یادداشتی از سید چمران موسوی؛
انتقال پایتخت؛چالشی تکراری یا فرصتی برای مدیریت شهری؟
انتقال پایتخت در ایران به عنوان یک پدیده تکراری در آغاز هر دولت، بارها مطرح شده و به فراموشی سپرده شده است. در حالی که تهران به عنوان بزرگترین قطب جمعیتی و اقتصادی کشور، مزیتهای منحصر به فردی دارد، این سوال مطرح میشود که آیا انتقال پایتخت واقعاً راهحلی مؤثر برای مشکلات کنونی تهران است؟
سید چمران موسوی؛ کارشناس مدیریت شهری نوشت: انتقال پایتخت در ایران به عنوان یک پدیده تکراری در آغاز هر دولت، بارها مطرح شده و به فراموشی سپرده شده است. در حالی که تهران به عنوان بزرگترین قطب جمعیتی و اقتصادی کشور، مزیتهای منحصر به فردی دارد، این سوال مطرح میشود که آیا انتقال پایتخت واقعاً راهحلی مؤثر برای مشکلات کنونی تهران است؟
بسیاری از منتقدان بر این باورند که مشکلاتی نظیر افزایش جمعیت، محدودیت منابع آب، ترافیک سنگین، مشکلات امنیت عمومی، و زلزله، دلیلی بر لزوم انتقال پایتخت هستند. اما واقعیت این است که این مسائل عمدتاً قابل مدیریتاند و نیازی به تغییر مکان پایتخت وجود ندارد.
جمعیت: تهران با حدود ۹ میلیون جمعیت، نه تنها از نظر جمعیت قابل کنترل است، بلکه روند مهاجرت به حاشیههای آن نیز خود نشاندهنده نیاز به توسعه مناطق پیرامونی است.
منابع آب: وجود سدهای کشاورزی اطراف تهران و اجرای سیاستهای مناسب در مدیریت آب میتواند به بهبود وضعیت آب این شهر کمک کند.
ترافیک و امنیت عمومی: با توسعه حملونقل عمومی و برنامههای مدیریت ترافیک، این مشکلات قابل کاهش هستند.
مشکلات مسکن و زلزله: این مسائل نیز در سرتاسر کشور وجود دارند و نیاز به راهحلهای ملی دارند. ایجاد مسکن اجتماعی و اجرای آییننامههای ساختمانی میتواند به کاهش آسیبها کمک کند.
به جای انتقال پایتخت، بهتر است به مدیریت جامع مسائل تهران و تمرکززدایی از آن بپردازیم. برای این منظور، باید اقدام های زیر را در دستور قرار داد؛
1. تقویت شهرهای اطراف تهران: با تمرکز بر مزیتهای نسبی هر استان و تقویت زیرساختهای شهری در دیگر مناطق مخصوصا اطراف تهران، میتوان به تعادل فضایی در کشور دست یافت.
2. توسعه پایدار: استفاده از اسناد آمایش سرزمین و برنامههای ساماندهی برای توزیع عادلانه منابع و فعالیتها در سراسر کشور ضروری است.
3. آموزش و آگاهی: فرهنگسازی درباره اهمیت مدیریت شهری و لزوم همکاری بین دولت و مردم میتواند به بهبود وضعیت تهران و دیگر شهرها کمک کند.
انتقال پایتخت به جای حل مشکلات، به اتلاف منابع و زمان میانجامد. با سرمایهگذاری در زیرساختها و برنامههای توسعهای در تهران و دیگر شهرها، میتوان به یک شهر زیستپذیر و متعادل دست یافت. ما باید از تجربیات گذشته بیاموزیم و به جای خلق دوباره، به بهینهسازی آنچه داریم بپردازیم. حکمرانی خوب ایجاب میکند که به تاریخ و تجارب پیشین توجه کنیم و با نگاهی خردمندانه به آینده، به سوی توسعه پایدار حرکت کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید