سرویس بین الملل فردا؛ محمدمحسن فائضی: طی سالهای اخیر یکی از موضوعاتی که بسیاری از تحلیلگران منطقهای و جمهوری اسلامی را درگیر کرده است، چگونگی روند روابط جمهوری اسلامی با جنبشهای مقاومت فلسطین از جمله حماس و جهاد اسلامی است. ریشه این سؤال به سیر تحولات منطقهای پس از بیداری اسلامی بر میگردد. از سال ۲۰۱۱ با شروع اتفاقات در منطقه، روابط جمهوری اسلامی و گروههای فلسطینی بالأخص حماس، دچار فراز و نشیبهای مختلفی شد. سقوط حکومت اخوانیها در مصر، تغییر سیاستهای قطر در حمایت از اخوانیها، فشارهای اقتصادی و اجتماعی برآمده از تشدید محاصره غزه از سوی دولت سیسی، جنگ ۵۱ روزه در غزه و همچنین تثبیت حاکمیت بشار اسد را میتوان مجموعه عواملی بر تغییر سیاست ضمنی حماس در سیاست منطقهای در دو سال اخیر دانست. شروع روابط را میتوان از سفر هیئتی بلندپایه از مسئولان حماس به ایران در ۱۸ آذر ۱۳۹۳ دانست. اعضای هیئت اعزامی حماس به ایران شامل ماهر عبید، جمال عیسی و أسامه حمدان و به سرپرستی محمد نصر بود که همگی از اعضای دفتر سیاسی حماس در خارج از اراضی فلسطینی میباشند. باید توجه داشت که آخرین حضور رهبران بلندپایه حماس در ایران،
به پنجمین اجلاس حمایت از انتفاضه فلسطین در سال ۱۳۹۰ برمیگشت و پسازآن، هیئتی در این سطح از سران حماس به ایران نیامده بود. همچنین اسامه حمدان در بهمن ۹۴ هم سفری به ایران داشت که باری دیگر سخن از بهبود روابط میان طرفین رد و بدل شد. حمدان در آن سفر حتی با سایت خامنهای دات آی آر و فارس هم مصاحبه نمود. اما همچنان از سال ۹۰ که رهبران سطح یک حماس برای کنفرانس حمایت از انتفاضه به تهران آمدهاند، تاکنون دیداری انجام نشده است و روابط همچنین به سطح قبل از بحران نرسیده است. در کنفرانس اخیر حمایت از انتفاضه هیاتی از حماس همانند هیاتهای سالهای گذشته حضور پیدا کرد. اعضای حماس در این کنفرانس عبارتاند از: اسامه حمدان مسئول روابط خارجی حماس، علی برکه نماینده حماس در لبنان، سامی ابوزهری سخنگوی پیشین حماس و محمدنصر یکی دیگر از اعضای حماس. به نظر میرسد سخنان امام خامنهای در کنفرانس انتفاضه که سوم اسفند در تهران برگزار شد به بسیاری از سوالات و ابهامات پاسخ میدهد. ۱- نسبت حماس با تحولات منطقهای یکی از چالشها میزان نقشآفرینی، موضع گیری و میزان توقع از ورود حماس و دیگر جنبشهای فلسطینی به تحولات منطقهای از جمله
سوریه، یمن، بحرین، ترکیه و ... بود. امری که ضمن آنکه برخی رهبران حماس و دیگر گروهها را از سوی کشورهای دیگر تحت فشار قرار میداد، حواشی زیادی را به همراه داشت. حواشیای که انگار در این اواخر سعی شد کمرنگتر شود و حداقل در بیانات رهبران حماس به کرار شنیده شد که در موضوعات منطقهای دخالت نخواهیم کرد. اما امام خامنهای در این خصوص معتقدند: «مقاومت فلسطین نیز باید با عبرتگیری از گذشتهی خود به این نکتهی مهم توجّه داشته باشد که «مقاومت» و «فلسطین»، ارزشمندتر و والاتر از آن است که در اختلافات میان کشورهای اسلامی و عربی و یا اختلافات داخلی کشورها و یا اختلافات قومی و مذهبی درگیر شود. فلسطینیان، بخصوص گروههای مقاومت باید قدر جایگاه ارزشمند خود را بدانند و به این اختلافات ورود نکنند.» این سخنان نشان میدهد که جمهوری اسلامی اهمیت راهبردی فلسطین را در حدی میداند، که هیچ توقعی نه تنها ندارد، بلکه خواستار آن است با عبرت گیری از سالهای اخیر، جنبشهای مقاومت از ورود به این موضوعات منطقهای خودداری نمایند. لذا اختلاف سلیقه و نگاه جنبشهایی چون حماس و جهاد در موضوع یمن نه تنها خللی به روابط ایجاد نخواهد کرد، بلکه
توقع میرود برای حفظ توان در قابل اسرائیل، به این مسائل ورود نکنند.
۲- رابطه ایران و حماس، بدون چشم داشت اما بر پایه اصلی ثابت یکی دیگر از چالشهایی که در میان برخی علاقهمندان به مسئله فلسطین وجود داشت سطح روابط، میزان کمک و همچنین اتخاذ تصمیم در خصوص وقوع انشعاب یا تغییر سیاست کلی حماس در سطح کلان بود. اما سخنان امام خامنهای بسیار واضح و بدون پیچیدگی سیاست ایران را در خصوص حماس و با هر جنبش دیگری را معلوم میسازد: «حمایت از مقاومت، وظیفهی همهی ما است و هیچکس حق ندارد در برابر کمک، از آنان انتظار ویژهای داشته باشد. آری، تنها شرط کمک این است که این کمکها در جهت تقویت بُنیهی مردم فلسطین و ساختار مقاومت هزینه شود. پایبندی به اندیشهی ایستادگی در برابر دشمن و مقاومت در همهی ابعاد آن، ضامن استمرار این کمکها است. موضع ما نسبت به مقاومت یک موضع اصولی است و ربطی به گروه خاصّی ندارد.» ۳- حماس در معرض «توطئه دوست نمایان فلسطین» اما شاید بتوان اصلیترین تهدید پیش روی حماس را نه وضعیت نا به هنجار غزه یا جنگ چهارم نوار غزه؛ بلکه تغییر معادلات تصمیم گیری سران حماس تحت تاثیر
روابطشان با برخی دولتهای منطقهای چون قطر و ترکیه دانست. امری که رهبری آن را یک توطئه برای مقاومت نامیدند: «مقاومت، این روزها با توطئهی دیگری نیز دست به گریبان است و آن تلاش دوستنمایانی است که میکوشند مقاومت و انتفاضهی مردم فلسطین را از مسیر خود منحرف ساخته و آن را هزینهی معاملات سرّی خود با دشمنان ملّت فلسطین بنمایند. مقاومت هوشمندتر از آن است که در این دام فروافتد؛ بویژه آنکه ملّت فلسطین رهبر حقیقی مبارزات و مقاومت است و تجارب گذشته نشان میدهد که این ملّت با درک دقیق از شرایط، مانع از اینگونه انحرافات میشود و اگر خدای ناکرده، جریانی از جریانهای مقاومت در این دام فروافتد، این ملّت همچون گذشته میتواند نیاز خود را بازتولید کند. اگر گروهی پرچم مقاومت را بر زمین بگذارد، یقیناً گروهی دیگر از دل ملّت فلسطین برمیآید و آن پرچم را در دست خواهد گرفت.» نتیجهگیری شاید سخنان رهبری را بتوان یک خط مسیر در قبال پاسخ به سوالات، چالشها و اختلافات در خصوص شیوه برخورد با گروههای مقاومت بالاخص حماس پس از تحولات بیداری اسلامی سال ۲۰۱۱ دانست. حمایت از جریانهای فلسطینی باید بدون خلط دیدگاه آنان در خصوص تحولات،
اختلافات و نزاعهای قومی مذهبی منطقهای باشد و باید این خواسته را از آنان ایجاد نمود که انرژی و توان مقاومت را تنها خرج مبارزه نمایند. آرمان قدس فلسطین یک موضوعی است که رابطه و میزان حمایت جمهوری اسلامی از هر جریانی با هر ایدئولوژیای را مشخص میسازد و ایران با هیچ گروه یا جریان خاصی رفتاری متفاوت از اصول خویش یعنی مبارزه با رژیم صهیونیستی نخواهد داشت. این نکته را باید درک کرد که مسئله «فلسطین» ارزشش از هر موضوع دیگری در تحولات منطقهای با ارزشتر است و علیرغم اختلافات طبیعی یا توطئهای دشمنان، فلسطین هم چنان میتواند و باید محور وحدت جهان اسلام باشد.
دیدگاه تان را بنویسید