آمار عجیب تقلب در پایاننامههای دانشگاهی به چه معنایی است؟
متوهمین علمی!
«گزارش نظارتی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی» عنوان مطالعه مرکز پژوهشهای مجلس است درباره وضعیت آنچه این مرکز آن را «مشابهت غیرقابل پذیرش» پایاننامهها و رسالهها خوانده و البته رسانهها از آن به نام «تقلب» یاد میکنند. اما بگذارید ماجرای انبوه کپیکاریهای این قصه را از مرگ خودخواسته و تلخ دانشجوی دکترای دانشگاه تهران پی بگیریم که آذرماه سال گذشته به واسطه مشاجرهاش با یکی از اساتید دانشگاه خود را از طبقه اول دانشگاه فنی دانشکده به پایین پرت کرد و چند روز بعد در بیمارستان درگذشت. ارتباط این دو موضوع دقیقا همانی است که محور اصلی گزارش مرکز پژوهشهای مجلس است؛ تقلبهای علمی.
مرگ علم در ایران
مرگ «زهرا.ج» در آن روزها باعث مطرح شدن دوباره استثماری شد که در جریان نگارش پایاننامهها و مقالههای علمی در نظام آموز عالی ایران مطرح است. اینکه شخصی به زحمت و مرارت مقالهای مینویسد اما به نام دیگران منتشر میشود و تنها رزومه آنها را پربارتر میکند. این یکی از مواردی است که حتی بیقانونی هم نیست! اما قصه فروش پایاننامه در ایران همچنان ادامه دارد، هرچند گاه به گاه با داغشدن این موضوع در رسانهها گاه واکنشهای رسمی به خود میگیرد و وعده برخوردهایی داده میشود، اما به نظر میرسد فروشندگان علم در ایران همچنان در سایه یک مصونیت احتمالی به فعالیت خود ادامه میدهند.
بازار داغ علمفروشی
برخی از دادههای موجود در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس «تکاندهنده» است. اشاره به تمامی آن شاید از حوصله این گزارش خارج باشد و برای خواندن جزئیات آن میتوان به پایگاه گزارشهای تخصصی این مرکز مراجعه کرد. اما به عنوان مثال در یک فقره آماری از این گزارش آمده است در فاصله سال 1398 تا 1401 در مجموع 72 هزار و 57 رساله و پایاننامه دانشجویان مقطع دکترا ثبت شده که 21 هزار و 264 مورد از این متون (29 درصد) بیش از 30 درصد مشابهت با متن علمی مشابه داشته و کپیبرداری بوده است. این وضعیت در رابطه با دانشجویان کارشناسی ارشد فاجعهبار تر بوده و نزدیک به نیمی از آنها کپیکاری بوده است. طبق جدول موجود در این گزارش در همین بازه زمانی، 675 هزار و 713 رساله و پایاننامه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در سامانه ایرانداک بارگذاری شده که طبق بررسیهای همانندجویی، 311 هزار و 648 مورد از این متنها (46 درصد) کپیبرداری با بیش از 30 درصد مشابهت بوده است. و بالاخره اینکه در این گزارش عنوان شده علاوه بر اینکه طی سالهای 1396 تا 1400، بیش از ۹۰ درصد آثار علمی متقلبانه، مربوط به دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی غیردولتی بوده، طی سالهای 1398 تا 1401 و به تفکیک هر سال، در سال 1398، بیش از 45.4 درصد، در سال 1399، بیش از 47.5 درصد، در سال 1400 بیش از 46.1 درصد و در سال 1401، بیش از 41.1 درصد مجموع پایاننامهها و رسالههایی که دانشجویان مقطع دکترا و کارشناسی ارشد ارایه دادهاند، کپیبرداری بیش از 30 درصد از متون مشابه داشته و از مرحله بررسی نهایی حذف شده است.
پزشکان بیتخصص، مهندسین بیمهارت و دانشگاهیان بیکار
اما پشت این آمارها ابهامات بسیاری نهفته است، ابهاماتی که البته نشانههای بیشمار پیامدهای آن را میتوان در جامعه پیرامونیمان هم به چشم دید. موج عجیب پزشکان بیتخصص و مهندسین بیمهارت. آمار هولناک تعداد فارغالتحصیلان بیکار و عدم رغبت داوطلبان برای تحصیلات آموزش عالی و بالاخره افول اخلاق و آموزش در نظام آموزش عالی ایران و کاهش کیفیت آموزشی. اما ابهام اصلی این است که چگونه این حجم از تخلف (46 درصد پایان نامه های کارشناسی ارشد متقلبانه است!) دارد صورت میگیرد؟ مسئولان میگویند که این موضوع پیگیری خواهد شد؛ اما اگر قرار بود این موضوع دنبال شود، حداقل نشانههایی از آن قابل مشاهده بود. نگاهی به ۱۶اتاق فکری که در وزارت علوم برای حل مسائل علمی کشور تأسیس شده، بیندازید. کدام یک از این اتاقهای فکر وزارت علوم با مسأله سوءرفتارهای علمی مرتبط است؟ هیچکدام!
تقلب برای رسیدن به یک توهم علمی
با توجه به معضل وجود مراکز فروش پایاننامه و مقاله در خیابانهای شهر به خصوص اطراف دانشگاه تهران، مجلس شورای اسلامی در سال ۹۶ قانون «پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی» را تصویب کرد که به موجب این قانون دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی ملزم شدند تا کمیتههای اخلاق در پژوهش را برای پیگیری سوءرفتارهای علمی راهاندازی کنند. اما بسیاری از کارشناسان این حوزه معتقدند متوسلشدن به آییننامهها برای مقابله با سوءرفتارهای علمی کافی نیست. قصه خرید و فروش علم در ایران از جنبه دیگری هم اهمیت بسیاری دارد، چرا که بسیاری از نهادهای دانشگاهی عموما با ارائه آماری تعداد عناوین پایاننامهها را مبنایی بر جهش علمی ایران معرفی میکنند و احتمالا چنین استدلال میکنند که جهش علمی در ایران چشمگیر بوده است! در حالی که میدانیم بخش قابل توجهی از این پایاننامهها هیچ نشانهای از استدلال آنها ندارد و تنها به یک توهم علمی این نهادها منجرمیشود. چند سال پیش یکعضو فرهنگستان علوم ایران برآورد کرده بود که هرساله حدود ۵۰۰۰ پایاننامه که برابر با ۱۰درصد پایاننامه کارشناسی ارشد و دکتری ارائهشده در کشور است، از بازار خریداری میشوند. همان آمارهای چند سال پیش هم نشان میدهد که ۳۳۰هزار پیوند به مقالهفروشها در جستوجوی فارسی گوگل وجود دارد و این عدد احتمالا در زمانه کنونی رشد چشمگیری هم داشته است. در حافظه مجازی خبرگزاریهاموجود است که او گفته بود «در دانشگاههای زیرنظر وزارت علوم، این تخلفات بسیار نادر است و چنین اتفاقاتی نمیافتد.» شاید رد یکی از دلایلی که این موضوع به سرانجام نرسیده را بتوان از همین گفتههای وزیر علوم متوجه شد.
دیدگاه تان را بنویسید