ویروسی که اردوغان خود به آن مبتلا شد
ویروسی (تروریسم) که اردوغان خود در پروراندن و رشد آن نقش کلیدی داشته است، امروز به شکل یک بیماری به جان وی و ترکیه رخنه کرده است.
خبرگزاری مهر: انفجارها در ترکیه یکی پس از دیگری از شهری به شهر دیگر در حال وقوع است. رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه نیز هر روز با اتهامات گسترده به داعش، کردها و ... به دستگیری ها در ارتش و دیگر مشاغل حساسیت زا از نظر خود ادامه می دهد. به نظر می رسد آتشی، بس خطرناک دامن ترکیه را گرفته است. همان آتش و روندی که با آغاز بحران در سوریه و توصیه های اردوغان به بشار اسد مبنی بر تمکین و احترام به نظرات مخالفین، امروز به جان خود اردوغان افتاده است. به طوری که توصیه به وانهادن قدرت توسط اسد از سوی اردوغان در سناریوی مشابه در عرصه داخلی ترکیه برای اردوغان در حال تکرار است. تکرار تاریخ به شکل گیری آشوب، انفجار و موج گسترده دستگیری ها این بار به ترکیه اردوغانیزه شده سوق پیدا کرده است. به طوری که میلیتاریزه (نظامی گری) کردن عرصه داخلی ترکیه با منش توتالیترمآبانهِ ( تمامیت خواهانه) سیاسی اردوغان در پی بی ثباتی امنیتی در این کشور با مطالبات نامشروع اردوغان و ترکیه در سوریه در قالب عملیات موسوم به سپر فرات و در آستانه تسلط و کنترل بر شهر الباب با حمایت و همراهی معارضان مسلح سوری هم زمان شده است. در واقع اردوغان با انتخاب رویکرد و سیاست «مشت آهنین» در تقابل و مبارزه با مخالفان داخلی درصدد عملیاتی کردن تمامی اهداف و برنامه های انحصاری کردن قدرت و تک صدایی کردن مناسبات سیاسی در ترکیه به سود خود است. به طوری که اردوغان نه تنها به مطالبات اپوزیسیون توجهی ندارد بلکه در برخورد با آنها از ابزارهای سخت و خشن سرکوب استفاده می کند. با این حال آن چه در این راستا مهم به نظر می آید رابطه میان سرکوب در داخل و تجاوز و اشغالگری در خارج از مرزهای ترکیه است که به طور وابسته و پیوسته با هم در ارتباط و پیوند بسیط قرار دارند. در واقع پیامد رفتارهای سرکوبگرانه اردوغان در داخل و رفتارهای مداخله جویانه وی در خارج، وضعیت امروز ترکیه و بی ثباتی روزافزون آن است. به عبارتی انتقام مخالفین داخلی از اردوغان توسط اقلیت های قومی- سیاسی در قالب رفتارها و عملیات تلافی جویانه و انتقال مداخلات نامشروع خارجی اردوغان در کشورهای همجوار (عراق و سوریه) به درون مرزهای ترکیه همگی از شکست قریب الوقوع اهداف داخلی و منطقه ای اردوغان حکایت می کند. با عنایت به فضای تنش آلود و بی ثباتی موجود در ترکیه و شکست تروریست های مورد حمایت اردوغان در حلب و به تبع آن بر باد رفتن رویاهای وی در سوریه است که انگشت همه اتهامات به سمت اردوغان نشانه خواهد رفت و وی را مسئول هر گونه ضرر داخلی و خارجی خواهند دانست. با این حال باید عنوان داشت ویروسی که اردوغان خود در پروراندن آن نقش کلیدی داشته است، امروز به شکل یک مرض به جان خود او و ترکیه رخنه کرده است و تلاش های وی برای مهار آن در داخل موجب شکل گیری مرزبندی ها و شکاف های متعدد قومی- فرقه ای- نگرشی و دیدگاهی در تقابل با او و حامیان او شده است. کوتاه سخن اینکه سیاست های غلط و نادرست اردوغان برای انحصار قدرت در داخل از روزهای بعد از کودتا تا تصمیم به ورود مستقیم و حضور فیزیکی در خاک سوریه و تلاش های آنها در این زمینه در قالب عملیات نظامی در خاک این کشور و حتی عراق از جمله عوامل بحث برانگیزی است که در گمانه زنی ها و مباحث تحلیلی برای کنکاش مسائل اختلافی و شکل گیری اوضاع تنش آلود و بی ثباتی در ترکیه نقش اساسی دارد. در واقع اگر تصمیمات و اقدامات خارجی اردوغان و دولت وی را در درونداد مطالباتی آنها از سیاست خارجی ترکیه قلمداد کنیم، وقوع شرایط وخیم داخلی و متحمل شدن شکست نیروهای های معارض مسلح در جبهه های نبرد در سوریه (حلب) و سکوت ترکیه در قبال حذف فیزیکی و پاکسازی آنها از صحنه نبرد حلب که ساخته و پرداخته اردوغان و ترکیه هستند، برونداد عینیت یافته همان مطالبات نامشروع و خواسته های زیاده طلبانه اردوغانی ها است که به مثابه ضربه نهایی بر پیکر اهداف منطقه ای آنها محسوب می شود. از سوی دیگر نیز تنش ها در داخل و ادامه یافتن و گسترده تر شدن دامنه و وسعت بازداشت ها از سوی دولت ترکیه و بی ثباتی امنیتی در پی انفجارهای متوالی در شهرهای ترکیه از آنکارا تا استانبول و اکنون در شهر قیصریه موجب شده است که اردوغان در یک بن بست خودساخته داخلی و خارجی قرار بگیرد. به طوری که آنچه ترکیه و اردوغان را برای عملیات پیشگیرانه مبارزه با تروریسم مجاب کرد و به سوریه وارد کرد امروز در داخل بدان مبتلا شده است و آنها را در تنگنای از پیش دستی حیرت آور تروریست ها گرفتار کرده است. مع الوصف با این اوصاف می توان ادعا کرد که نشنیدن و بی توجهی به صدای مخالفان داخلی و تلاش برای سرکوب آنها از یک سو و زیاده خواهی در ورای مرزهای خارجی، ترکیه را از یک الگوی واحد و مثبت از ثبات و پیشرفت به یک نمونه عبرت انگیز از تصمیم گیری و سیاست های غلط سوق داده است که روز به روز به وضعیت مشابه سوریه در داخل نزدیک می شود.
دیدگاه تان را بنویسید