به کجا میرویم؟
با ورود قیمت دلار به بازه ۹ هزار تومان و بیشتر بحران مالی ایران به مرحله حادی رسیده است.
سرویس اقتصادی فردا: گزارش جنجالی روزنامه شرق درباره پرونده مؤسسه ثامن الحجج به جای آنکه به افزایش فهم سیاسی و تلاش برای یافتن راهکارها بینجامد، در گروههای تلگرامی خاص، که برجستهترین نخبگان سیاسی کشور حضور دارند، موضوع جنگ و دعواهای سطحی بر سر چند سلبریتی تلویزیونی و مدیریت نحیف سازمان صدا و سیما شده است.
تشدید بحران در همه زمینهها کاملاً محسوس است و ظاهراً کسی راهکاری ندارد.
کسانی که بر بنیاد وضع فعلی (علل آن هر چه باشد) میکوشند امواج کنونی را به سمت و سوی مطلوب خود «مهندسی» کنند، دقیقاً میدانند چه میکنند و برای هر وضع محتمل سناریویی آماده دارند.
بارها تأکید کردهام که هدف «رژیم چنج» و حذف نظامی بنام «جمهوری اسلامی» در ایران نیست بلکه هدف بالکانیزاسیون ایران است؛ مشابه با سرنوشتی که یوگسلاوی پیشرفته از نظر اقتصادی و قدرتمند از نظر نظامی در دهه ۱۹۹۰ یافت.
در فضای پس از فروپاشی کمونیسم در اوائل دهه ۱۹۹۰ میلادی، یوگسلاوی یکپارچه به بزرگترین قدرت اقتصادی و سیاسی اروپای جدید تبدیل میشد. این امر برای قدرتهای اروپای غربی و ایالات متحده آمریکا قابل قبول نبود. بدینسان، جنگ داخلی ده ساله در یوگسلاوی، بر بنیاد اختلافات قومی و فرهنگی، پدید آمد و در جریان آن نه تنها یوگسلاوی در نهایت به ۵ کشور تجزیه شد بلکه بخش عمده زیرساختهای آن با بمبارانهای ناتو از میان رفت. سرنوشت تراژیک یوگسلاوی دهه ۱۹۹۰ مفهومی بنام «بالکانیزاسیون» را به واژگان سیاسی افزود.
سرمایهگذاری قدرتهای غربی بر کالتی تروریست و به شدت بدنام در جامعه ایرانی، بنام «سازمان مجاهدین خلق ایران»، دقیقاً با این هدف است. این سازمانی است که، در فضای از میان رفتن اقتدار حکومت مرکزی ایران، از پتانسیل ایجاد دستجات مسلح مهاجم و خونخوار برخوردار است و میتواند جنگ داخلی فاجعهآمیزی پدید آورد.
دلسوزان راستین و «عقلای قوم» باید هر چه سریعتر برای بحران فزاینده کنونی چارهای بیندیشند.
«باری بهر جهت» و «روزمرگی»، بعنوان سیره مدیریت کنونی، را برای مدت طولانی نمیتوان ادامه داد. بخش مهمی از این مدیریت، بخصوص در لایههای بالا، فاقد توانمندی برای درک و مواجهه با وضع کنونی است اگر بخشی از آن خود به گسترش بحران علاقمند نباشد.
دیدگاه تان را بنویسید