دیپلماسی ایرانی: ترکیه دیروز، با قتل های فاعل مجهول آشنا بود و ترکیه امروز، با عملیات های تروریستی فاعل المجهول آشنا شده است. در گذشته نه چندان دور بسیاری از روشنفکران، کردها، علویان و... در ترکیه قربانی اقداماتی شدند که تاریخ معاصر این کشور از آن به عنوان قتل های فاعل المجهول یاد می نماید. هر یک از قتل ها و اقدامات فاعل المجهول دلایل خاص خود را داشت و توانست اهداف تعریف شده امنیتی و سیاسی طرحان آن را تا حدودی تأمین نماید.
پیاده نظام ها و عاملان قتل ها و اقدامات فاعل المجهول در ترکیه هیچگاه نسبت به ماهیت و اهداف حقیقی آمران پشت صحنه این قتل ها آگاهی نیافتند. پرونده های قتل های فاعل المجهول در ترکیه پر از ابهام و رمز و راز بوده و در بیشتر اوقات سرانجام آن روشن نگردید. حزب عدالت و توسعه علیرغم آنکه با عملیات های چون ارگنه کن و بالیوز، نظامیان را از هرم قدرت به زیر کشید، نخواست و یا نتوانست وارد حوزه تفحص و روشنگری در مورد این قتل ها و اقدامات فاعل المجهول شود.
افکار عمومی مردم ترکیه در خصوص عاملان اصلی قتل های فاعل المجهول بیش از همه به نظامیان و امریکا مشکوکند. بی شک خط قرمز ناشی از ممنوعیت ورود به دنیای دولت پنهان، مهم ترین عامل تاریک ماندن این قتل ها بوده و می باشد.
امروز تکرار عملیات های انتحاری، بمبگذاری ها در نقاط مختلف ترکیه و بخصوص در آنکارا آن هم در امنیتی ترین نقطه این شهر نشان می دهد ترکیه وارد پروسه جدیدی از اقدامات تروریستی شده است که شکلی جدیدی از قتل های فاعل المجهول در پوشش اقدامات وسیعتر تروریستی می باشد. اقداماتی که در شرایط کنونی عامه مردم را هدف قرار داده است و بی شک به دنبال هدفی جامع تر نسبت به گذشته می باشد.
دهه 90 میلادی اوج قتل های فاعل المجهول در ترکیه بود و این سال ها مصادف با اوج درگیرهای نظامیان با پ ک ک بود که ترکیه را در بالاترین سطح ناامنی قرار داده بود. شرایط امنیتی دولت را مصون از پرسش و پاسخ و دست نظامیان را برای هر طرحی آزاد گذاشته بود. امروز نظامیان با اوج گیری درگیری دولت ترکیه با پ ک ک اگرچه چون گذشته به قدرت باز نگشته اند اما در نقش جدید مطیع سیاستمدارانی شده اند که شیوه آنان مطلوب نظر نظامیان روزهای سیاه ترکیه است. نگاهی به سور، جیزره، یوسک اوا و... از ناامنی بیشتر از دهه 90 در ترکیه حکایت دارد.
در ترکیه ای که دولت آن، عامل کمک به داعش و نظامیان کادر و بازنشسته آن وظیفه آموزش آن را ایفا می نماید، شکل گیری معادله پیچیده و چند وجهی میان منافع کانون های قدرت داخلی و خارجی برای بسترسازی اهداف خاص امنیتی و سیاسی در قالب عملیات های انتحاری و تروریستی با توجه به گذشته سیاهی که ترک ها در این زمینه دارند دور از ذهن نیست. تکرار انفجارها در آنکارا و ضعف نیروهای امنیت ترکیه در جلوگیری از آن و پیش بینی سفارت امریکا نسبت به وقوع عملیات تروریستی، خود به تنهایی امری قابل تعمق می باشد.
نکته مهم آنکه معمولاً دولت پنهان ماندگار است. انقلاب و اصلاحات می تواند آن را تضعیف نماید، اما کمتر می تواند به حیات آن پایان دهد. عوامل دولت پنهان خود را با شرایط وفق داده و در بحران ها فرصت ظهور یافته و در خدمت منافع حامیان داخلی و خارجی قرار می گیرند.
با توجه به تناقضات اعلامی مقامات دولتی ترکیه در عملیات های تروریستی در شهرهای مختلف این کشور و روشن نشدن و یا ابهام در عاملان این حوادث، به نظر می رسد دولت پنهان در ترکیه مجدد به صحنه بازگشته و فعال گردیده است.
شاید دولت پنهان تصور دارد که عملیات تروریستی خونین در آنکارا، بتواند عامل کمک به دور شدن اذهان از چهره خونین مناطق کردی ترکیه و توجیه کننده درخواست دولت حزب عدالت و توسعه در لغو مصونیت سیاسی رهبران کرد باشد.
دیدگاه تان را بنویسید