گامهای سعودیها برای عراق پس از داعش
در نوشتار حاضر ضمن پرداختن به شرایط عراق مطلوب برای سعودیها به مقدورات و محدودیتهای این کشور برای دستیابی به اهداف خود در عراق اشاره خواهد شد.
پایگاه تبیین: با سپری شدن حدود دو ماه از سفر عادل الجبیر به عراق، اما سفر وزیر امور خارجه عربستان هنوز در کانون خبری برخی از رسانه ها قرار دارد. این سفر در شرایطی رخ داد که نیروهای مردمی و ارتش عراق به پیشروی های خود برای آزادسازی مناطق اشغالی از وجود گروه تروریستی داعش ادامه داده و در همین خصوص بسیاری از نقاط حساس موصل آزاد شده است. اگر چه عادل الجبیر در دیدار با مقامات عراقی از تمایل عربستان برای مشارکت در بازسازی مناطق آزاد شده و تلاش برای نزدیکی روابط ریاض-بغداد خبر داد، اما به نظر میرسد نگاه مقامات سعودی به همسایه شمالی متمرکز به دوران پس از خروج نیروهای داعشی است. بنابراین در نوشتار حاضر ضمن پرداختن به شرایط عراق مطلوب برای سعودی ها به مقدورات و محدودیت های این کشور برای دستیابی به اهداف خود در عراق اشاره خواهد شد. عراق مطلوب عربستان با وجود اینکه حدود یک قرن از روابط دیپلماتیک دو کشور عراق و عربستان میگذرد و برخی مؤلفه ها میتوانست زمینه همگرایی دو کشور را فراهم سازد، اما تأثیر بازیگران اقتدارطلب و اعمال سیاستهای افراطی به مانع مهمی در نزدیکی دو کشور تبدیل شده و تنها در دوران جنگ ایران و عراق بود که زمینه همکاری موقت دو کشور فراهم شد. پس از سقوط دیکتاتور سابق عراق، با وجود اینکه از عامل شخصیت در ساختار تصمیم گیری این کشور کاسته شد اما به دلیل عدم تغییر ساختار قدرت در عربستان، روابط دو کشور از سطح مناسبی برخوردار نبود. البته پس از به قدرت رسیدن حیدرالعبادی، وجود برخی اقدامات حکایت از تلاش سعودی ها برای تأثیرگذاری بیشتر و تلاش برای نزدیکی به دولت عراق دارد. در شرایط کنونی نیز به نظر میرسد عربستان به دنبال نزدیکی بیشتر به دولت عراق است تا بتواند در آینده این کشور که در آن نیروهای تکفیری داعش در حال تضعیف شدن است، نقش بیشتری داشته باشد. اما عراق مطلوب سعودی ها در دوران رهایی از داعش به نظر میرسد باید دارای خصوصیات زیر باشد: ۱-۱٫ تضعیف دولت شیعی از ابتدای تأسیس کشور عراق تا زمان سقوط دیکتاتوری صدام، همواره اقلیت اهل تسنن بر این کشور حکومت کرده است. مهمترین مشخصهی این حاکمان، اقتدارطلبی و شخص محوری بوده است. با وجود اینکه عربستان همواره با همسایه شمالی خود در طول این سالها چالش داشته است، اما خرسندی سعودیها متوجه این مسئله بوده که روابط تهران-بغداد نیز همواره با چالش همراه بوده است. بعد از سقوط دیکتاتوری صدام حسین و روی کار آمدن دولت شیعی که از حمایت مردمی برخوردار بود، روابط ایران و عراق به گرمی گرایید و این روابط در دوران نوری المالکی پابرجا ماند و در دوران العبادی استمرار یافت. بنابراین سعودیها به خوبی از این مسئله آگاهی دارند که وجود یک دولت باثبات شیعی زمینه همگرایی بیشتر مناسبات تهران-بغداد را فراهم خواهد کرد. بنابراین دولت مطلوب آنها در عراق باید دولتی ضعیف باشد تا بتوانند به خوبی بر آن نفوذ داشته و سیاستهای آن را در مقابل سایر رقبا تعدیل سازند. ۱-۲٫ تضعیف مردمسالاری دینی عربستان سعودی با ساختار سیاسی پادشاهی موروثی، به عنوان محوریت ارتجاع در منطقه، به دلیل مواجهه با مشکلات داخلی و بحرانهای مشروعیت و در پارهای موارد بحران نفوذ، حامی اصلی حکومتهای اقتدارگرای شبیه به خود در منطقه محسوب میشود. یک قسمت عمده سیاست خارجی این کشور در عرصه منطقهای همواره بر بازتولید این ساختار متمرکز بوده است. در کنار این مسئله سعودی ها به خوبی میدانند که تضعیف مردمسالاری زمینه ای را برای تسلط حکام دیکتاتور فراهم میکند و این مسئله زمینه نفوذ آل سعود را افزایش میدهد. یکی از عوامل دیگر، به ترس سعودیها از موفق شدن مردمسالاری دینی و تحت تأثیر گرفتن جامعه سعودی از این تجربه حکایت دارد. ۱-۳٫ تضعیف گروههای شیعی در طول سالها اخیر گروهها و احزاب شیعه به عنوان پرنفوذترین گروه سیاسی و اجتماعی در داخل عراق از جایگاه بالایی برخوردار بودهاند. این گروهها به دلیل ارتباط نزدیک با مرجعیت شیعه و از طرفی ارتباط مناسب با جمهوری اسلامی ایران همواره برای نفوذ سعودیها در عراق، خطری بزرگ محسوب شدهاند. بنابراین عربستان به دنبال این است تا با ایجاد تفرقه و یا کاستن از تأثیرگذاری آنها در ساختار حاکمیت، اهداف خود را در عراق محقق سازد. ضمن اینکه این کشور از قدرت یافتن شیعیان در درون مرزهای خود بیمناک است. بنابراین نزدیکی به حکومت عراق میتواند آنها را به اهداف خود نزدیک سازد زیرا همزمان میتواند از نفوذ شیعیان عراق و شیعیان خود جلوگیری کند. ۱-۴٫ جلوگیری از نفوذ ایران از جمله چشم اندازهای عربستان برای نفوذ به ساختار حاکمیت عراق، جلوگیری از نفوذ ایران در شرایط کنونی و در دوران آتی یعنی پس از آزادسازی تمام نقاط عراق است. از مجموع تحرکات عربستان سعودی در زمینههای منطقهای، ایدئولوژیک، خریدهای تسلیحاتی و … چنین برداشت میشود که این کشور در صدد تبدیل خویش به هژمون منطقهای غرب آسیا است و در این راه، ایران کشوری است که با ایجاد حوزههای نفوذ برای خود در این منطقه در طول بیش از یک دهه گذشته، اصلیترین رقیب ریاض به شمار میرود. بهویژه آنکه اهداف سیاست خارجی ریاض و تهران در اکثر حوزهها در تضاد با یکدیگر قرار دارند. در راستای مقابله با این نفوذ، عربستان سعودی از ابزارهای مختلفی بهره میبرد که یکی از مهمترین آنها سیاست اتحاد و ائتلاف در حوزه های تحت نفوذ ایران از جمله در عراق است. در این چارچوب سیاست خارجی عربستان سعودی درگیر اتحاد ائتلافهای نظامی و تاکتیکی در موضوعات منطقهای شده است. ۱-۵٫ نفوذ در میان اقلیم کردستان برخی از نواحی اقلیم کردستان تحت تأثیر تجاوزگریهای نیروهای تکفیری داعش اشغال شد و پس از خروج نیروهای تکفیری، بازسازی این مناطق یکی از اولویتهای مهم است که در سخنان وزیر امورخارجه عربستان در عراق به آن اشاره شد. بنابراین با توجه به نیاز کردها به بازسازی مناطق کردنشین به نظر میرسد سعودیها به دنبال اثرگذاری بر این قوم در آینده عراق هستند. نفوذ سعودیها بر کردها از چند جنبه اهمیت دارد زیرا ارتباط مناسب میان عربستان و اقلیم کردستان میتواند به عنوان اهرم فشاری بر کشورهای عراق، ایران و ترکیه عمل کرده و سیاستهای منطقهای سعودیها را محقق سازد. ۱-۶٫ برقراری ثبات مشروط در عراق راهبرد عربستان در عراق مبتنی بر ثبات مشروط است. در این راهبرد سعی میشود ناامنی های داخلی عراق به سود عربستان جهت دهی شوند. یعنی با کشاندن ناامنیها به نواحی شیعه نشین و خارج از مرزهای مشترک عراق و عربستان سعی میشود ناامنیها خطری برای ثبات مرزی سعودیها نداشته باشد. در خصوص داعش نیز این سیاست به خوبی مشخص شد زیرا هنگامی که ناامنیها به مرزهای عربستان کشیده شد، این کشور سعی در جلوگیری از نفوذ آن داشت. بنابراین گزینه مطلوب برای عربستان در دوران پس از سقوط داعش در عراق این است که امنیت در مرزهای دو کشور برقرار بوده و در سایر مناطق از ناامنیها به صورت برگ برنده علیه دولت مرکزی استفاده کند. تواناییهای سعودیها برای رسیدن به هدف خود در عراق عربستان به دنبال موازی کردن سیاستهای دولت عراق با خود در منطقه است و در این خصوص نیز سعی میکند تا همواره برگ برنده های خود در عراق را حفظ کند و از آنها برای رسیدن به هدف خود استفاده کند. میتوان توانمندیهای عربستان را برای رسیدن به هدف خود در موارد زیر بیان کرد: ۲-۱٫ نفوذ در میان عشایر یکی از امیدواری های سعودی ها برای محقق ساختن اهداف خود در آینده عراق، نفوذ این کشور در میان عشایر عراق به خصوص عشایر استان الانبار، استان مرزی عراق و عربستان است. نفوذ سعودی ها در میان عشایر باعث میشود که این کشور بتواند در برخی مواقع، قدرت دولت مرکزی و برخی گروه های شیعه را تعدیل کند. نمونه این مورد را میتوان در تحریک عشایر عراق توسط عربستان علیه حکومت مالکی مشاهده کرد. حتی برخی اقدامات نیز از توجه سعودیها برای بهره گیری از ظرفیت عشایر حکایت دارد به نحوی که یکی از مهمترین دلایل انتخاب «السبهان» به عنوان سفیر پیشین عربستان در عراق، ارتباط بالای وی با عشایر اهل تسنن بود. در شرایط کنونی نیز این ارتباط از راه کمکهای مالی عربستان به رؤسای قبایل حفظ شده و میتواند عاملی در پیشبرد اهداف آتی عربستان در عراق باشد. ۲-۲٫ هماهنگی با سیاستهای منطقهای آمریکا یکی از اهرمهای قدرت عربستان برای نقش آفرینی در آینده عراق، هماهنگی ریاض-واشنگتن در موضوعات منطقه ای است. با وجود اینکه برخی سیاستهای عربستان و آمریکا در موضوع عراق کاملاً همسو نیست؛ اما این دو کشور در خصوص کاهش نفوذ ایران و گروههای شیعی در عراق و همچنین ایجاد نفوذ میان اقلیتها در عراق دارای سیاستهای مشترکی هستند. بنابراین عربستان میتواند از این اشتراک منافع استفاده و سیاستهای آتی خود را در پیش گیرد. ۲-۳٫ اختلاف کردها با حکومت مرکزی اختلاف کردها با دولت مرکزی در خصوص مسائلی همچون استقلال نیروهای پیشمرگه، فروش نفت و درخواست برای امتیازگیری بیشتر، زمینههایی را برای اتحاد اقلیم کردستان با برخی کشورها از جمله عربستان فراهم ساخته است. البته نگاه سعودی ها به منطقه اقلیم کردستان تنها به عنوان برگ برنده علیه دولت مرکزی عراق است و عربستان از استقلال کردستان عراق حمایت نمیکند زیرا این مسئله ممکن است زمینه واگرایی در درون مرزهای آن را به دلیل در پیش گرفتن سیاست های «خاورمیانه بزرگ» را فراهم سازد. محدودیتهای سعودیها در هدف خود در حالی که برخی مؤلفه ها زمینه ای را برای پیشبرد اهداف عربستان در آینده عراق فراهم میکند، اما برخی دلایل و مؤلفهها مانعی در برابر سعودی ها برای تحقق اهداف آنها در آینده عراق است. از جمله این اهداف میتوان موارد زیر را ذکر کرد: ۳-۱٫ تقویت الحشد الشعبی در عراق نیروهای مردمی یا الحشد الشعبی پس از تجاوز نیروهای تکفیری به عراق تشکیل شد. این نیروها از حدود ۴۰ گروه مختلف تشکیل شده اند که عمده آنها از شیعیان عراق هستند و رهبران نیروهای مردمی نیز ارتباط مناسبی با جمهوری اسلامی ایران دارند. الحشد الشعبی در تابستان ۱۳۹۴ به عنوان بخشی از نیروهای حکومتی توسط نخستوزیر عراق پذیرفته و در سال ۱۳۹۵ با اکثریت آرای مجلس عراق به عنوان یک سپاه مستقل رسمیت پیدا کرد. با توجه به نفوذ این نیروی مردمی و از طرفی سیاست های خصمانه عربستان علیه آن، به نظر میرسد افزایش قدرت و ثبات این نیروها زمینهای را برای کاستن از نقش عربستان در آینده عراق فراهم میسازد. ۳-۲٫ مشکلات داخلی عربستان پیشبرد سیاستهای خارجی رابطه مستقیمی با ثبات داخلی دارد. اگر کشوری نتواند در داخل کشور اهداف و امکانات خود را تجمیع سازد در پیشبرد سیاست خارجی نیز با چندگونگی اهداف ملی مواجه شده و نمیتواند سیاستهای خود را در پیش گیرد. عربستان نیز در شرایط کنونی با مشکلات داخلی از جمله افزایش مطالبات مردمی به خصوص در مناطق شرقی شیعه نشین، افزایش بدهیهای خارجی، تغییرات پی درپی مسئولین حکومتی و تضاد کهنه در درون خاندان سلطنتی مواجه است. در چندین سال گذشته نه تنها از دامنه اختلافها کاسته نشد، بلکه بر دامنه آنها افزوده شده و با توجه به روند کنونی به نظر میرسد در آینده شاهد افزایش اختلافهای داخلی در عربستان باشیم. در شرایط افزایش اختلافها در عربستان این کشور به خوبی نمیتواند سیاستهای منطقه ای خود را به خصوص در عراق دنبال کند. ۳-۳٫ درگیری در جبهه های مختلف عربستان سعودی در شرایط کنونی درگیر پرونده های مختلف خارجی است که پرداختن و پیشبرد همزمان این سیاستها برای این کشور دشوار است. درگیری در یمن و سوریه و همزمان تلاش برای ضربه زدن اقتصادی به برخی از رقبای منطقه ای باعث شده تا این کشور نتواند همزمان راهبردهای خود را به خوبی اجرا کند. در این شرایط چشم داشت به آینده عراقِ پس از داعش میتواند بر دامنه مسئولیت های خارجی عربستان افزوده و در این راه موفقیت چندانی به دست نیاورد. نتیجه گیری عربستان در حالی به دنبال ایفای نقش بیشتر در عراق پس از داعش است که این کشور خود با مشکلاتی از جمله اختلافهای داخلی، درگیر بودن در پرونده های مختلف و افزایش قدرت نیروهای شیعی و مردمی در عراق روبرو است. مجموع این عوامل شرایطی را فراهم میسازد که احتمال موفقیت عربستان در پیگیری سیاستهای خود در عراق را کاهش میدهد. از سوی دیگر آنچه امیدواری عربستان برای رسیدن به اهداف خود در دوران آتی عراق را افزایش داده، نفوذ در میان کردها و عشایر و تلاش برای همسویی سیاستهای منطقهای با آمریکا است. بنابراین با توجه به شرایط مطرح شده، به نظر میرسد اعمال سیاستهای کنونی عربستان که مبتنی بر حمایت از تروریسم و گسترش گروههای افراطی در منطقه است زمینههای کاستن از نفوذ این کشور در کشورهای منطقه را فراهم سازد.
دیدگاه تان را بنویسید