خرافهگرایی درذکر مصیبت حضرت قاسم
شهید مطهری عروسی حضرت قاسم(ع) در کربلا را مردود میداند. متأسفانه برپایی مجالسی به نام «حنابندان قاسم» بدعتی است که ملاحسین کاشفی در مقتل ضعیف و متأخر «روضة الشهدا» پایهگذاری کرده است.
فارس: روز ششم ماه محرم، روز حضرت قاسم بنالحسن نوجوان شهید دشت نینواست. در برخی از هیئتها و تکیهها بر اساس یک باور غلط که اعتقاد دارند حضرت در کربلا ازدواج کرده است، به برگزاری مراسم حنابندان و یا عروسی در قالب عزاداری میپردازند! برای بررسی درستی یا نادرستی این مطلب به کتابهای روایی و مقتلهای مختلف رجوع شده است که ماحصل تحقیق در ادامه میآید: قاسم بن حسن(ع) در واقعه کربلا سنش از 10سال بیشتر بود، ولی به 15سال نرسیده بود، طبری میگوید: قاسم 10سال داشت و در مقتل «ابیمخنف» آمده که قاسم در کربلا 14 ساله بود.(1) علامه مجلسی میگوید: نقل ماجرای عروسی قاسم به مدارک معتبر متکی نبوده است، منشأ این حکایت دو کتاب است یکی «منتخب المراثی» که بهترین تألیفات به زبان عربی هست و نویسنده آن شیخ فخرالدین طریحی صاحب «مجمع البحرین» است و دیگری «روضةالشهدا» نوشته ملاحسین کاشفی صاحب انوار سهیلی است، این کتاب اولین مَقتلی است که به فارسی نوشته شده است(2) و فاقد اعتبار لازم است. در این رابطه نقل میکنند که وقتی امام حسین(ع) مسیر مدینه تا کربلا را طی میکرد، حسن بن حسن(3) از عموی خویش امام حسین(ع) یکی از دو دختر او سکینه و فاطمه را خواستگاری کرد، حسین(ع) فرمود: هر یک را که بیشتر دوست داری اختیار کن، حسن خجالت کشید و جوابی نداد حسین(ع) فرمود: من برای تو فاطمه را اختیار کردم که به مادرم فاطمه بنت رسول(ص) شبیهتر است، به این ترتیب وجود فاطمه نو عروس در کربلا امری مسلّم است. اگر فرض کنیم ازدواج قاسم درست باشد، باید گفت امام حسین(ع) دو دختر به نام فاطمه داشتند که یکی را به حسن تزویج کرده و دیگری را برای قاسم عقد کردهاند. (4) یا اینکه بگوییم دختری که به عقد قاسم در آمده اسمش فاطمه نبوده و در تاریخ اشتباه نقل شده و اگر این داستان را صحیح ندانیم باید بگوییم راویان نام حسن را از روی اشتباه، قاسم نقل کردهاند. با این وجود بیشتر تحلیلگران واقعه عاشورا عروسی قاسم را نادرست میدانند، محدث قمی در «منتهی الآمال»(5) و در کتاب «نفسالمهموم»(6) دامادی قاسم را رد میکند و میگوید نویسندگان نام حسن را با قاسم اشتباه کردهاند. علامه شهید مرتضی مطهری عروسی قاسم را مردود میداند و مستند میکند به اینکه در هیچ کتاب معتبری وجود ندارد و حاج نوری هم گفته ملاحسین کاشفی اولین کسی است که این مطلب را در کتاب «روضةالشهدا» آورده و اصل قضیه صددرصد دروغ است.(7) مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم نیز در تحلیلی بیان میدارد که به طور کلی آنچه از اشارات صاحب نظران و مشاهدات بر میآید نقل ماجرای عروسی قاسم که بیانی از شدت قساوت و بیرحمی لشکریان یزید است،(8) اگر به همان اندازهای که تاریخ به آن اهمیت داده مورد توجه قرار بگیرد و بُغض محبین اهلبیت را نسبت به دشمنان برانگیزد، امری پسندیده است. اما طبق اشارهای که استاد مطهری دارد اگر بنا باشد که آن را با بزرگنمایی مطرح کنند و تعزیه از آن بسازند(9) و یا چنانکه دیده شده حجلهای بیارایند و حنایی تدارک ببینند، در این صورت اهانتی به ساحت قدس عاشورا و فرهنگ عاشوراییان انجام دادهاند. چون برخی از صاحب نظران داستان عروسی قاسم در کربلا را غیر واقعی میدانند، لذا نمیتوان به طور قطعی آن را قبول کرد، لازم است گفته شود که عروسی در میان اهلبیت(ع) با عروسی که در حال حاضر مرسوم است (و بیشتر به بدعت و معاصی شبیه است)، بسیار متفاوت است. *معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر 1. حماسه حسینی، شهید مطهری 2. ترجمه ارشاد، شیخ مفید 3. تحقیقی پیرامون نهضت عاشورا از مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (جمعی از محققین) 4. دانشنامه 14 جلدی امام حسین (ع) *پینوشتها: 1- حاج محمد هاشم بن محمدعلی خراسانی، منتخب التواریخ، انتشارات علمیه اسلامیه، صفحه 266. 2- صدرالدین، واعظ قزوینی، ریاض، مقدس، المسمی بحدائق الاش، جلد دوم، کتابفروشی اسلامیه، تهران، 1374 هجری قمری، صفحه 42. 3- حسن بن حسن که به «حسن مُثنَّى» معروف است، در جنگ نابرابر با دشمن در روز عاشورا به شدّت مجروح شد و به یارى خداوند متعال از دست سربازان عمر بن سعد نجات یافت و به عنوان روایتگر وقایع و حوادث عاشورا بر مسئولیت حساس خود عمل کرد، نسل امام حسن مجتبى(ع) توسط دو فرزندش زید و حسن مثنّى تداوم یافته است و همه «سادات حسنى» بـه ایـن دو بـزرگـوار نـسب مـىرسانند. 4- شیخ عباس قمی، دمع السجوم ترجمه نفس المهموم، ترجمه و تحقیق علامه ابوالحسن، شعرانی، بهار 78، ناشر ذویالقربی، صفحه 342؛ سیدهاشم رسولی محلاتی، زندگانی امام حسین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374، صفحه 478. 5- شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، محدث قمی، انتشارات هجرت، تابستان 74، چاپ هشتم،جلد 1، صفحه 700. 6- ابوالحسن، شعرانی (پیشین)، صفحه 342. 7- مرتضی، مطهری، حماسه حسینی، انتشارات صدرا، خرداد 1364، جلد اول، صفحه 28. 8- عمادالدین حسین، اصفهانی، (عمادزاده)، برداشتی از تاریخ زندگی امام حسین، انتشارات اسوه، 1373، جلد دوم، صفحه 137. 9- مرتضی، مطهری، حماسه حسینی، جلد اول، صفحه 28
دیدگاه تان را بنویسید