چه هیچ قانونی برای برخورد با موتورسیکلتهای متخلف کارآمد نیست؟
تکچرخ روی روان مردم!
«بیشترین تخلفاتی که موتورسواران در سطح شهر تهران مرتکب میشوند، تخلفات پلاک است. تخلفات پلاک، شامل مخدوشی و پوشش آن میشود.» این تازهترین اظهارنظر یک مسئول در ارتباط با تخلفات بیشمار و عادی شده موتورسیکلتها در شهر است.
این اظهارنظر را دیروز سرهنگ حمید طریقت، فرمانده یگان عملیات پلیس راهور تهران بزرگ اعلام کرده است با ذکر این نکته ضروری که بدانیم شهرهای دیگر هم وضعیت بهتری نسبت به پایتخت ندارند. وضعیت موتورسیکلتها در ایران بهویژه در پایتخت در یک کلمه خلاصه میشود: «آشفتهبازار». در طول همه سالهای گذشته هم مسئولان سعی داشتهاند با اتخاذ تصمیمات و اجرای آن به این وضعیت آشفته سروسامانی بدهند که حداقل شواهد چشمی نشان میدهد این تصمیمات تاثیری در وضعیت پیشرو نداشته است. از اجرای طرحهای تنبیهی همچون طرح «موتوریار» گرفته که بر اساس آن راکبان متخلف موتورسیکلت را به جای جریمه و بردن به پارکینگ، تا ۱۲ساعت برای همکاری با پلیس راهور پایتخت به خدمت میگرفت تا حتی طرحهای تشویقی همچون «موتورسوار خوب» که قرار بود در راستای فرهنگسازی موتورسواری موثر باشد. در راستای پیشگیری از تخلفات عادی موتورسیکلتها، نه طرحهای تشویقی موثر بوده و نه برخوردهای قهری. اما بگذارید کمی به عقبتر برویم، چرا که به نظر نمیرسد دلایل این حجم از تخلفات توسط موتورسیکلتسواران تنها به دلیل اجرای ناقص طرحهای قهری باشد. حتی تعداد بالای موتورسیکلتها در شهر هم دلیل بنیادینی محسوب نمیشود، چراکه در کشورهای آسیای شرقی همچون تایلند نسبت تعداد موتورسیکلتها به جمعیت بسیار بیشتر از ایران است اما میانگین تخلفات صورت گرفته توسط آنها اصلا به چشم نمیآید. علیرضا اسماعیلی، رئیس پیشین پلیس راهور معتقد است طبیعتا با تساهل بازدارندگی تنبیه از بین میرود. او همچنین با وامگرفتن از یک نظریه جرمشناسی موضوع جالبی را در این حوزه مطرح میکند. او میگوید:«بر اساس تئوری پنجره شکسته، اگر میزان تخلفات راکبان موتورسیکلت در ایران نسبت به آنها که قانون را رعایت میکنند ۷۰به ۳۰درصد باشد، ناخودآگاه آن تعدادی که قانون را رعایت میکنند هم به متخلفان میپیوندند؛ در حالی که اگر این نسبت عکس باشد همان ۳۰درصد متخلف هم مجبور به رعایت قانون میشوند.» این تئوری به روشنی نشان میدهد فرهنگ استفاده از موتورسیکلت چقدر میتواند در سامان دادن به وضعیت موجود کمککننده باشد. تاثیر این بیقانونیها اما به شکل مستقیمی بر زندگی شهروندان قابل مشاهده است. گواه این ادعا آماری است که به صورت رسمی استخراج شده و در برخی از موارد بسیار شگفت است.
در راستای پویش موتورسوار خوب که دو سال پیش توسط شهرداری تهران اجرا شد، معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری، آمارهایی برآمده از پژوهش صورت گرفته اعلام کرد که نشان میدهد ۷۰درصد شهروندان از شیوههای موتورسواری ناراضیاند. وقتی از سیاست ناکارآمد قهری هم حرف میزنیم مصداقش این نمونه آماری است که بدانیم تا سال گذشته فقط در تهران ۶۰هزار موتورسیکلت در پارکینگهای پایتخت رسوب کردهاند.
موتورسیکلتهای رسوبی به آن دسته از موتورسیکلتهایی اطلاق میشود که از سال۱۳۹۰ تا پایان سال۱۳۹۸ به دلیل ارتکاب تخلفات رانندگی توسط عوامل پلیس توقیف و در پارکینگ نگهداری میشوند. آمارهای تکاندهنده دیگری هم در دست است؛ در ۴۵ درصد تصادفات پایتخت موتورسیکلتها سهم دارند، یا در آلودگی هوای پایتخت به تنهایی ۳۰درصد سهم آلایندهها را باید پای این موتورسیکلتها نوشت. و خب اینکه بدانیم در حالی بیش از ۲.۵میلیون موتورسیکلت در تهران تردد دارد که به گواه آمارهای رسمی «تنها یک سوم راکبان موتورسیکلت» در ایران گواهینامه دارند.
دیدگاه تان را بنویسید