اعتراف ناخواسته در تحلیل فارین پالیسی درباره عملیات وعده صادق 2
نشریه فارین پالیسی در تحلیلی تازه به شکست صهیونیستها در عملیات وعده صادق ۲ پرداخته و بر تنشهای جدید در منطقه غرب آسیا تأکید کرده است.
نشریه فارین پالیسی نمیتواند شوک ناشی از شکست صهیونیستها در عملیات وعده صادق 2 را کتمان کند. این نشریه در تازهترین تحلیل خود در این خصوص مدعی شده که حتی اگر جنگ غزه و لبنان در همین نقطه (با انعقاد پیمان آتشبس) به پایان برسد، شاهد حجم جدیدی از مناسبات بحرانی در منطقه غرب آسیا خواهیم بود. در بخشی از این نوشته آمده است:
"دومین حمله ایران به خاک اسرائیل (اراضی اشغالی) منازعه بین تهران و تلآویو را شعلهور ساخته است. پس از ترور (شهید) اسماعیل هنیه، رهبر حماس، توسط تلآویو در تهران در ماه ژوئیه و (شهید) سید حسن نصرالله، رهبر حزبالله و ژنرال عباس نیلفروشان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیروت، ایران مستقیماً به اسرائیل حمله نموده و درگیری گستردهای را در منطقه کلید زده است."
در نقد مطلب نگاشته شده از سوی فارین پالیسی همین بس که این نشریه خود نیز به صورت ناخواسته اذعان کرده است که عملیات وعده صادق 2 پاسخی به ترور شهید هنیه و شهدای حادثه بمباران ضاحیه بیروت بوده و به عبارتی بهتر، مصدر این مناقشه از تلآویو آغاز شده و ایران نسبت به این جنایات پاسخی کاملاً حقوقی و مشروع داده است. با این حال، فارین پالیسی بدون اینکه توجهی نسبت به همین مقدمه گویا (کنشگری تروریستی صهیونیستها) داشته باشد، بر روی پاسخ جمهوری اسلامی ایران متمرکز شده و آن را مصداق ایجاد نوعی تنش مزمن در منطقه قلمداد کرده است. در یک جمله، فارین پالیسی با مستنداتی که نسبت به آن اذعان داشته، ادعای خود را نقض کرده است.
بدیهی است که آمریکا و رژیم اشغالگر قدس اساساً خلق تنشهای دامنهدار در منطقه و نظام بینالملل را رمز بقای نامشروع خود قلمداد میکنند. بحران زیستبودن واشنگتن و تلآویو بر هیچ کس پوشیده نیست، حتی اگر در نشریات و رسانههای غربی و صهیونیستی این گزاره مهم و قطعی، سانسور یا تحریف شود. در دکترین سیاست خارجی دولتهای مختلف آمریکایی (اعم از دموکرات و جمهوریخواه)، مداخلهگری در سایه بحرانسازی تبدیل به یک راهبرد کلان و ثابت شده است و اساساً حمایت همهجانبه واشنگتن از رژیم اشغالگر و کودککش صهیونیستی نیز در همین راستا صورت میگیرد.
فارین پالیسی از رقم خوردن شرایطی جدید در منطقه سخن میگوید که حتی در صورت آتشبس در غزه و لبنان به گذشته (قبل از عملیات طوفان الاقصی) بازنمیگردد. اتفاقاً این نشریه درست گفته است! پس از ضربات سنگین و متعددی که رژیم اشغالگر قدس در جریان جنگ غزه و لبنان دریافت کرده، این ضربات به حدی سنگین است که اجازه بازخوانی معادلات زیربنایی قدرت در تلآویو را نخواهد داد. خاورمیانه جدیدی که آمریکا و رژیم صهیونیستی از آن سخن میگفتند، اکنون به جای نقطه ثقل استراتژیک، تبدیل به کابوس راهبردی آنها گردیده و مصادیق این کابوس در زمان حال و آینده گریبانگیر آنها خواهد شد. روایتگریهای مخدوش و معکوس اتاقهای فکر و نشریات غربی نمیتواند کاخ سفید و رژیم صهیونیستی را از این تباهی و سقوط نجات دهد.
دیدگاه تان را بنویسید