سرویس بین الملل فردا: در شرایطی که اکثر ناظران و تحلیلگران در شوک خروج ناگهانی غالب نیروهای نظامی روسیه از سوریه بودند، ناگهان خبر دومی منتشر شد که باز هم بسیاری از تحلیلگران را دچار شوکه کرد! خبر دوم، اعلام فدرالیسم سوریه از سوی کردها بودند؛ آن هم در اجتماع رمیلان با حضور تعدادی از طیف های نژادی و مذهبی متفاوت که گویا همگی از شعار فدرالیسم حمایت می کنند!
سربازان کرد حاضر در سوریه، حتی از برافراشتن پرچم ypg فراتر رفته و رسما پرچم کردستان بزرگ را در خیابان ها و فتوحات و میتینگ های سیاسی خود بالا می برند.
پایگاه خبری تحلیلی فردا، پیش از این در گزارشی هشدار داده بود که باید کردها را بهتر و بیش تر بشناسیم و قدرت سیاسی آن ها را جدی بگیریم. در آینده نزدیک نیز در گزارش اختصاصی متفاوتی به بحث کردهای سوریه خواهیم پرداخت؛ زیرا تصور می کنیم آن طور که بایسته است مورد توجه نخبگان داخلی قرار نگرفته اند! اما در این گزارش، صرفا بر رویدادی تمرکز می کنیم که "سئوال روز" اکثر تحلیلگران است: «چرا کردها در این شرایط زمانی، فدرالیسم را اعلام کردند؟ ملزومات و تبعات این اعلان چیست؟ اساسا چه قدرتی پشتیبان آن هاست؟»
صالح مسلم، رهبر pyd نقش اساسی و محوری در اعلام فدرالیسم سوریه از سوی کردها داشت.
او همواره رهبر خود را عبدالله اوجالان خوانده است!
در پاسخ به سئوالات فوق، ابتدا مروری سریع بر وضعیت کنونی سوریه خواهیم داشت. مسیر برون رفت از بحران جنگ داخلی سوریه، ظاهرا «کنفرانس ژنو» است. در کنفرانس ژنو 1 و ژنو2 خواسته هایی مطرح شده بود که مخالفت شدید دمشق و تهران را در پی داشت؛ به عنوان نمونه در ژنو2 عنوان شده بود که بشار اسد باید از قدرت کناره گیری کند. طبیعتا وقتی کشورهای خارجی و حامیان سوری آن ها به صورت یکطرفه مطالبه ای را مطرح کنند، زمینه ای برای تحقق نخواهد داشت و توافق سیاسی تنها زمانی به صورت عملی پیاده می شود که توافق "همه طرف های درگیر" را در بر بگیرد.
نمایی از کنفرانس رمیلان که کردها با حضور نمایندگانی از دیگر اقلیت های قومی و نژادی سوریه و حتی بخش اندکی از عشائر عرب حسکه، «فدرالیسم سوریه» را اعلام کردند!
در ژنو3 که چند ماه قبل برگزار شد، روسیه دست بالاتر را داشت و توانست پروژه خود در سوریه را به خوبی پیش ببرد. مسکو از 18 ماه قبل در مورد ژنو3 برنامه ریزی کرده بود و توانست صحنه سیاسی بین المللی مرتبط با بحران سوریه و همچنین وضعیت میدانی نبرد در سوریه را به نحوی مدیریت کند که در کنفرانس ژنو3 ، هیچ مخالفت معناداری از سوی هیچ یک از کشورها و حتی مسئولین سوری را شاهد نبودیم! تنها کسانی که به صورت جدی با ژنو3 مخالفت کردند، بخشی از معارضین سوری و «ائتلاف سوریا الدیمقراطیة» و به خصوص کردها بودند که معتقد بودند هیچ یک از دو ضلع مذاکرات سوری-سوری نمی تواند آن ها را نمایندگی کند.
در حسکه و در حضور سربازان ارتش سوریه، بخشی از کردها در حمایت از اعلام فدرالیسم تظاهرات کردند!!
البته مسکو در این زمان با طرح «قائمة الروسیا» در صدد اضافه کردن یک ضلع جدیدی به میز مذاکرات سوری-سوری برآمد که با مخالفت شدید طرفین سوری مواجه شد. به نظر می رسد از آن زمان، مسکو تصمیم گرفت اقدامات تنبیهی معنادار خود علیه دمشق را به صورت زمانمند و تدریجی پیاده کند و همزمان با رو کردن چند برگه جدید، معادلات ژنو3 را در ادامه کمی تغییر دهد تا بهتر به هدف مد نظر خود دست یابد. تشریح برنامه های روسیه برای زمینه سازی کنفرانس ژنو3 در این مقال نمی گنجد و باید در چند گزارش اختصاصی مستقل به آن ها پرداخته شود. در این یادداشت، صرفا بر یک بعد از این کنفرانس تمرکز می کنیم.
ائتلاف «سوریا الدیمقراطیة» از زمان تأسیس تا کنون، تغییرات بسیار محسوسی در معادلات میدانی سوریه ایجاد کرده است؛ اما به همان میزان نتوانست بر فضای سیاسی بحران اثر بگذارد.
همین خلأ باعث شده کردها به اقدامات جدیدی دست بزنند که حتی موجودیت این ائتلاف را زیر سئوال ببرد!
آیا ائتلاف سوریا الدیمقراطیه فرو می پاشد؟؟ بعید است هیچ یک از طرف های خارجی پشتیبان آن، زیر بار این "فاجعه" بروند!
به نظر می رسد موازنه بین المللی و داخلی سوریه به شکلی مهندسی شده که تکلیف بحران سوریه تا حد زیادی وابسته به مذاکرات سوری-سوری برآمده از کنفرانس ژنو است. فرآیند شکل گیری این موازنه جدید نیز نتیجه مجموعه ای از تطورات و تحولات در دو ساحت میدانی (نظامی) و سیاسی (بین المللی) به صورت همزمان و موازی بوده است. حالا کردهای سوریه معتقدند که در تحولات نظامی، نقش پررنگی داشته اند و حتی در تحولات سیاسی نیز توانستند محورها و صف بندی های قبلی را تکان دهند؛ اما در خروجی آن یعنی «میز مذاکرات سوری-سوری» نماینده ای ندارند!
کردها با استفاده از حضور زنان در صفوف نظامی خود، از پروپاگاندای تبلیغاتی خوبی در فضای بین المللی و غربی برخوردارند.
کردها از طریق ائتلاف «سوریا الدیمقراطیة» تلاش کردند سهم خود را مطالبه کنند. رئیس این ائتلاف (هیثم مناع) که از اعراب مبارز ضد اسد و رهبر اعتراضات درعا در سال 2011 بود، هفته قبل در یادداشتی با برشمردن 20 دلیل، اعلام کرد نمی تواند زیر بار کنفرانس ژنو برود! در این شرایط، کردها تلاش کردند اولا زیر میز این کنفرانس بزنند؛ ثانیا با تغییراتی در فضای میدانی و نظامی، موازنه پیشین را بر هم زده و عملا کنفرانس ژنو3 را با مشکل جدی مواجه کنند.
طرف های بین المللی حاضر در بحران سوریه با ایده فدرالیسم سوریه مخالفت کردند.
البته در این میان، مخالفت مسکو و واشنگتن واقعا کمرنگ تر بود و به نظر می رسید عمده نگرانی آن ها در مورد مذاکرات ژنو4 باشد!
در نتیجه به صورت خلاصه و در بخش اول این یادداشت، باید گفت کردها به دو هدف زیر، فدرالیسم سوریه را به صورت یکطرفه اعلام کردند:
1- بر هم زدن کنفرانس ژنو آینده و اجرایی کردن مطالبه خود در زمینه حضور نمایندگان ضلع سوم در مذاکرات سیاسی برای خروج از بحران
2- تغییر آرایش میدانی نبرد در سوریه و تغییر موازنه قدرت ها به هدف افزایش قدرت خود.
سربازان کرد وابسته به ypg از ابتدای بحران سوریه، همواره عکس مقامات pkk را بالا می گیرند و بر وابستگی خود به آن ها افتخار می کنند.
اما این راهبرد زمانی با مشکل مواجه می شود که شخص هیثم مناع و حزب وی (تیار قمح) با اعلام یک طرفه فدرالیسم در سوریه مخالفت کنند. در صحنه داخلی سوریه، هر دو ضلع مذاکرات سوری - سوری به شدت با این خواسته مخالفت کردند و در صحنه بین المللی نیز گرجه مخالفت مسکو و واشنگتن کمرنگ بود؛ اما شورای امنیت و آنکارا قاطعانه با آن مخالفت کردند.
در قسمت بعدی، به آثار و تبعات احتمالی این اقدام کردها می پردازیم؛ زیرا بدون بررسی آن ها نمی توان در مورد اعلام فدرالیسم کردها قضاوت کرد. به عبارت ساده تر، اعلام فدرالیسم تنها زمانی اهمیت دارد که موازنه کنونی سوریه را بر هم بزند و این تغییر موازنه باید مورد توجه و مداقه تحلیلگران داخلی قرار گیرد.
دیدگاه تان را بنویسید