تحولات خاورمیانه قلب رژیم صهیونیستی را هدف گرفته است

اتفاق کرمانشاه؛ دکتر سعید پورحیدری*: از مهم ترین دغدغه های هر کشوری امنیت ملی و حکومت و حراست از منافع ملی آن کشور است. ساده ترین تعریف امنیت ملی این است که یک کشور نسبت به منافع ملی و ارزش های اساسی خود تهدیدهایی جدی احساس نکند.

این ارزش های اساسی نشات گرفته از ایدئولوژی آن کشور است. به بیان دیگر اطمینان اکثریت مردم یک کشور مبنی بر اینکه آن دولت این قابلیت سیاسی و نظامی را داشته باشد تا ارزش های اساسی کشور را حراست نماید. بنابراین مهم ترین وظیفه هر دولت و حکومتی حفظ امنیت ملی با استفاده از تمام امکاناتی که دارند. با این توضیحات قصد داریم تا تحولات سال های اخیر خاورمیانه را در رابطه با امنیت ملی رژیم صهیونیستی بررسی کنیم.

هر کشوری سه لایه امنیتی دارد: یک لایه داخل کشور اعم از اپوزویسون و گروه های داخلی، لایه دوم کشورهای همجوار و منطقه پیرامونی و لایه سوم کشورهای جهانی است. رژیم صهیونیستی در هر سه این لایه ها با مشکلات امنیتی مواجه است.

تهدید در لایه اول امنیت ملی رژیم صهیونیستی می توان به حماس و کرانه باختری رود اردن اشاره کرد. تهدید در لایه دوم نیز تا به حال سوریه و لبنان بوده اند که بعد از این تحولات می توان به مصر هم امیدوار بود. در لایه سوم و جامعه جهانی هم رژیم صهیونیستی که دشمنان مشخصی دارد. اما همه این مسایل وقتی حائز اهمیت است که بدانید جامعه اسرائیل جامعه ای کاملاً امنیتی است و متغیرهای موثر در امنیت این رژیم را بیشتر از دیگر کشورها تحت تاثیر قرار خواهد داد.

رژیم صهیونیستی جامعه ای امنیتی است چرا که تنها کشوری است که بر زمین خودش هم معارض دارد. هر کشوری ممکن است در دولتش مخالفتی وجود داشته باشد اما این کشور با نفس وجودش مخالف وجود دارد.

از سوی دیگر حضور این کشور هم در ناامنی و در حلقه ای از کشورهای عربی است و این نشان از چالش امنیتی دارد. به عنوان مثال پیمان کمپ دیوید تلاش داشت تا خیال اسرائیل را از مصر به عنوان یکی از بازیگران مهم منطقه تا حدی آسوده کند تا به طبع مصر، سایر کشورهای کوچک عربی هم رابطه های خود را به طور محسوس یا نامحسوس با این رژیم برقرار کنند.

سومین نکته از جامعه امنیتی رژیم صهیونیستی هویت ناامن است. به عنوان مثال در طول جنگ 33 روزه خروج یهودی ها از رژیم صهیونیستی رقم خورد به حدی که در فرودگاه بن گوریون ترافیک مسافر به وجود آمد. علت این موضوع عدم هویت ملی مردم این رژیم است. نکته آخر هم آینده ناامن است. اسرائیل همواره ترس از این دارد که در یکی از کشورهای عربی اطراف تحولی رخ داده و حکومتی در مخالفت با آن تشکیل شود.

اهمیت اتفاقات اخیر به این دلیل است که همان کشورهای منطقه ای که سرمنشاء همبستگی کشورهایی در منطقه با رژیم صهیونیستی بودند اگر جهت خود را به مخالفت با اسرائیل تبدیل کنند، جهت گیری دیگر کشورها هم تغییر خواهد داد. به طور یقین اتفاقات اخیر خاورمیانه قلب رژیم صهیونیستی را هدف گرفته است و اگر در دیگر کشورها هم به همین اتفاقات ایجاد شود، باید شاهد شمارش معکوس از بین رفتن رژیم صهیونیستی باشیم. آن چنان که مقام معظم رهبری هم به این موضوع اشاره داشتند که این رژیم تا 25 سال آینده قطعاً وجود نخواهد داشت.

برای مثال اگر در مصر انقلاب مردم به نتیجه برسد در قسمتی از خاک مصر گذرگاه رفح قرار دارد و تنها راه عبوری زمینی مردم غزه است. مصر براساس توافق نامه کمپ دیوید به اسرائیل قول داده است تا این گذرگاه بسته بماند اما اگر حاکمیت مصر این گذرگاه را باز کند، اولین منفذ ضربه زدن به اسرائیل باز شده است.

تحولات اخیر نکته مهم دیگری هم دارد و آن اینکه جهان عرب همواره منتظر رهبر و انرژی هستند تا با آن جنگ را علیه رژیم صهیونیستی شروع کنند. همین موضوع هم باعث شد تا بعد از جنگ 33 روزه لبنان، فلسطینی ها جان تازه ای گرفته و اقدامات تازه ای را علیه اسرائیل آغاز کنند. باید اطمینان داشت که اگر تحولات منطقه به پیروزی منجر شود و سایر کشورها هم به این مسیر وارد شوند، فلسطینی ها مجدداً مبارزه جدیدی را آغاز خواهند کرد.