز عملا با چنين مشكلاتي مواجه هستند. بسياري از دانشجويان پس از حضور در شغلي غير مرتبط با رشته تحصيلي خود ترجيح ميدهند كه در آن شغل باقي مانده و ريسك خروج از آن شغل و يافتن شغلي جديد را نپذيرند. هم اكنون با وقوع بحرانهاي اقتصادي در غرب نتايج تحقيقات موسسه هايي مانند "Jusek " بيشتر ملموس است. در حال حاضر سياست اصلي دولتهاي اروپايي رسيدگي به وضعيت اتباع خود با استناد به طرح رياضت اقتصادي است. بديهي است كه اين رياضت اقتصادي نه تنها مهاجرين و دانشجويان را به لحاظ مالي تحت فشار قرار خواهد داد، بلكه به لحاظ اجتماعي نيز فاصله ميان مهاجريان و اتباع خارجي را با اتباع و شهروندان كشورهاي اروپايي پررنگ تر مي كند. همچنين قواعد و مقرراتي كه ميان اعضاي منطقه يورو وضع شده است نيز در اين وضعيت نمي تواند بي تاثير باشد. وضع شهريه هاي كلان در برخي از دانشگاههاي اروپايي براي دانشجوياني كه از اتباع ۲۷ كشور عضو اتحاديه اروپا به شمار نمي آيند و همچنين تسهيلاتي كه در غرب براي اتباع كشورهاي عضو اتحاديه اروپا در نظر گرفته شده است به طور طبيعي و خودكار وضعيت مهاجرين و دانشجويان كشورهاي ديگر را در اروپا سخت تر خواهد كرد.
دیدگاه تان را بنویسید