رجانیوز: اولیسس گیلارته دو نسیمنتو دبیر کل کنفدراسیون کارگران کوبا و عضو دفتر سیاسی حزب کمونیست این کشور که برای شرکت در دومین نشست شورای ریاست فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری به ایران آمده بود در گفتگویی با عبدالحمید شهرابی مسوول تحقیقات و برنامهریزی خانه آمریکای لاتین که متن آن در زیر میآید، وضعیت کارگران کوبا و نقش آنان در حکومت را تشریح کرد. شهرابی: وضعیت کارگران را در دنیای امروز چگونه ارزیابی میکنید؟ نسیمنتو: در درجه اول باید این موضوع را به رسمیت شناخت که یک تهاجم گسترده از سوی سرمایه داری نئولیبرال علیه دنیای کار و سندیکاهای کارگری صورت گرفته است. آخرین آمار سازمان بینالمللی کار حاکی از این است که بیش از دویست میلیون بیکار در دنیا وجود دارد که این بیکاری بیشتر در بین جوانان و زنان است. در اروپای توسعه یافته هر روز شاهد افزایش بیشتر فقر هستیم. امروز در فرانسه، برزیل و آرژانتین با تغییر قوانین حوزه کار و دستمزد، شاهد از دست رفتن حقوق اولیه کارگران هستیم. وضعی وخیمتر را درباره کارگران مهاجر از کشورهای جنگزده آفریقا یا آمریکای مرکزی شاهد هستیم که روانه کشورهای توسعهیافته
شدهاند و از کمترین حمایت اجتماعی محرومند. با این تفاصیل، جوامع کارگری در اقصا نقاط دنیا با مشکلاتی همچون فرقهگرایی و اشتقاق مواجه هستند که مانع از اتحاد عمل و پیگیری مطالبات آنها میشود. نظام رسانهای دنیا هم از سندیکاهای کارگری چهرهای همانند هیولاهای جهان امروز ساخته که با تمامیتخواهی مانع از توسعه تکنولوژیک کشورها میشوند. در چنین شرایطی لازم است کارگران هوشیاری طبقاتی خود و تعهدشان به سندیکاها را حفظ کنند. نتیجه اینکه وضعیت عمومی کارگران در جهان امروز وضعیتی پیچیده و با چشماندازی بیثبات است و در بسیاری از کشورهای توسعهیافته میبینیم که در پی نابودی حقوق اجتماعی و ضمانت کاری کارگران هستند. شهرابی: چند دهه است که نظام نئولیبرالی در جهان حاکم است. تاثیر این نظام بر زندگی، معیشت و وضعیت کارگران را در جهان و به خصوص در آمریکای لاتین چگونه میبینید؟ نسیمنتو: نئولیبرالیسم یک جریان ایدئولوژیک در نظام سرمایهداری است که بیان واضحتری دارد و آن عدم به رسمیت شناختن مسوولیت دولت در پیشبری نقش اصلی خودش است. این مسوولیت به بخش خصوصی سپرده میشود و خصوصیسازی یک فاکتور اصلی در موفقیت
فرآیند تولید و توسعه اقتصادی کشورها محسوب میشود. در چنین شرایطی یک شرکتی که تا امروز دولتی بوده، فردا خصوصی میشود و به فردی واگذار میشود که سود و منافعش در درجه اول به این فرد تعلق دارد و نه کارگرانی که سهم عمده در ایجاد آن داشتهاند. طبیعتا بخش خصوصی جائیست که به حقوق و منافع سندیکاها کمترین توجه میشود و کارفرمایان و مالکان را قادر میسازد به توافقات و ضمانتهای کاری تجاوز کنند. نمونه آن دولت "ماکری" در آرژانتین؛ ببینیم چه اتفاقی افتاده. پس از استقرار دولت وی، دویست هزار نفر که در نتیجه سیاست خصوصیسازی بیکار شده بودند به خیابانها آمدند. در برزیل، بعد از دو دولت چپگرای "لولا" و "روسف" که یک سیاست اجتماعی مترقی پایهریزی کردند، دولت "تمر" روی کار میآید و تمامی تلاشهای گذشته نابود میشود. در فرانسه توسعهیافته، ماکرون اخیرا تصمیم به خصوصیسازی صنعت راهآهن میگیرد که در طول تاریخ همواره از سوی دولت فرانسه اداره میشده است. این تصمیم اخراج صدها هزار کارگر فرانسوی را به دنبال خواهد داشت. بر اساس این واقعیتهاست که ما به عنوان جنبش کارگران جهان و کنفدراسیون کارگران فشار برای پذیرش سیاستهای
نئولیبرالی را رد میکنیم. شهرابی: من بر اساس چند دهه شناختی که از کوبا دارم، دیدهام که بر خلاف سایر کشورها که کارگران موقعیت اجتماعی پایین دارند، در کوبا کارگران در حکومت هستند. مقداری در این باره توضیح دهید. پیروزی انقلاب در ژانویه ۱۹۵۹ برای طبقه کارگر کوبا به معنی تمرین حضور یک طبقه کارگری در قدرت بود. ما - یعنی مرکز کارگران کوبا - سازمانی هستیم که در سال ۱۹۳۹ شروع به کار کردیم؛ یعنی ۲۰ سال قبل از پیروزی انقلاب و در ۲۸ ژانویه سال بعد، هشتادمین سالگرد تاسیس سازمانمان را جشن خواهیم گرفت. اما از ژانویه ۱۹۵۹ و زمانی که طبقه کارگر به قدرت رسید، مسوولیت تولید ثروت در کشور را برای ایجاد رضایتمندی در آحاد ملت بر عهده گرفت. دولتی انقلابی، قانون کاری را به تصویب رساند که حقوق کارگران و ضمانتهای کاری در آن منعکس شده بود. برای یک زن در کوبا، حداکثر حمایتها و ضمانتها تا یک سال بعد از زایمان وجود دارد که از نوزاد خود نگهداری کند. در این مدت حقوق ماهیانهاش را دریافت میکند و بعد به کارش بازمیگردد.
شهرابی: حضور کارگران در حکومت و فرماندهی جامعه کوبا به چه نحوی است؟ نسیمنتو: رهبران سندیکاها در بالاترین جایگاههای حکومتی حضور دارند. ۱۶ رهبر سندیکایی عضو مجلس قانونگذاری هستند. ۶ تن عضو کمیته مرکزی حزب حاکم (کمونیست) هستند. دبیر کل مرکز کارگران عضو گروه سیاسی حزب و شورای حکومتی و بر اساس قانون عضو مدعو شورای وزیران است. اکثریت مجلس قانونگذاری ۶۰۵ نفری را - به جز تعدادی محدودی که متخصص هستند - کارگران تشکیل میدهند که البته هیچ حقوقی افزون بر آنچه مربوطربه مشاغل شان میشود، دریافت نمیکنند. از همه مهمتر، قانون اساسی کشور، قانون کار و سایر قوانین در حوزههای مختلف، حضور فعال مردم در قالب کارگری را در عرصه اتخاذ تصمیمات در کشور به رسمیت میشناسد. با این حال، رسانههای نظام سلطه، حکومت کوبا را حکومتی دیکتاتوری مینامند که نقش مردم را نادیده میگیرد! شهرابی: کارگران در سازماندهی مردمی و دفاع از انقلاب چه نقش و تاثیری دارند؟ نسیمنتو: کارگران در محلاتی که زندگی میکنند کمیتههای دفاع از انقلاب را شکل دادهاند. زنان در محلات در قالب کنفدراسیون زنان کوبا فعالیت میکنند.
سازمانهای کارگری در کارخانهجات و مراکز کاری همراه و با سازمان جوانان و دانشجویان و سازمان کشاورزان در کوبا "جامعه مدنی" را شکل میدهند. این سازمانها در درونشان همواره درباره تصمیمات دولت بحث و تبادلنظر میکنند. پیشنهادات، انتقادات و طرحهای جایگزین مطرح میشود و مورد بحث قرار میگیرد و گاه مخالفتشان را با تصمیم اتخاذ شده اعلام میکنند. این چیزی است که آمریکاییها درباره کوبا نفهمیدهاند که تصمیمات و مبارزات دولت کوبا دارای پشتوانه اکثریت مردم ماست. شهرابی: با توجه به تحولات سالهای اخیر در کوبا برای فراهم کردن زمینه سرمایه گزاری خارجی، آیا جامعه کارگری کوبا از این تغییرات تهدیدی احساس نمیکند؟ امروز مشکل اصلی کشور ما، یک مساله کاملا اقتصادی است. برای اینکه یک عدم تعادل جدی در مساله ارز مبادلاتی داریم. این یکی از محصولات تحریم اعمالی از سوی آمریکا علیه ماست. بر همین اساس، ما نیازمند سرمایهگزاری خارجی برای توسعه طرحهای راهبری کشورمان هستیم. کارگران و سندیکاهای کارگزی کوبا در تدوین همین قوانین مشارکت داشتهاند. قوانین در این زمینه صراحت دارند که هیچ خارجی نمیتواند خارج از چارچوب
قوانین کار مصوب در کوبا سرمایهگزاری خارجی کند؛ بنابراین هیچ سرمایهگزار خارجی نمیتواند سندیکاهای کارگری و قواعد مشارکت جمعی در اتخاذ تصمیمات را نادیده بگیرد. از این رو، مساله ورود سرمایههای خارجی با رعایت جوانب و مراقبت کافی صورت پذیرفته است. توجه داشته باشید که نگاه دولت کوبا در این زمینه، خصوصیسازی فعالیتهای دولتی نیست بلکه دقیقا یک توافق اقتصادی و مالی است که نتایج مشخص دارد. امکانپذیر نیست یک خارجی در کوبا ادعا کند که حتی مالک یک متر مربع زمین است. نکته نهایی در مورد سرمایهگزاری در کوبا اینست که بر اساس منفعتی که ما تعریف میکنیم قابل انجام است. به عنوان مثال، یک نفر میخواهد یک کارخانه آدامس در کوبا تاسیس کند. ما به این علاقهای نداریم. این چیزی نیست که به توسعه اقتصادی کشور ما کمک کند. ما خطوط مذاکراتی و برنامه توسعه کاملا تعریف شدهای داریم که مشخص میکند حضور یک شرکت خارجی چه منافعی باید داشته باشد. طبیعتا در این زمینه منافع جمعی یک سرمایهگزاری خارجی است که مورد توجه قرار میگیرد و نه منافع فردی و گروهی. شهرابی: در شرایط کنونی دنیا، به نظر شما آیا مبارزات کارگران میتواند خارج از
چارچوب مبارزه علیه امپریالیسم صورت پذیرد؟ نسیمنتو: به عقیده من، ما باید علل و نتایج را در فرآیندهای مبارزاتی در نظر بگیریم. حالا سوال اینست که اصلا کارگران برای چه مبارزه میکنند؟ اهداف اصلی چیست؟ چه عواملی باعث بروز اعتراضات میشود؟ و همیشه به این پاسخ میرسیم که ریشه تمام این مشکلات در نظام سرمایهداری است. به همین خاطر همیشه تکرار میکنیم که ما کوباییها هیچ مشکلی با مردم آمریکا نداریم و تضاد ما با دولت آمریکاست و همواره برای رابطه بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی آمادگی خودمان را اعلام کردهایم. فکر میکنم این احساس را ملت ایران هم داشته باشند. اما سوال اینجاست که چگونه میتوان از دوستی با حکومتی سخن گفت که سیاستهای تحریمی علیه یک ملت قهرمان اعمال میکند؟ چگونه میتوان از دوستی با حکومتی سخن گفت که تلاش میکند معاهده بینالمللی که ایران درباره مسائل هستهایاش منعقد کرده، از بین ببرد؟ چگونه میتوان با حکومتی دوستی داشت که منکر نقش بارز و نفوذ منطقهای ایران در خاورمیانه و تاثیرات بینالمللیاش است؟ یا مانند ما در کوبا، چگونه میتوان با حکومتی دوستی داشت که ۶۰ سال تحریمهای
جنایتکارانه اقتصادی و مالی را علیه کشور ما اعمال کرده تا مردم ما را با گرسنگی از پا در بیاورد؟! یک حکومتی که بیشرمانه تصمیم تمام اعضای سازمان ملل (به جز خودش و اسرائیل) را در مخالفت با تحریم کوبا نادیده میگیرد! من از آن دسته از افرادی هستم که اعتقاد دارم در دنیا تنها یک مدل فکری یا اقتصادی نمیتواند وجود داشته باشد. جهانیسازی در سیاست و اقتصاد یک پدیده معاصر است. همچنین معتقدم که یک پروژه اجتماعی نمیتواند به صورت یکجانبه هژمونی خود را بر سایر تفکرات دنیا سوار کند. بر همین اساس، "فیدل" معتقد بود که نظم اقتصادی کنونی بین المللی، نا عادلانه و نا برابر است. شهرابی: کنفدراسیون جهانی کار که شما عضو آن هستید چه اقداماتی را برای حل مشکلات کارگران انجام داده است؟ نسیمنتو: ما یک کارزار بینالمللی برای اعلام سطح گسترده بیکاری در جهان ایجاد کردهایم. همچنین همبستگی با کشورهایی که قربانی بیشترین سطح از بیکاری شده اند. به علاوه برنامههایی برای اتحاد سندیکاهای کارگری برای افزایش حضور در تصمیمگیریها و حمایت از کارگران تدوین کرده ایم. این یک مبارزه طولانی است و تلاش فراوان میخواهد. قرار است در
حاشیه اجلاس ماه ژوئن سازمان جهانی کار نیز حضور داشته باشیم و صدای اعتراضمان را برسانیم. شهرابی: پیام شما به عنوان رهبر جریان کارگری کوبا برای کارگران ایران چیست؟ نسیمنتو: اول از همه میخواهم یک پیام طبقاتی بدهم و آن اینکه طبقه کارگر باید خودش را متعهد به تامین نیازهای جامعه و مردم خود بداند. این طبقه باید خود را متعهد به دفاع از کشور خود بداند. باید پرچم صلح و همبستگی با سایر کارگران در اقصا نقاط جهان را بالا بگیرند. همچنین باید توانایی دفاع از حقوق و منافع و ضمانت کاری خودشان را ایجاد کنند. اینکه یک رفاه عمومی برای جامعه و خود و خانوادهشان ایجاد شود. همچنین تمایل دارم یک پیام همبستگی برای ملت ایران ارسال کنم؛ به خاطر مقاومت تحسینبرانگیزش و به خاطر شرافتش که اجازه اجرای طرحهای امپریالیسم را نداد و این گفته "فیدل" را به اثبات رساندند که «تنها کسانی که مبارزه میکنند و مقاومت میکنند، حق پیروزی دارند». ما کوباییها اعتقاد داریم پیروزی همیشه در انتظار ملت ایران است.
دیدگاه تان را بنویسید