خبرگزاری تسنیم: پایگاه خبری المنار در مطلبی نوشت برخی سیاستمداران و اصحاب رسانه که از یک گروه سیاسی مشخص هستند، نظریه پردازیهای متعددی را در زمینه سیاست بیطرفی و ضرورت کنارهگیری لبنان از حوادث اطراف مطرح میکنند، گویا که لبنان در جزیره ای دور افتاده به سر میبرد و ارتباطی با تحولات اطراف خود ندارد. این در حالی است که درگیریهای موجود در مناطق مختلف، تنها یک درگیری نیست، بلکه همه بدون استثنا اذعان دارند که تحولات منطقه بسیار بزرگ بوده و برخی اعتقاد دارند تا حد ترسیم مجدد نقشههای منطقهای براساس مبانی جدید رسیده است.
آیا عاقلانه است که ما در چنین شرایطی خود را بیاعتنا به موضوع مبارزه با تروریسم بدانیم که قطعاً تأثیر مستقیم بر ما خواهد گذاشت، همان طور که در آینده بر تمام منطقه تأثیرگذار خواهد بود. واقعیت این است که سیاست بیطرفی نمود جدیدی از نظریه قدیمی است که برخی بر ضد دشمن اسرائیلی استفاده کرده و مدعی بودند قدرت لبنان در ضعف آن است. این دو نظریه دو روی یک سکه هستند، نظریه قدیمی تر در تقابل با رویکردهای ضد اسرائیلی اجرا میشود و نظریه اول بر ضد تروریسم تکفیری و تحولات منطقه دنبال میشود.
به موازات این تحولات و در شرایطی که برخی اعتقاد دارند قدرت لبنان در برابر دشمن تکفیری نظیر دشمن اسرائیلی همچنان در ضعف آن است، برخی دیگر از جوانان جان خود را برای حمایت از کشور فدا میکنند تا لبنان از آزار و اذیت و تخریب و ویرانی هرجومرج و قتل و کشتار و انفجار در امان باشد. جوانانی از ارتش، مقاومت و ملت جان خود را فدا میکنند تا کشور زنده بماند و تمامی جریانها و گروههای مختلف و حتی کسانی که اعتقاد به سیاست بیطرفی یا سیاست ضعف لبنان دارند، زندگی کنند.
مروان فارس عضو فراکسیون پارلمانی حزب سوری قومی و اجتماعی در لبنان در رابطه با نظریه ای که میتواند از لبنان در شرایط کنونی محافظت کند، گفت: نظریه بیطرفی، یک نظریه شکست خورده است و تمامیت و امنیت و ثبات لبنان را از بین میبرد. چگونه ممکن است یک کشور از تحولات و مشکلات منطقه بیطرف باشد و مواضعی نسبت به مسائلی که مرتبط با آن است، اتخاذ نکند؟ وی تأکید کرد که برخی مسائل وجود دارد که همه حتی دولت لبنان و احزاب و شخصیتها و گروههای سیاسی باید موضع مشخصی به صورت منفی یا مثبت نسبت به آن اتخاذ کنند. بیطرفی به معنای بدون موضع بودن است و این بسیار بد است و به منافع لبنان آسیب میزند.
وی در این گفتگو تاکید کرد که این نظریه نادرست نمیتواند لبنان را در برابر حوادث حفظ کند، بلکه برعکس به ضرر این کشور خواهد بود، چرا که دشمن سیاست بیطرفی در قبال ما اتخاذ نکرده است، بلکه میخواهد به ما تجاوز کرده و به لبنان و ملت ما آسیب بزند، ما چگونه میتوانیم خود را از این دشمن کنار بکشیم و بگذاریم به راحتی تجاوزهای خود بر ضد ما در کشتار و آواره کردن مردم ما در چندین کشور منطقه دنبال کند. سیاست بیطرفی سیاستی شکست خورده و خفتبار است که ذلت و سرخوردگی را برای کشور به دنبال میآورد.
قدرت لبنان در معادله طلایی آن است
وی قدرت لبنان را در مثلث ارتش ، ملت و مقاومت دانست و تاکد کرد، قدرت لبنان در ضعف یا فراری دادن آن از درگیریهای منطقه براساس نظریه بیطرفی نیست. وی تأکید کرد که لبنان باید تمامی ابزارهای قدرت و حفظ عناصر قدرت موجود را در دست خود نگه دارد تا بتواند در برابر هر نوع تجاوز به خود ایستادگی کند. فارس خواستار حفظ هماهنگی و و همکاری بین ارتش لبنان و مقاومت جهت حمایت از لبنان و حفظ ثبات امنیتی این کشور شد.
این شخصیت سیاسی لبنان افزود: حتی در ابعاد سیاسی نیز نمیتوان سیاست بیطرفی را نسبت به تصمیماتی که در برخی مؤسسات منطقهای عربی گرفته میشود، اتخاذ کرد. ما چگونه میتوانیم خود را از مواضع کشورهای عربی که با ما مرتبط هستند یا به صورت مستقیم و غیرمستقیم را هدف قرار میدهند، بیطرف کنیم؟ مانند اتفاقی که در حمله به مقاومت و حزبالله شکل گرفته و این گروهها متهم به تروریسم شده اند. این در حالی است که مقاومت از لبنان حمایت کرده و پیش از این نیز باعث آزادسازی آن شده و شکستهای متوالی را در دوره انزوای عربی به دشمنان وارد کرده و مایه عزت و افتخار تمامی عرب ها است.
فارس ادامه داد: اگر هر موضع سیاسی بر ضد مقاومت شکل بگیرد، نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود، بلکه باید مواضعی در حمایت و تأیید مقاومت اتخاذ کرد، چرا که مقاومت برای تمام لبنان است و متعلق به گروه یا حزب یا فرقه خاصی نیست. سیاست بیطرفی باعث شکست سیاستهای دولت و مدیریت امور مردم و ناکامی در حفظ منافع آنها میشود.
وی افزود: تجربه ثابت کرده که موفقیت لبنان در نظریه قدرت این کشور با استفاده از معادله ارتش، ملت و مقاومت است. تجربه همچنین شکست نظریههای دیگر مبتنی بر فرار از درگیری یا تسلیم شدن برابر دشمنان را ثابت کرده است. برخی امروز سیاست بیطرفی را در اوج درگیریها مطرح میکنند، چرا که این موضوع مرتبط با برنامههای کاری و سیاستهای آمریکا و وابستگان آن در منطقه از جمله رژیمهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان است.
فارس تأکید کرد: این سیاستها ملیگرایانه ای نیست و به منافع لبنان آسیب میرساند، سیاستهای ملی مبتنی بر قدرت لبنان در حمایت و حفظ خود نسبت به هر نوع تجاوز از سوی دشمن اسرائیلی یا تروریسم تکفیری است.
وظیفه حکم می کند که انسان به دنبال عوامل حمایت از خود و تحقق منافعش باشد، در غیر این صورت اوضاع خوبی نخواهد داشت. این بدان معنا است که لبنان باید در محاسبات و گزینههای خود بازبینی کند.
دیدگاه تان را بنویسید