سرویس بینالملل فردا؛ مهدی خلسه: استیصال و تکاپوی هولانگیز دولتهای مخالف بشار اسد بعد از آزادی حلب کاملاً نمایان است. بیشتر از همه دولت ترکیه. اردوغان دیگر جرات و بی مهابای گذشته را درباره قطعی بودن ساقط کردن حکومت بشار اسد، ندارد. شاید حمله به الباب و ائتلاف ناشیانه با ارتش آزاد سوریه هم از روی همین ترس باشد.
ورود ترکیه به خاک سوریه ابتدا به بهانه حملات انتحاری داعش در خاک ترکیه صورت گرفت. «عملیات سپر فرات» بازی خطرناک جدیدی بود که اردوغان برای آنچه که دفع داعش مینامد، آغاز کرده است. ولی همین چند روز گذشته بود که با افشای سندی از اداره امنیت ترکیه، مبنی بر حمله داعش به شهر استانبول و ذکر نام خیابان محل انفجار و نوع ماشینهایی که مواد انفجاری در آنها حمل میشود، تشت رسوایی دولت اردوغان از بام افتاد.
با افشای این سند سوالاتی در اذهان عمومی ایجاد شد. مثلا اینکه اداره امنیت ترکیه چگونه به این اطلاعات و جزئیات از حمله انتحاری داعش دست پیدا کرده است؟ یا اینکه چرا بعد از بعد از اطلاع از این حملات اقدام به جلوگیری از آن نکرده است؟ و در نهایت اینکه آیا دولت ترکیه از حملات انتحاری داعش و بازی با جان شهروندان ترک قصد سوءاستفاده سیاسی دارد؟ از بی پاسخ ماندن این سوالات، تنها به یک نتیجه میتوان رسید. هدف اردوغان از حمله به خاک سوریه مبارزه با داعش نیست.
به راستی حمله به الباب در وضع کنونی نقش زیادی در از بین بردن داعش و دفع خطرات این گروه تروریستی در سوریه، عراق، ترکیه و بقیه کشورها ندارد. داعش در الباب حضور کم رمقی دارد. هم در الباب و هم در رقه. و جالب اینکه دولت ترکیه به همراه ارتش آزاد، شهری را در شمال سوریه برای مبارزه با داعش انتخاب کرده است که میتوانست محلی برای جولان نیروهای نظامی کرد سوری، یعنی حزب اتحاد دموکراتیک و یا حتی نیروهای دموکراتیک سوریه باشد.
پس قطعا ترکیه از حمله به الباب اهداف دیگری را در سر دارد که مبارزه با داعش، تنها پوششی برای این تجاوز نظامی به خاک سوریه است. اردوغان در عین استیصال این چند ماه اخیر همچنان پیگیر ساقط کردن بشار اسد در سوریه است. پس رویاپردازیها و لجاجتی که از اردوغان سراغ داریم عامل مهمی در این تجاوز نظامی به کشور همسایه بوده است. اما انتخاب الباب برای دولت ترکیه دو دلیل دیگر هم داشت. یکی جلوگیری از قدرت کردهای سوری در شمال سوریه (یعنی جنوب ترکیه) و همچنین داشتن یک برگ برنده در برابر آمریکا، روسیه و ایران در جنجال دیپلماتیک بحران سوریه.
ائتلاف نیروهای دموکراتیک سوریه که اغلب اعضای آن کردهای سوری هستند، فعلا با حمایت آمریکا بعد از تصرف منبج در حال جنگ با تروریستهای داعش در شهر رقه، محل اصلی حضور نیروهای داعش، هستند. هر چند که داعش اکنون ماموریت جدیدی پیدا کرده است و با گسیل نیروهایش به سمت تدمر، و ارسال تجهیزات و نیروهای تروریستی از موصل و رقه به استان حمص، قرار است انتقام شکست سایر تروریستها در حلب را این بار در تدمر و با اشغال این شهر، از ارتش سوریه بگیرد.
جالب اینکه اجازه آسان گرفتن بر داعش در رقه و اجازه ارسال نیرو و مهمات نظامی از این شهر به تدمر را آمریکا، به ائتلاف نیروهای دموکراتیک سوریه، داده است.
فعلا ارتش ترکیه با تروریستهای کم رمق و شاید بی ارزشی در الباب میجنگد که احتمالا بودن یا نبودشان فرقی برای فرماندهان داعش نداشته باشد. پیاده نظامهای ارتش آزاد در زمین و موشکها و هلیکوپترها و جنگندههای ارتش ترکیه از آسمان، راه را برای خروج داعشیهای باقیمانده در الباب تنگ کردهاند و البته موضوع مهمتر از این، جلوگیری از ورود نیروهای ائتلافی کرد و ارتش سوریه به این شهر، برای مبارزه با داعش است. اتفاقی که دلیلی جز جلوگیری از تشکیل دولت کردی در الباب ندارد.
در عرصه دیپلماتیک هم استیصال دولت اردوغان از پیامهای تلفنی و پیغامهای وزارت خارجه دولت ترکیه به روسها و همچنین به وزارت خارجه ایران برای تصمیمگیری درباره اوضاع حلب بعد از آزادی از چنگ تروریستهای جبهه النصره و همچنین انتقال مجروحان تروریست از حلب به مناطق مرزی سوریه در شمال، کاملا قابل مشاهده است. طبق آخرین اخبار احتمال دارد دولت ترکیه با همکاری وزارت خارجه ایران امکان خروج مجروحان جنگی و زنان و کودکان محاصره شده در شهرکهای شیعه نشین الفوعه و کفریا را در معاوضه با مجروحان تروریستی حلب را فراهم کند.
دیدگاه تان را بنویسید