مقاومت در برابر پرداخت مالیات از سوی برخی صنوف و بنگاههای اقتصادی به شکل عجیبی ادامه دارد. هرچند در این ارتباط تا پیش از این همواره بحث بر سر پزشکان و امتناع آنها از نصب کارتخوان در مطبها و البته برخی از وکلا بوده است، اما به نظر میرسد این رویه عجیب محدود به آنها نیست و بسیاری دیگر از صنوف هم نه تنها از پرداخت مالیات طفره میروند بلکه حالا در صورت اجبار به پرداخت مالیات ترجیح میدهند آن را از جیب مشتریان خود بپردازند.
نگاه کنید به متن یک استوری از یک آرایشگاه زنانه در تهران که بیش از ۲۰هزار مشتری صفحه شخصیاش را در اینستاگرام دنبال میکنند. صاحب این کسب نوشته است «لطفا از این به بعد پول نقد همراهتان باشد. دوم اینکه از گوشی کارت به کارت کنید و اگر برنامه بانک را روی گوشی ندارید قبل از مراجعه آن را نصب کنید و در آخر اینکه اگر میخواهید از کارتخوان سالن پرداخت کنید مالیات هم به مبلغ اضافه میشود!»
همین پست تا امروز حدود ۷۰۰۰ لایک هم گرفته است. به این معنا که مشتریان حتی به ناچار پیرو این شرایط هستند. این در حالی است که بسیاری از حقوقبگیران شرکتهای دولتی و البته خصوصی پیش از دریافت حقوق، مالیات از آنها کسر میشود. نگاهی به آمارهای منتشر شده رسمی نشان میدهد در راستای دریافت مالیات ایران صاحب رکوردهای منفی عجیبی است. به عنوان مثال یک فقره آماری نشان میدهد ایرانیها نصف متوسط جهانی مالیات میدهند یا به گواه گزارش دیوان محاسبات در سال گذشته ۶۵درصد از مشاغل پولساز مالیات نمیدهند و فرارهای مالیاتی در برخی از استانها به رقم شگفت ۸۰درصد هم رسیده است.
اما آیا میتوانیم با دریافت چنین آماری موضوع نپرداختن مالیات را به جامعه ایرانی تعمیم بدهیم و بپرسیم چرا ایرانیها مالیات نمیدهند؟ یا شاید کمی محتاطتر به موضوع نگاه کنیم و اینطور بپرسیم که چرا پردرآمدها مالیات نمیدهند؟ فرارهای اینچنین مالیاتی موجب شده ایران به درآمدهای نفتی وابسته بماند و پول فروش نفت که باید خرج توسعه کشور شود، بهصورت عمده برای خورد و خوراک، وسایل مصرفی و پرداخت حقوقها هزینه شود. اما وقتی چنین رفتارهایی (همچون رفتار صاحب آرایشگاه زنانه که مالیات احتمالی پرداختیاش را از جیب مشتری میپردازد یا پزشکانی که زیر بار نصب کارتخوان نمیروند) پیش میآید سوالی شکل میگیرد که اساسا این مالیاتها کجا قرار است خرج شود؟
امیدعلی پارسا، رئیس سابق سازمان امور مالیاتی با اشاره به درآمدهای ناچیز حاصل از مالیات گفته بود همه درآمدهای مالیاتی ایران به اندازه نصف پولی است که بهعنوان حقوق به کارمندان پرداخت میشود، اما دریافت مالیات از برخی از مشاغل به مثنوی هفتاد منی تبدیل شده که هنوز مخالفان آن شمشیر مخالفت را زمین نگذاشتهاند. پیش از اجرایی شدن قانون مالیات و رونمایی از سامانه مودیان بسیاری بر این عقیده بودند که این قانون نیز مانند دیگرقوانین در چموخمها گم شود، اما دولت سیزدهم در فصل مالیات با رونمایی از سامانه هوشمند مالیات ظاهرا عزم خود را برای انجام این مهم جزم کرده است. قطعا سامانه فوق با اشکالاتی همراه است، اما به مرور میتوان با رفع این ایرادات به درآمدهای مالیاتی دل بست. هر چند در کنار قانونگذاری نظارت درست و دقیقی هم لازم است تا کسبوکارهایی همچون موارد ذکر شده بالا دستشان را در جیب مردم نکنند و بدون پنهانکاری حتی مالیاتشان را از جیب مردم بپردازند.
دیدگاه تان را بنویسید