سرویس بینالملل فردا: دور دوم بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل حدود دو ماه دیگر به پایان میرسد. او ایدهآلترین مرد برای این شغل برای آمریکا و متحدینش بود.
البته همیشه بان کی مون دیگری وجود خواهد داشت. در واقع او نیز نسخه اصلاح شده فرد قبلی خود کوفی عنان است.
قانون نانوشته دبیر کل سازمان ملل این است که آنها باید به اندازه کافی خوش برخورد باشند که سبب تنشهای بین المللی نشوند اما به اندازه کافی انعطاف داشته باشند تا با تاثیر آمریکا بر سازمان ملل به ویژه شورای امنیت، کنار بیایند.
در پایان دوره خود، موفقیت و یا شکست این دبیرکلها بیشتر با مقدار تن دادنشان به قانون ذکر شده بستگی دارد. پطروس غالی تنشهایی با آمریکا داشت؛ کورت والدهایم هم همین طور. عنان و بان راه و چاه را یاد گرفته بودند و تا پایان دوره خود، از قوانین پیروی کردند.
بسیار ناعادلانه است که ناتوانی سازمان ملل برای حل درگیریهای جهانی را گردن یک فرد بیاندازیم اما بان در وظیفه خود بسیار خوب عمل کرد. احتمالا یافتن فردی با خصوصیات او بسیار سخت خواهد بود.
برای مثال توصیههای او به اسرائیل میتواند پوشش رسانهای خوبی باشد اما عدم مواجهه با نقض غیر قانونی چندین قطعنامه سازمان ملل توسط رژیم صهیونیستی، بینظیر است.
زمانی که رژیم صهیونیستی در تابستان سال ۲۰۱۴ میلادی مخربترین و طولانیترین جنگ خود علیه غزه را آغاز کرد، افراد زیادی از متخصصین حقوق و سازمانهای غیر دولتی نامهای را امضا کردند که در آن دبیرکل سازمان ملل را متهم به ناتوانی در محکوم کردن اعمال رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغال، هدف گرفتن خانهها و حتی تاسیسات سازمان ملل کردند.
امضا کنندگان از بان کی مون خواستند که عدالت را برپا دارد و یا استعفا دهد. او هیچ کدام را انجام نداد.
بان در محکوم کردن ملایم حملات رژیم صهیونیستی حتی نام این رژیم را به عنوان حمله کننده ذکر نکرد و از دو طرف درگیری خواست تا جان شهروندان فلسطینی و کارکنان سازمان ملل را محافظت کنند.
آنها نوشتند، بیانیههای شما گمراه کننده است زیرا دروغهای اسرائیل را ستایش میکند و مخالف چارچوبهای قوانین بین المللی و صلاح مدافعین است. سخنان شما نقض حقوق بشر بوده و جنایات اسرائیل را توجیه میکند.
آنها درست میگفتند این سیاست اصلی بان کی مون است. او میتوانست اسرائیل را محکوم کند و حداقل جنایات را متوقف کند.
با توجه این، بسیاری از تحلیلگران سخنرانی پایانی بان در هفتاد و یکمین جلسه مجمع عمومی سازمان ملل را سخنرانی متفاوتی از بان کی مون قدیمی میدانستند. پایان دوره او بود و احتمالا موضع سختی خواهد گرفت اما متاسفانه این گونه نبود.
او گفت، ناراحت کننده است که دهه گذشته صلح برقرار نبود. ده سال شهرکهای غیرقانونی اسرائیل پیشروی کردند. ده سال در بین فلسطینیان دو دستگی ایجاد شد. احتمالا منظور او این بود که اشغالگران و اشغالشدگان هر دو به یک نسبت در خونریزی مقصر هستند و فلسطینیان نیز در اشغال نظامی اسرائیل سهیم هستند.
او ادامه میدهد، این جنون است، جایگزینی راه حل دو کشور با یک کشور، شوم است؛ این یعنی گرفتن آزادی و آینده به حق فلسطینیان و فاصله گرفتن اسرائیل از دموکراسی یهودی و حرکت به سمت انزوای بین المللی.
در واقع بان سعی میکند تا به عنوان رئیس سازمان ملل توازن را در واژههای خود حفظ کند تا ماموریت خود را بدون ثبت هر گونه جنجال جدی و یا ناراحت کردن اسرائیل و آمریکا پایان بخشد.
اسناد فاش شده ویکیلیکس در اوت ۲۰۱۴ نشان میدهد بانکیمون مخفیانه با آمریکا همکاری میکرد تا گزارشی توسط هیات تحقیقات سازمان ملل درباره بمباران مدارس سازمان ملل در غزه توسط رژیم صهیونیستی در دسامبر ۲۰۰۸ تا ژانویه ۲۰۰۹ را خفیفتر نشان دهد.
در واقع سوزان رایس، مشاور امنیت ملی وقت کاخ سفید از او بارها خواست تا گزارش را دفن کند و در شورای امنیت مطرح نکند و توصیه به تحقیقات بیشتر را از گزارش حذف کند.
زمانی که بان به رایس توضیح داد که هیات تحقیقات سازمان ملل سازمانی مستقل است او گفت نامهای جداگانه تنظیم کند که حملات را محدود نشان دهد و بگوید که تحقیقات بیشتری نیاز ندارد.بان کی مون با این ایده موافقت کرد.
زمانی که رئیس سازمان ملل از سمت خود کنار رود، همه به جز فلسطینیان غزه، پناهندگان سوریه و قربانیان جنگ افغانستان برای او دلتنگ میشوند. اما افرادی مانند سوزان رایس که کارشان تسهیل میشد بیشتر دلتنگ میشوند.
بان کی مون در آخرین دیدار خود از غزه در ماه ژوئن گفت سازمان ملل همیشه با شماست.
اما دهها هزار نفر در غزه که در خرابههای خود زندگی میکنند و حق جابهجایی و بازسازی ندارند حرفهای او را به زودی فراموش میکنند.
منبع: middleeastmonitor.com
دیدگاه تان را بنویسید