به صلیب کشیدن جرمی کوربین
جرمی کوربین رئیس حزب کارگر بریتانیا به دلیل این واقعیت مورد حملات بی امان قرار گرفته که او اولین رهبر حزب سیاسی بزرگ است که در طول سالهای متمادی در برابر مطالباتی مبنی بر این که از اسرائیل بت بسازد، مقاومت کرده است.
خبرگزاری فارس: بسیاری بر این باورند که سیطره به سادگی قابل مشاهده دوستان اسرائیل بر برخی از جنبههای سیاستهای دولت، پدیدهای منحصر به ایالات متحده است که در آن یهودیان و صهیونیستهای سرسخت قادرند هم سیاستمداران و هم پیامهای رسانهای را در ارتباط با آنچه که در خاورمیانه میگذرد کنترل کنند. شوربختانه واقعیت این است که در بسیاری از کشورها یک «لابی اسرائیل» وجود دارد که بدون توجه به منافع واقعی کشور میزبان، همگی تلاش خود را وقف حمایت از دستورهایی کرده اند که تمامی دولتهای اسرائیل درپیش گرفته اند. ناکامی در مواجهه با جنایات اسرائیل علیه بشریت به همراه ناتوانی در مقاومت در برابر خواستههای این کشور در ارتباط با چگونگی تعریف مسائلی، چون یهودستیزی و سخنان نفرت پراکنانه، لطمات ویرانگری را بر آزادی بیان در اروپای غربی و مهمتر از همه در جهان آنگلوفون وارد آورده است. برای ایالات متحده این به فساد کشاندن رسانهها و روندهای سیاسی توسط اسرائیل، به معنای جنگهای بی پایان در خاورمیانه و نیز از دست رفتن آزادیهای مدنی در داخل کشور است، اما کشورهای دیگری نیز هستند که ارزشهای اعلام شده شان را بسیار بیش از این در معرض خطر قرار داده اند. استفن هارپر نخست وزیر پیشین کانادا، اسرائیل را یکجا و به غلط به عنوان نوری که «با درخشش تمام میتابد و از اصول همگانی تمامی ملتهای متمدن -آزادی، دمکراسی و عدالت- حمایت میکند» مورد تحسین و ستایش قرار داده است. او همچنین گفته است: «من به هر بهایی که (برای کانادا تمام شود) از اسرائیل دفاع خواهم کرد.» تاکیدی که ممکن است ابراز آن از دهان یک رئیس کشور کانادایی بسیار عجیب به نظر آید. موارد دیگری وجود دارد که اسرائیل مستقیم بازی میکند و علیه دولتهایی که در این خط قرار نگیرند، تهدید به تلافی جویی میکند. بنجامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل اخیرا به نیوزیلند هشدار داد که حمایت این کشور از یک قطعنامه سازمان ملل در محکومیت یهودی نشینهای اسرائیل، به معنای «اعلام جنگ» خواهد بود. او میتوانست این کار را انجام دهد، چون به قدرت لابی اسرائیلی در آن کشور برای بسیج کردن و رسیدن به نتیجه دلخواهش اطمینان داشت. احتمالا برخی از شنیدن این حرف متعجب خواهند شد که «مادر پارلمان ها» در بریتانیای کبیر شاید تنها نهاد قانونگذاری باشد که بیشتر از همه تحت سلطه منافع اسرائیل قرار دارد، حتی از بسیاری جنبهها بیشتر از کنگره آمریکا. حزب حاکم محافظه کار انگلیس یک کمیته سران «دوستان اسرائیل» دارد که شامل بیش از ۸۰ درصد از اعضای پارلمان این کشور میشوند. بیکام، «مرکز ارتباطات و تحقیقات اسرائیل در بریتانیا» رونوشتی از «کمیته روابط عمومی اسرائیل و آمریکا» (آیپک) است که درلندن واقع شده است. این سازمان از منابع مالی بسیار خوبی برخوردار است و قدرت سیاسی زیادی از طریق نمایندگان مختلف «دوستان اسرائیل» خود دارد. آمریکاییان شاید از فهمیدن این متعجب شوند که چگونه این قدرت به طور علنی اعمال میشود، از جمله اینکه سازمانهای یهودی بریتانیایی منحصرا اجازه گشتزنی گسترده در محلات یهودی لندنی با یونیفرمهایی شبیه لباس پلیس و سوار بر وسایل نقلیهای شبیه اتومبیلهای پلیس را دارند. گزارشهایی در این باره وجود داشته که این گشت ها، مسلمانانی را که به دنبال راهی برای ورود به این مناطق بوده اند، تهدید کرده اند. ترزا مینخست وزیر انگلیس مراقب است که هیچگاه احساسات اسرائیل یا جامعه یهودیان ثروتمند و قدرتمند بریتانیایی را جریحه دار نکند. بعد از آنکه جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۶ دولت اسرائیل را «دست راستی افراطی» توصیف کرد، میبا گفتن اینکه «ما معتقد نیستیم که الان زمان مناسبی برای حمله به ترکیب دولت یک متحد که به شکل دمکراتیکی انتخاب شده است» به دفاع از تل آویو برخاست. پاسخ تند میمی توانست توسط نتانیاهو نوشته شده باشد، شاید هم چنین نبوده است. دو هفته بعد دولت او «ملاحظاتی» را در باب یک کنفرانس صلح خاورمیانه که با حمایت دولت فرانسه قرار بود در اواسط ژانویه برگزار شود، منتشر کرد و بعد از آنکه نتانیاهو به شدت این روند را محکوم کرد، نشانهای دال بر صدور بیانیهای مشترک که خواستار یک راه حل دو کشوری مذاکره شده برای کشمکش اسرائیل- فلسطینیها شود، از خود نشان نداد. این تفاوت با وجود افشاگری حیرت انگیزی صورت گرفت که به تازگی از سوی الجزیره منتشر شد و فاش میکرد که چگونه سفارت اسرائیل در لندن برای «به زیر کشیدن» اعضای پارلمان و وزاری دولتی که منتقد دولت یهود تلقی میشدند، با مقامات دولتی همدستی داشته است. همچنین معلوم شد که سفارت اسرائیل محرمانه به گروههای خصوصی که منافع اسرائیل را ترویج میکردند، از جمله انجمنهای اعضای پارلمان، کمکهای مالی و مشورتی ارائه میداده است. جرمی کوربین رئیس حزب کارگر بریتانیا به دلیل این واقعیت مورد حملات بی امان قرار گرفته که او اولین رهبر حزب سیاسی بزرگ است که در طول سالهای متمادی در برابر مطالباتی مبنی بر این که از اسرائیل بت بسازد، مقاومت کرده است. در واقع کوربین مردی از جناح چپ است که پیوسته با نژادپرستی، ناسیونالیسم افراطی، استعمار و مداخله گرایی نظامی مخالفت کرده است. جرم کوربین این بوده که از دولت یهود انتقاد کرده و خواستار «پایان دادن به سرکوب مردم فلسطین» شده است. به عنوان پاداش، دو سال است که یهودیان بریتانیایی، حتی آنها که در حزب خود او هستند بی رحمانه او را آماج یورش خود قرار داده اند. هر چه پیشتر آمده ایم، دشنام و ناسزایی که از دهان برخی یهودیان بریتانیایی و اسرائیل بیرون میآید بیشتر شده است. ظاهرا دلیل اصلی این اتفاق نیز این است که دولت محافظه کار میضعیف فرض میشود و احتمال زیادی وجود دارد که رهبر حزب کارگر نخست وزیر بعدی باشد. نخست وزیری که ممکن است نسبت به درد و رنج فلسطینیها از خود همدردی نشان دهد، به کلی غیرقابل قبول قلمداد میشود. ماه گذشته مارگارت هاج عضو دست راستی حزب کارگر پارلمان به سیم آخر زد و کوربین را «یک یهود ستیز و نژادپرست لعنتی» نامید. سپس در گاردین نوشت که حزب کارگر «دارای یک فضای خصمانه برای یهودیان است.» گاردین که به طور سنتی لیبرال است به رهبری سردبیر ارشد آن جاناتان فریلند در واقع در خط مقدم انتقاد یهودیان از کوربین قرار داشته است. گفته میشود وی معتقد است که «هویت یهودی او عمیقا با اسرئیل پیوند دارد... و اینکه حمله به اسرائیل حمله به شخص اوست... و اینکه حق انحصاری معیارهای بحث پیرامون اسرائیل را از پلیس تقاضا کرده است.» ماه گذشته او در روزنامه خود نامهای را در حمله به کوربین منتشر کرد که به امضای ۶۸ خاخام رسیده بود. تمام این دشنامها کم و بیش با رهبری دولت اسرائیل صورت گرفته که از گله گروههایی که برای به زیر کشیدن کشیدن کوربین دست به یکی کرده اند، مستقیما حمایت میکند. این تلاشها برای نابود کردن رهبر حزب کارگر شامل استفاده از یک اپلیکیشن برای انتشار پیامهایی از طریق شبکههای اجتماعی با هدف متهم کردن کوربین به یهود ستیزی نیز میشود. این اپلیکیشن توسط وزارت امور راهبردی اسرائیل ساخته شده که «اقدامات پوششی اسرائیل برای خرابکاری در جنبش یکپارچگی فلسطین در اطراف جهان را هدف خود قرار میدهد.» دو هدف اساسی برای کارزار «کار کوربین را بسازید» وجود دارد. اولی کنار زدن او از جایگاه رهبری حزب کارگر است و در نتیجه تضمین اینکه او هرگز به نخست وزیری انتخاب نخواهد شد، در حالی که تمام اعضای دیگر حزب را که پنداشته میشود نسبت به اسرائیل موضعی «بیش از حد انتقادی» دارند، حذف شوند. در عمل این بدان معناست هیچ کس اصلا نباید انتقادی از اسرائیل کند؛ و دومین هدف تشکیل یک مبنای حقوقی است که «جرم نفرت پراکنانه» یهود ستیزی به خصوص در تعریف شامل انتقاد از اسرائیل نیز شود و از این رو نوشتن یا سخن گفتن درباره رفتار نژادپرستانه اسرائیل در قبال اقلیت مسلمانان و مسیحیان خود جرمی جنایی درنظر گرفته شود و نیز سخن گفتن آزادانه از جنایات جنگی این کشور نیز ناممکن شود. حرف اصلی مطرح شده علیه کوربین این است که حزب کارگر را یهودستیزی فراگرفته و کوربین در مخالفت با آن کار اندکی انجام داده یا هیچ کاری نکرده است. برخی از بی رحمانهترین حملات علیه کوربین از سوی جماعتی همیشگی درایالات متحده مطرح شده است. اندرو سولیوان اخیرا در مجله نیویورک گفته است «وقتی که نازشاه یک عضو پارلمان جدید از حزب کارگر مطرح شد، وی قبل از انتخاب شدن درفیس بوک گفته بود که اسرائیل باید به ایالات متحده منتقل شود و کن لوینگستون شهردار سابق لندن نیز با گفتن اینکه نازیها در اصل طرفدار صهیونیسم بودند، کوربین دست روی دست گذاشته و هیچ کاری نکرده از او حمایت کرد.» آنگاه سولیوان در ادامه نوشت «سپس معلوم شد که خود کوربین در چندین گروه طرفدار فلسطین در فیس بوک عضو است که یهودستیزی اعضای آن بسیار شدید است» و حتی نوشت: «او با شرکت در نشستی در روز یادبود هولوکاست در سال ۲۰۱۰ به نقل از اسرائیلیها خطاب به نازیها گفت: «دوباره هرگز برای هیچ کس: آشویتس برای غزه هرگز.» به عبارت دیگر کوربین باید مسئول نظارت پلیسی بر دیدگاههای شخصی نازشاه و لوینگستون شناخته میشد. عضویت هر دوی این افراد در حزب کارگر در پی این اظهارنظرها به حالت تعلیق درآمد و لوینگستون درنهایت استعفا کرد. او همچنین باید از اظهارنظرهای فیس بوکی در مورد فلسطین نیز اجتناب میکرد، چون به اصطلاح یهودستیزان گه گاه درباره دیدگاههای او اظهار نظر میکنند و جنایات جنگی که اسرائیل به طورروزمره در غزه مرتکب شده به هیچ شکلی نباید مورد تاکید قرار گیرد؛ بنابراین به تشخیص کسانی، چون اندرو سولیوان در آن سوی اقیانوس اطلس و مشتی دیگر از سینه چاکان اسرائیلی در بریتانیا، کوربین بر اساس این «واقعیت» او احتمالا زیرزیرکی یک یهود ستیز است. اما بدترین جرم رهبرحزب کارگر این است که «تهدیدی برای موجودیت» قوم یهود به شمار میرود، چرا که او در همه جا برابر فشارهایی که برای صحه گذاشتن و پذیرش تعریف چند وجهی «اتحاد بین المللی یادبود هولوکاست» از یهودستیزی وارد آمده مقاومت کرده است. آیا کوربین برای نجات جایگاه خود به عنوان رهبر حزب کارگر به این مطالبات پاسخ خواهد داد؟ باید مظنون بود که او چنین کند، هر چند که قبلا به کرّات این نکات را قبول و پوزش خواهی کرده و علنا کرنش لازم را نسبت به هولوکاست به عنوان «بدترین جنایت قرن بیستم» انجام داده است؛ و هر بار که او میکوشد کسانی را که به او گیر داده اند اقناع کند، ضعیفتر ظاهر میشود. حتی اگر او به کلی تسلیم شود، سینه چاکان اسرائیل که برای فروکشیدن او سر از پا نمیشناسند، درست مثل کنترل قابل توجهی که بر رسانههای آمریکایی دارند، به حمله به او ادامه خواهند داد تا وقتی که به هدف خود دست یابند. شورای اجرایی ملی حزب کارگر ماه سپتامبر برای رای دادن درمورد پذیرش کامل تعریف یهودستیزی تشکیل جلسه خواهد داد. وقتی چنین کنند - که احتمالش میرود - در برابر ضرب الاجلی که به آزادی بیان در بریتانیا خاتمه خواهد داد به زانو درخواهند آمد. از اسرائیل انتقاد کنید تا سر از زندان درآورید؛ و همین اتفاق در ایالات متحده نیز دقیقا به همین شکل درحال رخ دادن است. انتقاد از اسرائیل یا اعتراض نسبت به آن به زودی زود به کاری مجرمانه تبدیل خواهد شد. گاهی اوقات من به فکر فرو میروم که آیا سناتور بن کوردین و دیگرانی که وضع قوانین نفرت پراکنی را ترویج میکنند، واقعا میفهمند که وقتی آنها قانون اساسی آمریکا را در دفاع از اسرائیل قربانی کنند، واقعا چه چیزی از دست خواهد رفت یا نه. زمانی که آزادی بیان از دست برود دیگر هیچگاه بازنخواهد گشت. نویسنده: فیلیپ جیرالدی (PHILIP GIRALDI) کارشناس ضد تروریسم و مامور اطلاعات نظامی پیشین در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا منبع: yon.ir/T۳۴VW
انتهای پیام.
دیدگاه تان را بنویسید