بیرشک:کودکان را دموکراتیک تربیت کنید
کودکان و نوجوانان به لحاظ استفاده بیشتر از رسانهها، آگاهی بیشتری نسبت به والدین خود پیدا کرده اند. این مساله میتواند روی روند تربیت آنها موثر باشد. بهروز بیرشک، روانشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با «آرمان امروز» میگوید: «خانوادههایی موفق عمل میکنند که جنبههای دموکراتیک در تربیت فرزندان را پیش میگیرند. در این خانوادهها، ارتباط منسجمی میان افراد وجود دارد و در این شرایط است که پدر و مادر میتوانند روی فرزندان خود نفوذ داشته باشند.»
روزنامه آرمان: کودکان و نوجوانان به لحاظ استفاده بیشتر از رسانهها، آگاهی بیشتری نسبت به والدین خود پیدا کرده اند. این مساله میتواند روی روند تربیت آنها موثر باشد. بهروز بیرشک، روانشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با «آرمان امروز» میگوید: «خانوادههایی موفق عمل میکنند که جنبههای دموکراتیک در تربیت فرزندان را پیش میگیرند. در این خانوادهها، ارتباط منسجمی میان افراد وجود دارد و در این شرایط است که پدر و مادر میتوانند روی فرزندان خود نفوذ داشته باشند.»
کودکان و نوجوانان به لحاظ استفاده بیشتر از رسانه، آگاهی بیشتری نسبت به والدین کسب میکنند، این مساله چه تاثیری بر روند تربیت فرزندان دارد؟
امروزه ما در عصر دیجیتال به سر میبریم و نکته جالب در این زمینه، آشنایی و استفاده بیشتر فرزندان از وسایل ارتباط جمعی، نسبت به والدین است. منع کودکان و نوجوان از دسترسی به رسانهها، شیوه درستی نیست. والدین باید در راستای بهتر کردن شیوههای ارتباطی خود با فرزندان تلاش کنند. زمانی که ارتباط والدین با کودکان و نوجوانان دوستانه باشد، این احساس در فرزندان شکل میگیرد که پدر و مادر مرا قبول دارند و این امر باعث تسهیل تربیت درست فرزندان میشود. از سوی دیگر پذیرفتن حرف بزرگترها برای کودکان و نوجوانان آسان میشود چون دیگر پدر و مادر را نقطه مقابلی نمیدانند که فقط میخواهد دستور بدهد. این تفکر که والدین ما را درک نمیکنند و با اقتضائات نسل ما آشنا نیستند، میتواند فاجعه آفرین شود. والدین برای اینکه بتوانند دنیای نوجوانان و جوانان را درک کنند باید ابتدا تغییر را در خود ایجاد کنند و برای ارتباط موثر با فرزندان، باید با شیوههای ارتباطی با فرزندان آشنایی پیدا کنند. برای مثال زمانیکه بخواهیم پیشنهادی به نوجوان خود در مورد استفاده از سایتهای اینترنتی بدهیم، فقط جنبه بازدارنگی کافی نیست و باید دلایلی هم ذکر کنیم تا منطق استفاده درست را جا بیندازیم. مثال دیگر در مورد استفاده از بازیهای رایانهای است. در بسیاری از کشورها، بازیهای رایانه ای را با توجه به سن فرد میفروشند. عدم کنترل در مورد استفاده از رسانهها میتواند آسیب رسان باشد، اما کنترل باید به گونهای باشد که کودکان و نوجوانان بتوانند آن را بپذیرند. همین که بدانند والدین در کنار آنها هستند میتواند اثر بخش باشد. حتی والدین میتوانند با مشارکت در این استفاده، نشان دهند که نقطه مقابل فرزندان نیستند و به این صورت منطق درست استفاده از رسانهها برای آنها فهم پذیر میشود.
آیا استفاده از رسانهها، میتواند باعث تربیت دوگانه در کودکان و نوجوانان شود؟
بله. نسل جوان و نوجوان راحتتر تحت تاثیر این شبکهها قرار میگیرند و علت این امر قوی بودن رویکرد هیجانی در آنها نسبت به بزرگترهاست. هنوز رویکرد استدلالی قوی در آنها شکل نگرفته و الگو پذیری بالایی در این نسل وجود دارد. بزرگترها شخصیت جا افتاده تری نسبت به کودکان و نوجوانان دارند اما فرزندان ما به لحاظ تاثیر پذیری بالا، میتوانند دچار تربیت دوگانه و حتی چندگانه شوند. کسانی که در رسانهها کار میکنند باید تاثیر ادبیات، تبلیغات، فرم و... را در مورد کودکان و نوجوانان در نظر بگیرند.
ارزیابی شما از تاثیر رسانهها روی سواد و آگاهی نسل جدید چیست؟
بحثهای متعددی در این زمینه شکل گرفته است و این موضوع فقط مربوط به ایران نیست. تحقیقات زیادی حول این مساله انجام شده است. این تاثیر پذیری در برخی جنبهها بالا و در برخی دیگر کم شده است. برای مثال وجود ماشین حساب باعث تنبلی دانشآموزان در یادگیری جدول ضرب شده است. همین روند در مورد رسانهها نیز وجود دارد. مطالعه در میان نسل جدید به شدت پایین آمده و دلیل آن، وقت گذرانی در شبکههای اجتماعی است. همین روزنامه را در نظر بگیرید که من میتوانم روی سایتها آن را مطالعه کنم و این تسهیل در دسترسی، از کیفیت مطالعه میکاهد.
والدین چطور میتوانند از اختلال در روند تربیت فرزندان خود در این زمینه جلوگیری کنند؟
روزی گفته میشد که جامعه در پدر سالاری یا مادرسالاری به سر میبرد، امروزه فرزند سالاری مطرح شده است. نکته مورد توجه در این زمینه تاثیر مهم نقش والدین در تربیت فرزندان است. هرقدر بگوییم مسائل متعددی بر تربیت و جامعه پذیری کودکان و نوجوانان اثر دارد، نمیتوان از نقش بارز والدین در این زمینه غافل شد. اول از همه باید توجه داشت رابطه خود پدر و مادر، نیازمند تفاهم، درک و هماهنگی است. محیط خانه باید در راستای تربیت فرزندان، سالم و مناسب باشد. باید با بچهها مهربان و صمیمی رفتار کرد و برای آنها در زمینههای مختلف وقت گذاشت. در این زمان است که کودک یا نوجوان حس میکند که او را دوست دارند و میتواند بسیاری از مسائل را بیان کند. بحث کردن با بچهها میتواند در زمینه تربیت آنها موثر باشد. خانوادههایی بالنده هستند که مسائل درونی خود را به طور روزآمد جلو ببرند. ما باید با روند تغییرات و تحولاتی که در بستر زمان رخ میدهد، هماهنگ باشیم و مشاهده این امر از سوی فرزندان که والدین آنها نسبت به این مسائل آگاهی دارند، باعث همزبانی میان فرزندان و پدر و مادرها میشود. نکته مهم در این زمینه شیوههای فرزندپروری است که در میان خانوادهها تفاوت دارد. برخی خانوادهها تربیت فرزندان را به گونهای دیکتاتورمآبانه پیش میبرند که مشکلات فراوانی را به دنبال دارد، برخی نیز در نهایت سهلانگاری در تربیت کودکان و نوجوانان اعلام میکنند که فرزندان ما باید خودشان به این مسائل آگاه شوند و یا نداشتن وقت کافی را بهانه میکنند. در این میان، خانوادههایی موفق عمل میکنند که جنبههای دموکراتیک در تربیت فرزندان را پیش میگیرند. در این خانوادهها، ارتباط منسجمی میان افراد وجود دارد و در این شرایط است که پدر و مادر میتوانند بر فرزندان خود نفوذ داشته باشند.
گفته میشود که پدر و مادرها باید روی استفاده فرزندان از رسانهها نظارت داشته باشند، سازوکار این نظارت چگونه باشد؟
نظارتی که به صورت چک کردن مداوم باشد، اعتماد بین والدین و فرزندان را از بین میبرد. به این صورت که کودکان و نوجوانان، به دلیل این نظارت آزاردهنده، از پدر و مادر خود گریزان میشوند. نظارت در مورد استفاده از رسانهها باید متفاوت باشد و پدر و مادر حواسشان را جمع کنند، چون این نظارت نقش مهمی روی روابط آنها با فرزندان دارد. پدر و مادرها حق دارند از کارها و رفتار فرزندان خود آگاه باشند. برای مثال ما باید بدانیم کودک یا نوجوان ما با چه کسانی رابطه دوستی دارد. پدر و مادر باید فرزند خود را تشویق کنند تا دوستان صمیمی خود را به خانه بیاورد تا از این راه، با کسانی که تاثیر زیادی روی کودک یا نوجوان ما دارند، آشنا شویم. از این راه میتوان فهمید که دوست نزدیک فرزند ما از چه خانوادهای است. نحوه برخورد ما میتواند باعث ایجاد احساس صمیمیت شود و احساس درک شدن از سوی پدر و مادر را برای فرزندمان به همراه داشته باشد. برخورد مستبدانه با فرزند و تاکید بیش از اندازه بر جایگاه پدری یا مادری، باعث میشود ارتباط خوب و درست میان والدین و فرزندان برقرار نشود. از پیامدهای این مساله میتوان به پنهانکاری کودک یا نوجوان اشاره کرد که در پی آن فرزند ما کارهای خود را در خفا انجام میدهد. یکی دیگر از پیامدهای این مساله، جذب به سوی گروه دوستان است. کودکان و نوجوانان معتقدند فقط دوستانشان آنها را میفهمند و روی زبان مشترک با این گروه تاکید میورزند. نقش پدر و مادر، نقش سختی است اما میتوان با تلاش در این زمینه و هماهنگی با جریانات روز، مسیر این نقش را هموار کند.
پیامدهای اجتماعی و فرهنگی استفاده از رسانهها برای کودکان و نوجوانان چیست؟
تکنولوژی در کنار معایبش، جنبههای مثبتی نیز دارد. دسترسی به خیلی چیزها آسان شده است و ما میتوانیم در مدت زمان کمتری، اطلاعات بسیار بیشتری نسبت به گذشته پیدا کنیم. افزودن کمی جذابیت به برنامهها، میتواند بچهها را در استفاده از آنها تشویق کند. استفاده از رسانهها در بالا رفتن یادگیری آنها موثر است. متاسفانه کودکان و نوجوانان زود به رسانهها وابسته میشوند و این مساله به دلیل وقتگیر بودن، ارتباطات اجتماعی آنها را کم میکند.
دیدگاه تان را بنویسید