سرویس بینالملل فردا: روزنامه «السفیر» در مقاله ای تحلیلی به قلم «فهمی هویدی» به بررسی ابعاد متفاوت پیامدهای پیروزی ترامپ و تأثیرات آن بر منطقه خاورمیانه بویژه بر سرنوشت کشورهای عربی پرداخت.
در این روزنامه آمده است: اگر انتخاب «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس جمهور منتخب آمریکا نشان دهنده بحران این کشور باشد، استقبال کم نظیر و بی سابقه برخی پایتختهای عربی از پیروزی وی، میتواند حاکی از بحران شدیدتری در جهان عرب باشد.
اصطلاح «شوک» جزو واژههایی است که همزمان با پیروزی «دونالد ترامپ» طی روزهای اخیر، در محافل و جوامع غربی بسیار شیوع پیدا کرده است. خانم «اورزولا فون در لاین» وزیر دفاع آلمان برای اولین بار از این اصطلاح استفاده کرد. اما «ژرارد آرود» سفیر فرانسه در آمریکا پیروزی ترامپ را از نتایج سقوط و فروپاشی جهانی قلمداد کرد (این مطلب را در صفحه شخصی خود در یکی از شبکه های اجتماعی نوشت ولی پس از مدت کوتاهی آن را حذف کرد). تظاهرات اعتراض آمیزی که بسیاری از شهرهای آمریکا را فرا گرفته است، گواهی بر بازخورد و واکنش نسبت به این شوک انتخاباتی است.
شادی بزرگ صهیونیستها پس از پیروزی ترامپ در انتخابات شکل دیگری به خود گرفت، رهبران جناح راست این رژیم اشغالگر، به این پیروزی ابعاد دینی داده و از ترامپ به عنوان «منجی» یاد کردند که مشیت الهی عامل این پیروزی شده و او آمده است تا معجزه الهی را کامل کند و به سرانجام برساند (اشاره به پیروزی ارتش رژیم صهیونیستی در سال (1967) میلادی بر ارتش کشورهای عربی). گفتنی است ادبیات کتب دینی یهود بر این اصل استوار است که روزی منجی خواهد آمد و یهودیان را با تشکیل یک دولت بزرگ در جهان نجات خواهد داد. در مقابل شیوع چنین اظهاراتی در محافل عبری رژیم اسرائیل، برخی از کارشناسان یهودی نسبت به حمایت از رئیس جمهور منتخب آمریکا هشدار داده اند. در این راستا روزنامه اسرائیلی «هاآرتس» در مقالهای به نوشته «آریه شاویت» در خصوص تندروی و نژادپرستی ترامپ هشدار داد و مدعی شد: رهبران اوباش مانند ترامپ که در تحریک احساسات توده مردم توانمند هستند در طول تاریخ ثابت کرده اند میتوانند نسبت به یهودیها بیشترین ظلم و ستم را روا داشته باشند.
شبیه این هشدار از سوی «بن کاسپیت» یکی از بزرگترین تحلیلگران اسرائیلی نیز ارائه شد، وی اظهار داشت: ثروت میلیاردی ترامپ وی را از حمایت لابی اسرائیل در واشنگتن بی نیاز کرده است و همین مسأله به او اجازه خواهد داد مواضعی تحریک آمیز علیه سازمانهای یهودی و اسرائیلی اتخاذ کند.
درهرصورت، استقبال اسرائیلیها از پیروزی ترامپ توجیهات خود را دارد، اظهارات و مواضع دستیاران ترامپ نیز بر این امر گواه است که این افراد در آینده در راستای برنامههای اسرائیل حرکت خواهند کرد و این اظهاراتی است که خود ترامپ نیز چه زمانیکه کاندیدا بود و چه الان که رئیس جمهور منتخب آمریکاست به صراحت از آنها سخن گفته است.
آنچه که نیاز به تفسیر و تحلیل دارد یورتمه رفتن برخی سران عرب و رقابت برای پیشتازی تبریک به ترامپ است، با توجه به نتایج برخی بررسیها، طی چند وقت اخیر به این نتیجه رسیدیم که سران عرب در این زمینه به سه گروه تقسیم میشوند: گروه اول کسانی هستند که از موضع ترامپ علیه ایران و لغو توافق هستهای با این کشور استقبال کردند، گروه دوم را کشورهایی تشکیل میدهند که با موضع خصمانه ترامپ با اسلام سیاسی و ادعایش بر اولویت دادن جنگ علیه تروریسم و همچنین بی تفاوتیش نسبت به مسائل مربوط به آزادی و نقض حقوق بشر موافقت کرده اند و گروه سوم نیز دولتهایی میباشند که پیمانهای تاریخی و استراتژیک آنها با آمریکا، بدون درنظر گرفتن موضع و هویت رئیس جمهوری است که در کاخ سفید بر مسند حکومت نشسته است.
«رابین ریت» نویسنده مجله «نیویورکر» استقبال برخی کشورهای خاورمیانه از پیروزی ترامپ در انتخابات اخیر را «تعجب آور و غیر منتظره» توصیف کرد، اما افزود که این استقبال سران کشورها لزوماً منعکس کننده مواضع مردم این کشورها نیست. وی در این زمینه به نتایج یک نظرسنجی که در نه کشور عربی چند روز پیش از انتخابات آمریکا به منظور داشتن چشم اندازی صحیح از محبوبیت «هیلاری کلینتون» و «دونالد ترامپ» نامزدهای انتخابات آمریکا صورت گرفته بود، استناد کرد. (نه کشور عبارتند از: مصر، عراق، مراکش، فلسطین «کرانه باختری و غزه»، عربستان سعودی، کویت، تونس، الجزائر و اردن). این نظر سنجی نشان داد 60 درصد مردم این کشورها ترجیح داده اند که کلینتون دموکرات رئیس جمهور شود، در حالیکه ترامپ فقط 11 درصد آراء نظرسنجی را به خود اختصاص داد. نکته مهم شایان ذکر اینجاست که کمترین درصد تأیید ترامپ در فلسطین و مصر بود، ناخشنودی مردم فلسطین از پیروزی ترامپ به دلیل سخنان مغرضانه اش علیه سرزمینهای اشغالی برای ما قابل فهم و تفسیر است. در مقابل ناهمگونی نتایج این نظرسنجی در مصر با موضع «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهوری این کشور، خالی از طنز نیست، چرا که
السیسی جزو اولین رهبران عرب بود که در تبریک گفتن به ترامپ بر دیگر همتاهای خویش پیشی گرفت و این در حالی است که طبق این نظرسنجی ترامپ در بین مردم این کشور کمترین محبوبیت را داشته است.
از آنجا که بین گفتارها و عملکردهای سیاسی تفاوت زیادی وجود دارد، پس میتوان گفت در این شرایط کنونی، ارزیابی سیاستهای رئیس جمهور منتخب آمریکا زود هنگام است، علاوه بر این وی بدلیل عدم فعالیت در این حوزه، هیچ پرونده سیاسی ثبت شده از خود ندارد تا بتوان با استناد بر آن، سیاستهایش را پیش بینی و تحلیل کرد. اکثر تحلیلگران سیاسی نیز خواستار احتیاط در ارتباط با قضاوت عملکردهای آتی ترامپ شدهاند، با این استدلال که ترامپ کاندیدا لزوما همان ترامپ رئیس جمهور نیست، پس سخنان و وعدههایش در طول مبارزه انتخاباتی ضرورتاً برنامه عملی وی پس از انتخابات نخواهد بود. با این حال، به تازگی برخی ویژگی های ترامپ آشکار شده است.
«آدم سرور» نویسنده روزنامه آمریکایی «دی آتلانتیک» گفت: ترامپ و تیم همراه او «از گروه خونی کسانی هستند که به دروغ گفتن مسلط هستند». این روزنامه در ادامه نوشت: ترامپ سیاست زور را که با ارزشهای دموکراسی و حقوق بشر در تعارض است، در پیش خواهد گرفت. از طرفی وی، دشمن سرسخت اسلام و مسلمانان است و مانند هیتلر نسبت به مردم دیگر سرزمینها نژادپرستانه رفتار میکند.
همه قرائن حاکی از این است که رژیم صهیونیستی بزرگترین برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست، علاوه بر اینکه ترامپ وعده انتقال سفارت آمریکا از تلاویو به قدس شریف را به صهیونیستها داده است، تیم سیاسی منتخب او نیز، جهت پیشبرد سیاستها و برنامههای تلاویو، در همه زمینه ها حامی و همراه این رژیم هستند. از سوی دیگر دشمنی ترامپ با ایران، تمایل وی به سیاست زور، بی تفاوتیش به آزادی و حقوق بشر و همچنین خصومتش با اسلام سیاسی بر کسی پوشیده نیست. می توان گفت همه این مسائل خبر از تحولات مهمی در منطقه در آینده نزدیک میدهند که در اینجا به چند مورد اساسی آن اشاره خواهیم کرد:
- شعله ور کردن جنگ تبلیغاتی علیه ایران از طریق متحدکردن نیروهای موسوم به «محور سنی»، دامن زدن به درگیریهای بین شیعه و سنی در سالهای آتی و همینطور احتمال دارد ترامپ پرونده بررسی مسأله فلسطین را در جوامع بینالمللی به حالت تعلیق در بیاورد.
- بی تفاوتی صریح آمریکا نسبت به آزادی و حقوق بشر، به منزله پشتیبانی از رژیم های سرکوبگر جهان عرب است که این امر بر کاهش دموکراسی و نقض پیوسته حقوق بشر تأثیر مستقیم خواهد گذاشت.
- شرایط برای ادامه حیات تروریسم، گروههای تندرو و همچنین تجزیه برخی کشورهای عربی مهیا خواهد شد.
من کسی را به خوشبینی یا بدبینی در این زمینه دعوت نخواهم کرد، اما میگویم ای کاش مسائل، در چارچوب صحیح و منطقی تحلیل شود. با این حال، بر کسی پوشیده نیست که اقتدار جامعه آمریکا و نهادهای آن، بصورت ولو نسبی امنیت این کشور را فراهم خواهند کرد و از تقسیم و تجزیه آمریکا با وجود برخی شکافها جلوگیری خواهد شد. اما مشکل ما در جهان عرب بسیار بزرگ و پیچیده است، زیرا جوامع عربی شکننده و ضعیف هستند و با کمترین ضربه در معرض تجزیه و فروپاشی قرار خواهند گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید