العالم: یکشنبه 17 اردیبهشت 1396 ( 7 می 2017 ) در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه هر یک از دو کاندیدا، مکرون یا لوپن (هرچند با بخت پایین تر)، که سکاندار کاخ الیزه شوند تاریخ سیاسی فرانسه وارد فصل جدیدی خواهد شد.
فرانسوی ها تغییر در ارکان سیاسی کشورشان را دوست دارند سه سلطنت مشروطه، دو امپراطوری، یک حکومت نیمه دیکتاتوری (حکومت ویشی) و پنج انقلاب و جمهوری در ۲۳۰ سال گذشته گواه این ادعا است و در ده سال گذشته نیز ۵ سال کشور در دست جمهوریخواهان و ۵ سال در دست سوسیالیستها بوده، این بار نیز جوانی بی حزب و تازه ظهور کرده به احتمال زیاد به کاخ الیزه وارد خواهد شد و فصل تازه ای را در تاریخ سیاسی فرانسه رقم خواهد زد. به نظر می رسد دوران باثباتی چون میتران یا شیراک را دیگر باید به تاریخ بسپاریم.
از سال ۱۹۵۸ و شروع جمهوری پنجم فرانسه تاکنون سابقه نداشته که نامزدی غیر از دو حزب سوسیالیست یا جمهوری خواه وارد کاخ الیزه شود و به نظر این انتخابات پایانی باشد بر شکل جمهوری پنجم در فرانسه.
هرچند این روزها به دلیل نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری کشورمان، کمتر به بحث جانشینی فرانسوا اولاند پرداخته می شود اما باید اشاره کرد، سرنوشت این انتخابات بر وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران در سطح بین الملل اگر بیشتر از انتخابات امریکا نباشد کمتر نیست و ایران و فرانسه دست کم به لحاظ اقتصادی داری روابط کلانی هستند. از این میان می توان به شرکت هایی چون پژو، رنو، توتال، ایرباس و بسیاری از کمپانی های عظیم فرانسوی اشاره کرد.
مکرون یا لوپن
اینکه پیروزی کدام نامزد دارای منافع بیشتری برای ایران است موضوعی است که نمی توان با قطعیت در مورد آن صحبت کرد ولی از پیشینه فکری و برنامه انتخاباتی کاندیداها می توان به نتایجی دست یافت.
در دور اول انتخابات ریاست جمهوری فرانسه همان طور که پیش بینی می شد، خانم لوپن و آقای مکرون به دور دوم راه یافتند، ولی پدیده دور اول انتخابات که برخلاف پیش بینی ها آرای بسیار بالایی بدست آورد آقای ژان لوک ملانشن از حزب چپ افراطی بود. ملانشن به نظر گزینه بدی برای ایران نبود و حداقل در مورد آینده اسد و روسیه با ایران هم نظر بود. بنوا آمون نامزد حزب سوسیالیست و هم حزبی اولاند (رئیس جمهوری فعلی) به طرز بسیار بدی در انتخابات شکست خورد و تنها 6 درصد آرا نتیجه کارنامه ضعیف سوسیالیستها در فرانسه بود.
سوسیالیستها در طول ۵ سال حکمرانی خود در فرانسه رابطه بسیاری متغیری با ایران داشتند و از نقش پلیس بد در مذاکرات هسته ای تا روابط نسبتا خوب اقتصادی بعد از برجام، ولی به هر روی سوسیالیستها گزینه مطلوبی برای ایران نبودند. اما فرانسوا فیون، نامزد جمهوریخواه که در جایگاه سوم با اختلاف یک درصدی قرار گرفت به نظر مطلوب ترین گزینه برای ایران بود؛ وی که آرا و عقاید خود را به روشنی در کتابش با نام "توتالیتاریسم اسلامی" به انتشار رسانده و در این کتاب به این نکته اشاره کرده بودند، که دشمن شماره یک برای فرانسه، توتالیتاریسم اسلامی است که ریشه آن در اسلامیسم سنی است و در خاورمیانه باید با کمک ایران و روسیه بر علیه جهادی ها مبارزه کرد و حضور در اردوگاه اسلام سنی برای فرانسه سودی نداشته است، آقای فیون تا چند ماه قبل شانس اول انتخابات فرانسه بودند که به نظر گرفتار یک توطئه شد و خانواده وی در اتهام مشاغل ساختگی قرار گرفتند و آرای ایشان بسیار افول کرد و در نهایت از رسیدن به دور دوم باز ماند. اما در میان دو کاندید راه یافته به دور دوم شاید در نگاه اول امانوئل مکرون گزینه بهتری به نظر آید و خانم لوپن به دلیل سیاست ضدمهاجرتی و
ضد اسلامی خود گزینه بدتری باشند ولی باید به این نکته توجه داشت که روی سخن خانم لوپن و حزب او جبهه ملی بیشترین با مهاجران و مسلمانانی است که از شمال و غرب آفریقا وارد فرانسه شده اند و همچنین خانم لوپن دارای روابط بسیار خوب و عمیقی با روسیه است (تنها کشوری که راه یافتن لوپن به دور دوم را تبریک گفت).
دختر کوچک ژان ماری لوپن اعتقاد دارد بشار اسد یگانه راه صحیح و تنها گزینه مناسب برای مبارزه با داعش است و کمک فرانسه به مخالفان میانه رو دولت اسد موجب تقویت تروریستها و افراطی های اسلامی در این کشور و منطقه خاورمیانه شده است. همچنین در ماه های اخیر چندتن از اعضای جبهه ملی در پارلمان فرانسه با سفر به سوریه با اسد دیدار داشته اند. حزب خانم لوپن نسبت به احزاب دیگر فرانسوی اشتیاق کمتری در رابطه با اسرائیل دارند، خواهان برخورد با اسرائیل همچون سایر کشورهای جهان هستند ( فرانسه قوانین سختگیرانه ای در رابطه با یهود ستیزی دارد مانند قانون گسو).
پدر خانم لوین، ژان ماری لوپن، بنیانگذار جبهه ملی در دوران ریاست خود بر این حزب همواره مخالف حمله و برخورد نظامی با ایران بود و داشتن برنامه هسته ای را نیز حق ایران می دانست، اما مکرون به گونه ای رفتار کرده که بتواند آرای همه قشرهای مختلف فرهنگی و مذهبی و اجتماعی را به خود جلب کند و حتی زیرکانه برای جذب آرای طرفداران خانم لوپن از ضرورت بازنگری در نقش فرانسه در اتحادیه اروپا صحبت کرده است ولی هر چه باشد مکرون یک بانکدار بوده که در سالهای اخیر بسیار سریع توانسته به لحاظ اقتصادی و سیاسی پله های ترقی را طی نماید و این بانکدار موفق اکنون در یک قدمی کاخ الیزه است.
نکته ای که وجود دارد این است که حجم عظیم سرمایه گذاریهای قطریها و عربستانی ها در بانکها و اقتصاد فرانسه می تواند تمایلات مکرون را مشخص کند و قضیه زمانی روشن تر می شود که ایشان از حمله موشکی آمریکا به سوریه حمایت کردند.
اما در این میان افول ناگهانی فیون و صعود غافل کننده مکرون بیشتر به نفع کشورهای عرب خلیج فارس بود و ایران به نظر در این فرایند متضرر شده است، ولی به هر حال با توجه به اینک ه بعید است لوپن در بهترین حالت بیش از ۴۰ درصد آرا را کسب کند، ایران باید خود را برای ریاست جمهوری مکرون و چگونگی تعامل با دولت وی آماده کند.
به ریاست جمهوری رسیدن مکرون، جوانی در آستانه چهل سالگی و با حزبی که عمر آن یک سال هم نشده، نشان دهنده عصری جدید در تاریخ فرانسه است و تحولی دوباره در این کشور در راه است به نحوی که روزنامه لوپوئن فرانسه، مکرون را به لحاظ جسارت و جاه طلبی با ناپلئون مقایسه کرده که توانست همانند او تا سن سی سالگی به مشاغل مهم دست پیدا کند و قبل چهل سالگی وارد کاخ الیزه گردد.
دیدگاه تان را بنویسید