روایت متفاوت العبادی از شهادت حاج قاسم و ابومهدی
نخستوزیر اسبق عراق با تاکید بر اینکه، اقدام آمریکا در ترور حاج قاسم سلیمانی، نقض حاکمیت عراق بود، گفت که حاج قاسم در انتقال تجربیات جنگ چریکی و آموزش جنگ نامنظم به نیروهای عراقی کاملا موفق عمل کرد.
«حیدر العبادی» نخستوزیر اسبق عراق در گفتوگوی اختصاصی با شبکه «العالم» در خصوص جدیدترین تحولات منطقه و عراق، دیدارهایش با سردار شهید «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران و خدمات ویژه او به عراق، موضوع ادغام الحشد الشعبی با ارتش، ضرورت حفظ الحشد الشعبی و اخراج نظامیان آمریکایی از خاک عراق توضیح داد.
مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
العبادی بیش از صد دیدار با شهید سلیمانی
سوال: زمانیکه دولت را از «نوری المالکی» تحویل گرفتید عراق در نبردی سخت با گروه تروریستی داعش بود. به فضل خون شهدای عراقی و با مدیریت خوب توانستید به حضور داعش پایان دهید. قطعا این پیروزی مدیون ملت عراق، شهدای عراقی و دیگر شهدا در عراق است. کشورهایی نیز در این امر به شما کمک کردند.. جمهوری اسلامی و دیگر کشورهای دوست. حاج قاسم سلیمانی نیز در آن زمان در جبهههای جنگ حضور داشتند، آیا شما دیداری با ایشان داشتید؟ چگونه رفت و آمد میکرد؟ کجا میجنگید؟
العبادی: اگر دقیق یادم باشد بیش از ۱۰۰ بار با حاج سلیمانیِ مرحوم دیدار داشتم و بیشتر این دیدارها غیرعلنی بود، اکثر آنها محرمانه انجام میشد؛ زیرا طبق قطعنامه شورای امنیت، شهید سلیمانی نمیتوانست وارد عراق بشود، من نمیدانم شورای امنیت چه زمانی چنین تصمیمی را گرفت ولی احتمالا به گذشته بازگردد.
* ورود حاج قاسم به عراق به صورت قانونی و رسمی انجام می شد
سوال: آیا ورود او (به عراق) قانونی بود؟
العبادی: بله به صورت قانونی و رسمی انجام میشد و من به قطعنامه شورای امنیت اعتراض کردم در حالیکه بعدا شکایتی علیه ما مطرح شد. من زیاد اعتراض نکردم، زیرا نمیخواستم عراق بار دیگر تحت تحریم قرار بگیرد. در هر صورت، عراق شاهد جنگ بود و برخی طرفها در جامعه جهانی در مورد چیز دیگری صحبت میکردند. ما هموطنان خود را از دست میدادیم و میلیونها آواره داشتیم... مردم عراق روزانه کشته میشدند.
سوال: شما گفتید بیشتر از ۱۰۰ دیدار با حاج قاسم سلیمانی داشتید، با او درباره چه موضوعاتی گفتوگو میکردید؟
العبادی: این جنگ یک جنگ معمولی نیست؛ جنگ ارتش مقابل ارتش نیست. این، جنگ با گروه داعش و باندهای تروریستی است. ما یک ارتش منظم داریم درست است؟ آنها نیاز به تجربه دوم دارند که ما نداشتیم؛ یعنی جنگ چریکی، جنگی ملی با ماهیت ایدئولوژیکی. جمهوری اسلامی تجربیات چنین جنگی را دارد.. آنها تجربه چندین ساله دارند و وضعیتی انقلابی ایجاد کردند، ما باید از این تجربه انقلابی بهرهمند میشدیم؛ تجربهای که برای ما نتیجهبخش بوده و در واقع، حاج قاسم سلیمانی این تجربه را منتقل کردند. همانطور که میدانید ایران ارتشی یکپارچه، سپاه پاسداران و دیگر نهادهای نظامی دارد. با احترام به نیروهای ایرانی، ولی ما نمیخواستیم از ارتش ایران استفاده کنیم بلکه خودمان ارتش منظم داشتیم با همان تجربیات.
میان ایران و عراق همکاری در زمینه تبادل تجربیات انجام میشد ولی ما نیاز به نیروی کلاسیک نداشتیم؛ زیرا که اساسا آن، جنگ کلاسیک نبود. کمکی که برادرانمان در جمهوری اسلامی به ما کردند در بُعد غیرکلاسیکیِ جنگ بود. آنها تجربیات جنگ غیرکلاسیک را به ما منتقل کردند. این ساده نیست؛ ما درباره یک تجربه و مهارت بزرگ سخن میگوییم. لذا حضور حاج قاسم سلیمانی برای آموزش این نیروها برای چنین جنگی بود. صادقانه میگویم؛ ما تجربه چنین جنگی را نداشتیم.
اگر به برادران داوطلبی، که عضو نیروهای الحشد الشعبی شدهاند، بنگرید میبینید که در ابتدا شمار قربانیان آنها زیاد بود و من راضی به این تعداد تلفات نبودم.. درست است کسانی که در نبرد بودند در راه خدا میجنگیدند و آنها شهدای جاودانه هستند؛ ولی مسئولیت من کاستن از شمار قربانیان بود به این دلیل ما میبایستی به آنها آموزش عالی ارائه میدادیم تا قربانی ندهیم. در این چارچوب ما به دنبال کمک بودیم نیاز به آموزش خاصی داشتیم و نه آموزش ارتش منظم و کلاسیک. لذا من با دیگر کشورها گفتوگو میکردم ولی آنها نمیتوانستند چنین آموزشی را به ما ارائه بدهند. آمریکا ارتش غیرکلاسیک ندارد، آمریکا در دوران جنگ چه تعداد از نظامیانش را به عراق اعزام کرد؟ ۲۰۰ هزار نظامی، سپس ۱۷۰ سرباز. آنها جنگندههای مدرنی، از جمله هواپیماهای جنگی، تانک و بالگرد داشتند. آیا آنها در رویارویی با القاعده در رنج نبودند؟ آمریکا یک ابرقدرت و دارای ارتشی بزرگ است ولی تجربیات جنگ غیرمنظم را ندارد، درست است؟ لذا ما به این فن و تجربه نیاز داشتیم.
* شهید سلیمانی در انتقال تجربیات به عراق بسیار موفق بود/ ادغام ارتش با حشدالشعبی به ضرر کشور است
سوال: آیا شهید سلیمانی در انتقال این تجربیات موفق عمل کرد؟
العبادی: بله بسیار موفق بود، به همین سبب عراق به دو چیز نیاز دارد، ارتش امروز از تاکتیکهای برخوردار است که در گذشته نداشت. برخی شخصیتهای سیاسی به من فشار میآوردند که الحشد الشعبی را در ارتش ادغام کنم ولی من به آنها میگفتم که هرگز چنین کاری را نمیکنم؛ زیرا این امر به ضرر کشور است و به نفع آن نیست و من با این کار، قدرت غیرکلاسیک الحشد الشعبی و قدرت ارتش منظم را ضایع میکنم. ماندن آن (به صورت مجزا) به معنای رقابت میان طرفین و یا فعالیت خارج از چارچوب دولت عراق نیست؛ دولت عراق دولتی یکپارچه است که نیروهای مسلحی دارد که نمیتوانند خارج از دستور فرمانده کل نیروهای مسلح اقدام کنند و این موضوع به دولت بستگی دارد. به این دلیل، من فکر میکنم که مهم است ما الحشد را حفظ کنیم.
العالم: چگونه خبر شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را دریافت کردید؟
العبادی: من ساعات پایانی شب این خبر را دریافت کردم. در ابتدا گزارشی درباره حمله به فرودگاه دریافت کردم، بر اساس اطلاعاتی که داشتم (میدانستم که) حاج قاسم همان ساعت وارد عراق میشود اما اطلاع نداشتم که این حمله هوایی، او را هدف قرار داده است. در همان دقایق اولیه، یک نفر به فرودگاه رفت و معلوم شد که هنگام حمله هوایی آمریکا، حاج قاسم در فرودگاه بود و بعد از چند ساعت، صحت این خبر به صورت قطعی تایید شد. من از شنیدن این خبر بسیار شوکه شدم؛ اول اینکه چگونه این حمله انجام شد در حالیکه جنگی در جریان نبود و ما داعش را سرکوب کرده بودیم.. ایران در عراق حضور داشت تا به آن در جنگ علیه تروریسم کمک کند، ایران کشور دوست و همسایه عراق است، چگونه چنین کاری صورت گرفته است؟
درست است که آمریکا و ایران در وضعیت نزاع قرار دارند، آمریکا ابرقدرتی است که مشکلات و چالشهایی در سطح جهانی دارد سیاستهای خاصی را دنبال میکند که این یک امر شخصی است. ولی چرا ما وارد این خط تنش شویم؟ چرا؟ چرا میخواهید عراق میدانی برای تسویه حسابهایی تبدیل شود که هیچ ارتباطی با عراق ندارد؟ آیا شما قبول میکنید که با کشورهای دیگر در واشنگتن تسویه حساب کنید؟ آیا شما قبول میکنید که سفارت کشوری را در واشنگتن هدف حمله قرار دهید؟ قطعا قبول نمیکنید. من این امر را بسیار آزار دهنده ارزیابی میکنم.
*اگر ترور حاج قاسم در زمان نخستوزیری من انجام میشد، برای خروج نیروهای خارجی اقدام میکردم
سوال: اگر شما در آن دوره نخستوزیر بودید، چه تصمیمی میگرفتید؟
العبادی: یک بار در دوران نخستوزیریام که جنگ با داعش شدت گرفته بود- همانطور که میدانید منازعه ایران و آمریکا موضوع جدیدی نیست و از همان دوران پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت؛ یعنی یک درگیری و تسویهحسابی وجود داشته است-، میدیدم که تسویهحسابهایی علیه برخیها در عراق انجام میشود به همگی گفتم اگر میخواهید عراق را وارد این درگیری کند من از تمام نیروها خواهم خواست که خارج شوند. فکر میکنم اگر ترور حاج قاسم در زمان نخستوزیری من انجام میشد من برای خارج کردن نیروهای خارجی اقدام میکردم.
دیدگاه تان را بنویسید