خبرگزاری تسنیم: محمدرضا سبزعلیپور، شفافیت و روراست بودن، خواستِ همۀ مردم میباشد و ملتِ شریف ایران بواسطۀ پرهیز از "دروغ و دوروئی" و اینکه دولتی شفاف و روراست فرماندهی کِشتی ایران را برعهده بگیرد، با جان و دل به پای صندوقهای رأی میروند و در گرما و سرما، ساعتها در صفوف طولانی منتظر میمانند تا یک برگ رأی سرنوشت ساز خویش به" شفافیت و روراستی" را داخل صندوق بیاندازند، از همین رو پس از آغاز فعالیت دولتِ منتخب، لحظه شماری میکنند تا نتیجه قدمهای برداشته شدۀ خویش در جهت نیل به " شفافیت و روراستی" را به عینه ببینند و احساس خوشحالی و پیروزی بر وجودشان مُستولی گردد تا احساس شکست و ناامیدی؟! اهمیتِ " شفافیت و روراستی" و یا به قول معروف "راستِ حسینی" رفتار کردن با ملت، اینجانب را بر آن داشت تا به این مهم بپردازم و در خصوص میزانِ " شفافیت و روراستی" دولتِ تدبیر و امید، چند سطری را قلم فرسایی نمایم تا شاید مفید به فایده باشد. در همین راستا معروض میدارم که مردم عزیزمان بنابه دلایل خاصی در سال ۹۶ برای دومین بار به آقای روحانی رأی داده و ایشان را مجدداً بعنوان رئیس جمهور ایران انتخاب کردند. مردم از گروکشیهای سیاسی و
جناحی و مشکلات و نابسامانیهای اقتصادی سالهای گذشته خسته شده بودند در نتیجه فقط بدنبال کسی بودند تا با انتخابش، بتوانند فارغ از گرایشات جناحی و همچنین رفیق بازی، بر مشکلات سیاسی، اجتماعی، بین المللی بویژه اقتصادی فائق آمده و اقتصاد ایران را از بن بست خارج کند. همین دلایل منجربه ظهور کسی شد که طبق اذعان خودش، نه تنها وابسته و بدهکار هیچ جریانی نبود بلکه شخصی باتجربه، دلسوز، آگاه به امور داخلی و بین المللی، مدیر و مدبر، میانه رو و اعتدال گرا و از همه مهمتر یک حقوقدان نه یک سرهنگ بود که قطعاً با همین اوصاف میتوانست مردم، مقام معظم رهبری و همچنین همه جناحهای سیاسی کشور را راضی و حمایت همه جانبه آنان را پشت سر خود داشته باشد. اما متأسفانه طی پنج سالی که از عمر دولت اول و دوم تدبیر و امید سپری گردیده نه تنها مشکلات اقتصادی کشور مرتفع نشده بلکه برعکس اقتصاد ایران بی رمق و زمین گیرتر نیز شده است، ضمناً برجام هم بین زمین و هوا گیر کرده و مهمتر اینکه، بحث خروج آمریکا و در نتیجه فروپاشی آن بیش از پیش قوت گرفته است؟! طی این پنج سال گذشته همواره انتظار ملت بر این بوده که جناب آقای روحانی نیم نگاهی به نیازها، مشکلات
و حرف دل مردم و فعالان اقتصادی میانداختند، زیرا فشارهای اقتصادی سیزده سال گذشته و مبهم بودن آینده و زندگی مردم آنهم زیر سایه سنگین رکود، تورم افسارگسیخته، رشد بیکاری، بالا رفتن بی حساب و کتاب نرخ دلار و به تبع آن کاهش ارزش پول ملی، مشکلات و معضلات پولی و بانکی، افزایش وحشتناک نقدینگی در جامعه و بدهی سنگین دولت به بانکها و پیمانکاران، بلاتکلیفی برجام، وجود تحریمهای مالی و بانکی، مشکلات کارگری و دهها مورد دیگر موجب شده تا بحث اقتصاد و مشکلات و نابسامانیهای آن به مهمترین دغدغه و مشکل مردم تبدیل شود، زیرا مردم همچنان امیدوار و منتظر فعالیتهای دولت برای بهتر شدن شرایط اقتصادی و ارتقاء سطح معیشت زندگیشان بوده و هستند. همچنین پایبند بودن دولت به تعهداتش، مسئله مهم دیگری است که مردم روی آن تأکید بسیار داشته و از رئیس جمهورشان میخواهند که اگر قول و وعدهای به مردم داده، حتماً آن را انجام دهد و به تمام وعدههایش وفادار باشد تا مردم فرق این دولت را با دولت پیشین، قلباً احساس کنند، درغیر اینصورت بابت عدم اجرای وعدههای داده شدۀ خویش، حداقل شجاعانه از مردم ایران عذرخواهی کرده و رک و راست دلایل عدم اجرا و یا
موانع موجود بر سر راه آنها را به ملت شریف ایران بگوید، اما به عینه میبینیم که نه تنها از عذرخواهی خبری نبوده و نیست بلکه خیلی شجاعانه از کارهای نکرده و وعدههای محقق نشدۀ خویش نیز راضی بوده و به جای گفتگوی مهربانانه خود با مردم، متأسفانه هر از چند گاهی در سخنرانیها و گفتگوهای تلویزیونی خویش، منتقدین و حتی ملت شریف ایران را نیز تهدید میکنند؟! در چهار سال دولت یازدهم و یکسال دولت دوازدهم بجای اقرار دولتمردان به واقعیتها و گفتگوهای دوستانه و صادقانه با مردم، متأسفانه به کررات دیده و شنیده ایم که آقایان از جملات و کلمات زننده و توهین آمیز هم استفاده و کسانیکه را که منتقد عملکرد دولت هستند را آماج حمایت تند خود قرار داده اند؟! جناب آقای روحانی بارها تأکید کرده اند که از نقد و همچنین انتقاد از خود و عملکرد دولت شان با آغوش باز استقبال میکنند، اما در مقابل میبینیم که نه تنها از انتقاد و منتقد خوششان نمیآید بلکه هر از چندگاهی عصبانی و به آنان حمله و توهین نیز میکنند که همین الان میتوانم به بیش از ۳۰ الی ۴۰ مورد از این توهینها اشاره کنم، اما چون خارج از حوصلۀ خوانندگان محترم میباشد پس فقط به چند مورد
از این جملات توهین آمیز اشاره میکنم. * چند روز پیش آقای روحانی درباره منتقدین خویش گفتند: «مخالفت با دولت بی عقلی است»؛ و مبارزه با دولت یعنی مبارزه با منافع ملی؟! یعنی دولت خود را برابر با منافع ملی میدانند؟! * ضمناً ایشان در مقاطع مختلف و در سخنان خود در برابر رسانه ها، منتقدین و مخالفین خود را (بی شناسنامه، بزدل، هوچی باز، برو به جهنم، بی سواد و. دهها مورد دیگر از همین دست) خطاب کردند که اصلاً شایستۀ ایشان بعنوان ریاست جمهوری ایران نمیباشد. * این در حالیست که آقای روحانی چندی قبل بیان کرده بودند که از معصوم هم میشود انتقاد کرد، اما در خصوص انتقاد از دولت اظهار داشتند که منتقدین دولت کم عقل هستند. (یعنی خود و دولت شان را فراتر از معصومین میدانند)؟! اگر کلاه خودمان را قاضی کنیم و واقع بینانه و بدور از گرایشات حزبی و وابستگیهای شخصی به موضوع بنگریم بدون شک تأیید مینمائیم که دولت یازدهم و دوازدهم آقای روحانی طی پنج سالی که از عمرش گذشته نمره بالائی از مردم، فعالان اقتصادی و صاحب نظران برجسته سیاسی و اقتصادی کشورمان دریافت نکرده و اگر بر همین منوال با مردم سخن بگوید و بر راه و روش گذشتۀ دولت خویش
پافشاری و اصرار بورزد مطمئناً از این به بعد نیز کارنامه قابل دفاعی دریافت نخواهد کرد و این کارنامه اصلاً پاسخ مناسبی به اعتماد مردم و رأیهای آنان نیست و همین امر موجب خواهد شد تا مردم دیگر اعتمادی به دولت و دولتمردان فعلی نداشته باشند. اگر نگارنده اعتقاد دارد که دولت نمره خوبی دریافت نکرده، حتماً دلایل محکمی وجود دارد که طی ۶۰ ماه گذشته بر عام و خاص عیان بوده است. جناب آقای روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی سال ۹۲ برای بهبود نسبی اوضاع اقتصادی کشور و سفره مردم قول کوتاه مدت و بلندمدت (چند روزه و چند ماهه) دادند، اما امروز پس از گذشت حدود پنج سال هنوز نقطه سرخط هستیم! آقای روحانی طی شصت ماه گذشته بیش از ۷۰ درصد توان و انرژی دولت خویش را بر روی مسائل سیاسی، بین المللی و مذاکرات هستهای معطوف کردند که نتیجۀ آن شد برجامی که نه تنها به فرجام و سرانجام نرسیده و سایۀ تحریمها را از سر کشورمان کوتاه نکرده و همچنین آثار و نسیم مثبتی از برجام بر زندگی و معیشت مردم نوزیده است بلکه رفته رفته بوی از هم پاشیده شدن آن هم به مشام میرسد! درکل با وجود این همه سؤال و وضعیت موجود و نابسامان اقتصاد کشور، به جرأت میتوان گفت
که اوضاع امروز مردم عزیزمان آن چیزی نیست که دنبالش بودیم. غالب مشکلات خرد و کلان کشور و مردم هنوز پا برجاست، پس اینکه فقط با کلمات و سخنان خشک و خالی بخواهیم اوضاع را باب دل و خوب نشان دهیم کار قابل دفاعی نیست. هرچند که فضای حال حاضر کشور با دوران احمدی نژاد اندکی فرق کرده، اما این کافی نیست و سعی و تلاش بیشتری را میطلبد تا به نقطه مطلوب و در شأن ایران و ایرانی برسد. لکن طی پنج سال گذشته در جهت توجیه ناکامیها و سوء مدیریتهای دولتمردان، حرف و حدیثها و داستانهای زیادی را در گوش مان موعظه کرده اند از جمله اینکه روزی بحث تخریب و عبور از روحانی را مطرح نمودند مبنی بر اینکه عدهای و یا برخی از آقایان و رسانهها قصد تخریب روحانی را دارند که در پاسخ به این ادعاها با صراحت و قاطعیت میتوان گفت که هیچکس و هیچ چیز نمیتواند روحانی را تخریب کند بجز دولتمردان ضعیف و عملکرد نادرست آنها و نهایتاً سیاستهای غلط دولت؟! متأسفانه در ۶۰ ماه سپری شده، دولت با مردم روراست نبوده و به ضعفها و شکستهای خود اعتراف نکرده بلکه برعکس سعی دولتمردان بر این بوده تا شفاف سخن نگویند و بدنبال مقصری باشند تا ضعفها، سوء مدیریتها، کم
کاریها و شکستهای خود را به گردن او بیاندازند و دولت تدبیر و امید را از هرگونه نقص، اشتباه و اتهامی مبرا بدانند. در همین راستا به دفعات دیده و شنیده ایم که ریاست محترم جمهوری، معاون اول رئیس جمهور، سخنگوی دولت و غالب وزراء پی در پی در سخنان خود از عدهای سخن میگویند که مزاحم کار دولت بوده و اجازۀ کار به دولتمردان نمیدهند، اما هرگز نامی از این عده بر زبان جاری نمیکنند و در نتیجه برای مردم و صاحب نظران داخلی و خارجی معما طرح میکنند و بنوعی سر مردم را مشغول پیدا کردن این عدۀ مجهول و بی نام و نشان میکنند. بطور مثال: * آقای روحانی میگویند که عدهای در برابر فعالیتهای دولت کارشکنی! * آقای جهانگیری میفرمایند: عدهای اصرار دارند مشکلات کشور حل نشود! * باز هم آقای جهانگیری: عدهای از پیشرفت کشور آزرده و دستاوردهای کشور را کوچک میپندارند! * رئیس کل بانک مرکزی: عدهای در داخل و خارج بحران ارز را بوجود آورده اند! * وزیر اقتصاد: عدهای مشکلات اقتصادی کشور را بزرگ میکنند! * مجدداً آقای روحانی: عدهای از وزرا، نوای نا امیدی سر میدهند! * جهانگیری: یک سری مدیران بی انگیزه آویزان کشور شده اند! * و دهها مورد از این
دست. مجدداً تأکید میکنم که دولتمردان محترم علی الخصوص جناب آقای روحانی دائماً از کسانی سخن میگوید که در برابر ایشان مانع تراشی میکنند و جلوی فعالیت دولت تدبیر و امید سنگ اندازی میکنند، اما آقای روحانی و معاونین ایشان همیشه مبهم و در لفافه صحبت میکنند و هرگز بطور شفاف نام مزاحمین و سنگ اندازان را به مردم اعلام نمینمایند و در نتیجه با سخنان مبهم خود، مردم و رسانهها را سر در گم کرده و در اصل انگشت اتهامشان را بسوی همه دستگاهها و اشخصاص تأثیرگذار نشانه میروند، اما با زیرکی خاصی توپ را به داخل زمین مردم و رسانههای داخلی و خارجی میاندازند تا آنان حدس بزنند که منظور رئیس جمهور کدام شخص یا دستگاه میباشد؟! به همین خاطر جمعی میگویند که منظور آقای روحانی، فلان مقامِ نظام بوده، برخی دیگر اظهار میدارند که ایشان از قوۀ قضائیه سخن میراند، اما گروهی دیگر حدس میزنند که مقصود آقای روحانی سپاه پاسداران است و عدهای هم میگویند که دستگاههای قدرتمند و مخفی دیگری در ایران وجود دارد که کسی نمتواند نامشان را ببرد و منظور رئیس جمهور همان دستگاهها میباشد و به همین صورت هر کسی نام شخص یا دستگاهی را مطرح میکند؟! بقول معروف
(هر کسی از ظن خود شد یار من؟!) زرنگی آقای روحانی اینجاست که صراحتاً نام سنگ اندازان احتمالی را مطرح نمیکند تا با یک تیر، همه دستگاهها را هدف قرار دهد و اگر از ایشان بپرسیم که آیا منظورتان سپاه پاسداران بوده، ایشان خواهد گفت: من نام سپاه را به زبان نیاورده ام و این حدس و گمان مردم و رسانهها میباشد و مثلاً چند روز بعد با فرماندهان سپاه هم دیدار دوستانه برگزار میکند؟! در اصل ایشان با روش تفرقه بیانداز، حکومت کن، دولت خویش را فرماندهی و ایران را مدیریت میکند! ایشان به دولتمردان و استاندارانش میگوید که چرا روزه سکوت گرفته اید و چرا میترسید؟! یعنی آنان را شیر میکند و به جلو میفرستد و خودشان که هم روزه سکوت گرفته و هم ظاهراً از ترس، نام سنگ اندازان را بر زبان نمیآورد، پشت سر دولتمردان، استانداران و مدیران میانی مخفی میشوند؟! سوالی از آقای روحانی عزیز دارم و آن اینکه، در جایی که جامعۀ امروز ما بیش از هر چیز به آرامش و امنیت سیاسی و اقتصادی نیاز دارد پس چرا دولتمردان را به تنش و درگیری با سایر قوا و دستگاهها تشویق میکنید؟ ضمناً مطابق نصّ صریح قانون اساسی رئیس جمهور اختیار تام دارد تا وزراء خود را نصب و یا در
صورت تشخیص عزل نماید. حال اگر طبق فرمایش خودشان، وزراء کم کار هستند پس چرا عزل شان نمیکنند؟ آیا کسی این اختیار را از شما سلب کرده؟ آن شخص یا دستگاه که اختیار شما را سلب کرده کیست؟ چرا نامش را بر زبان نمیآورید؟ آیا فراموش کرده ایم، همین احمدی نژادی که اینقدر از او انتقاد میکردیم در دولت نهم و طی یک روز (آقایان محسنی اژهای، پورمحمدی و صفار هرندی) وزرای اطلاعات، کشور و ارشاد را وادار به استعفاء کرد و بدون دخالت مجلس این سه تن از قطارکابینۀ دولت نهم پیاده شدند. چرا کسی مانع احمدی نژاد نشد و وی آزادانه کارش را انجام داد؟ آیا مزاحمین در دولتهای گذشته نبودند و به یکباره در دولت شما ظهور کردند؟ پس چطور در اواخر دولت یازدهم هنگامیکه حضرتعالی از عملکرد وزرای ورزش و آموزش و پرورش ناراضی بودید با یک اشاره آقایان «گودرزی و فانی» و متعاقباً علی جنتی وزیر ارشاد را وادار به استعفا کردید؟! آنروز مزاحمین کجا بودند؟ از چه بابت آنروز دستتان برای برکناری وزراء باز بود و امروز دستتان بسته شده است؟ چرا دوست دارید تا به دست کشورهای معاند و رسانههای بیگانه بهانه داده و برایشان خوراک تبلیغاتی درست کنید تا برعلیه دستگاهها و
نهادهای نظام جمهوری اسلامی ایران هر چه که میخواهند بد و بیراه بگویند و به آنان نسبتهای ناروا بدهند؟ مرحمت فرموده جنابعالی و معاونین محترمتان بویژه جناب آقای جهانگیری "صدرالعظم معزز" یکبار برای همیشه روزه سکوتتان را بشکنید و شجاعانه با مردم سخن بگوئید و شفاف اعلام کنید که چه کسانی مزاحم کار شما هستند؟ البته اگر در عالم واقعیت، چنین کسانی و یا چنین دستگاههایی وجود داشته باشند. شما را بخدا قسم میدهم تا بجای اعتراف به خرابکاریها و سوء مدیریت دولت تان، هرگز بدنبال دشمن فرضی نباشید و با مردم شریف ایران روراست باشید و در لفافه سخن نگوئید؟!
دیدگاه تان را بنویسید