خبرگزاری ایسنا: نگاهی به گستره اجتماعی کشور ما نشان میدهد که توجه به بدن و انجام انواع و اقسام کارهایی که برای تغییر شکل آن صورت میگیرند، افزایش قابلتوجهی داشته است. محققان برای بررسی چرایی این پدیده، پژوهش جالبی را به انجام رساندهاند. با گسترش شهرنشینی، انسانها بیشتر از گذشته در معرض تبلیغات مرتبط با بدن قرار گرفتهاند. تبلیغاتی برای کلاسهای بدنسازی، کلینیکهای زیبایی، کاشت مو، کاشت ناخن، انواع جراحیهای بدن همانند جراحی بینی، لیپوساکشن، بوتاکس، جراحی زیبایی گوش، برجستهسازی گونه و دستکاریهای بسیار دیگر که همه نشان از رخداد و رویکردی جدید به بدن دارند و حاکی از آن هستند که بدن و اجزای آن، به دغدغه جدی بسیاری بدل شده است. امروزه به نظر میرسد در دنیای مدرن، برداشتهای تازهای از زیبایی شکل گرفته است. بهطوریکه تأکید از روی زیبایی طبیعی برداشتهشده و زیبایی به امری اکتسابی و به دست آوردنی تبدیل شده است. در این راستا، بدن به یکی از درگیریها و دلمشغولیهای مهم آدمی، از زن و مرد و پیر و جوان، تبدیل شده است. به عبارتی، درگذشته، بدن واقعیتی طبیعی بود که فرد در هر شرایطی باید با آن میساخت. اما
امروزه، بدن در انواع و اقسام شکلهایی که میگیرد، به یکی از مؤلفههای بازاندیشی در هویت افراد تبدیل شده است. برای بررسی عمیقتر این موضوع، بالأخص در جامعه ایرانی، پژوهشگرانی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز به مطالعهای پرداختهاند که در آن فرایند صنعت بدن بین زنان تهرانی مورد بررسی قرار گرفته است. صنعت بدن به معنای دستکاری و بازآفرینی بدن در نظر گرفته شده است. در این پژوهش، سؤالات اصلی پژوهش اینها بودهاند که دلایل و انگیزههای زنان در جراحی زیبایی و دستکاری بدن طبیعی خویش چیست؟ شرایط زمینهای گسترش و توجه به بدن بین زنان کدامند؟ شرایط مداخلهگر و تسهیلگر صنعت بدن چه هستند و این صنعت، چه آثار و پیامدهایی برای زنان به همراه دارد؟ در این تحقیق، ابزار استفادهشده برای گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختیافته بوده است و جامعه بررسیشده، زنانی در سنین بین ۲۰ تا ۶۰ ساله و ساکن شهر تهران بودهاند که تجربه جراحی زیبایی داشتهاند. بنا بر نتایج بهدستآمده از پژوهش فوق، توجه بهظاهر، بهخصوص صورت، یکی از نگرانیها و دلمشغولیهای مهمی است که در زندگی زنان ایرانی ایجاد شده است. نداشتن احساس مثبت به خود و
خودپنداره منفی باعث شده است وقتیکه زن در موقعیتی قرار میگیرد که دیگران از او زیباترند، خود را زشت بپندارد! چنین فردی با نگرش منفی، ضمن زشت شمردن خود، سایر محاسن شخصی را نادیده میگیرد و درنتیجه گردابی در ذهنش ایجاد میشود که او را بیشتر و بیشتر در مقولهها و تصورات منفی و تصوراتی که از ضعفهای جسمانیاش دارد، غوطهور میکند. یسری محمودی، پژوهشگر جامعهشناسی واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد اسلامی و همکارش در این پژوهش میگویند: «بالا رفتن سن، پیرشدن و ازدواج نکردن، زنی را که دچار چنین دیدگاهی است، میترساند، زیرا از تنهایی، بیتوجهی، دیده نشدن و به انزوا کشیده شدن میترسد. از سوی دیگر، از ارزیابی و نگاه دیگران در هراس است و خود را با ارزیابیهای بیرونی، یعنی نگاه دیگران و برداشتهای دیگران، مقایسه میکند. درواقع، پیامهای منفیای که فرد از محیط، جامعه و خانواده میگیرد؛ روی باورهای او در مورد بدن خود تأثیر منفی میگذارد و احساس میکند که منزلت اجتماعی مناسبی ندارد و این باعث ایجاد ترس از طردشدن و تقویت تصویر منفی ذهنی در او میشود». این محققان ادامه میدهند: «ظاهربینی در جامعه، از دغدغههایی است که باعث
ایجاد نگرانی در افراد میشود و باعث میشود آنها شرایطی توأم با ترس، تردید و عدم اطمینان را تجربه کنند. با ادغام این نگرانیها، دغدغه اصلی مشارکتکنندگان در پژوهش ما، میل به زیبایی و ابرازگرایی بدنی شناسایی شد و مشارکتکنندگان برای مواجهه و حل نگرانیها از راهکارهای مختلفی استفاده میکردند». طبق نتایج حاصله، تحلیل مقایسهای و مداوم دادههای بهدستآمده توسط محققان نشان داد که در همه راهکارهای بهکاربرده شده توسط زنان برای دستیابی به خود ایده آل، از میل به زیبایی و ابراز گرایی بدنی استفاده شده است و این همان متغیر مرکزی است. محمودی و همکارش میگویند: «درمجموع، میتوان گفت: فرایند تصمیمگیری برای انجام دادن جراحی بدن بهگونهای است که افراد برای مواجهه با مسائل و نگرانیهای ایجادشده، راهکارهای لازم را بهکار میگیرند و برای همنوایی و گذار از حس طرد شدن و تصویر منفی ذهنی تلاش میکنند، ولی در مسیر تصمیمگیری عواملی هم وجود دارند که باعث میشوند تصمیم و قصد عمل به تأخیر بیفتد یا حتی برای مدتی به فراموشی سپرده شود. این عوامل بازدارنده شامل حس تعارض (تعارض بین اذعان به برتری زیبایی طبیعی و کسب زیبایی از راه
دستکاری بدن) و وجود محدودیتهای اجتماعی است. اما معمولاً حمایتهای دوسویه باعث میشوند افراد با گذشتن از علاقهمندیهای خود، نفع رفتن به زیر تیغ جراحی را به ضررهای آن بپذیرند و برای گذار از حس طرد شدن و تصویر منفی ذهنی تلاش کنند». بنا بر اظهار محققان فوق، نتیجه تلاش این افراد، خود را بهصورت «افزایش اعتمادبهنفس و صرفهجویی در زمان و صرفهجویی اقتصادی» نشان میدهد. بدین ترتیب، فرد موردنظر، بدن را به منزله موضوعی که میتواند از طریق دستکاری تشخص گرفته و امتیاز بیاورد، به بازار صنعت بدن وارد میکند. اما، این بازاری است که کارگزاران خاص خود را دارد؛ کارگزارانی که در درون قلمرو وسیع اقتصاد بدن، شبکهای را به هم متصل میکنند یا به رقابت با هم میپردازند: از آرایشگر تا جراح، از پزشک زیبایی تا فروشنده لوازم آرایشی و از مشاوران روانی تا کارگزاران رسانهای و تبلیغاتی زیبایی. گفتنی است این نتایج که میتوانند به شناخت بیشتر عام و خاص در مورد چرایی گسترش غیرعادی پدیده توجه بیشازحد به بدن و رواج صنعت بدن بینجامند، در نشریه «زن در توسعه و سیاست» وابسته به مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران منتشر شدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید