خبرگزاری تسنیم: گاز طبیعی اگر در فشار اتمسفر تا دمای منفی ۲۶۰ درجه فارنهایت سرد شود، به حالت مایع تبدیل میگردد که این مایع LNG نام دارد. این مایع بیرنگ و بیبو، غیر سمی بوده و ازجمله مزایای آن نسبت به گاز طبیعی، میتوان به دانسیته بالای انرژی، سرعت سوختگیری بالا، مسافت پیمایش بیشتر و حجم کم محفظه اشغالی اشاره کرد. امروزه راه اقتصادی و معمول برای انتقال گاز طبیعی به بازارهای دوردست، تبدیل بهصورت مایع یا همان LNG و حمل آن توسط کشتی به آن مناطق است. اهمیت صادرات گاز طبیعی با توجه به منابع بیکران کشور و محدود بودن انتقال از طریق خط لوله تنها به کشورهای همجوار، همچنین وجود تحریمهایی که این نوع انتقال را محدودتر میکنند، ایران را به راهاندازی تأسیسات تولید گاز طبیعی مایع و ورود به بازار LNG ملزم مینماید. راهکار وزارت نفت برای ورود به بازار LNG اوایل آبان ماه ۹۶ قراردادی موسوم به IFLNG بین ایران و شرکت نروژی بسته شد. بهموجب آن قرارداد، گاز ایران باید باقیمتی نصف قیمت فروش گاز به ترکیه و بهصورت خام به شرکت نروژی فروخته میشد. زنگنه، وزیر نفت، در دفاع از این قرارداد اینطور عنوان کرد
که اگر بنا بر آن باشد قیمت همه قراردادها، چون قیمت فروش گاز به ترکیه باشد، در آن صورت دیگر مشتری برای گاز کشور باقی نخواهد ماند. از اظهارات وزیر نفت اینطور برداشت میشد که توان داخلی برای فراوری گاز کشور و تولید فراوردههای گازی، بسیار ضعیف است و برای فروش گاز باید دست به دامان خارجیها شده و با دادن تخفیف و یارانه به آنها، گاز را با قیمتی پایینتر از هزینه تولید، در اختیار آنها قرار داد. در همین رابطه طی قرارداد با شرکت نروژی، گاز خام با قیمت پایین به شرکت نروژی فروخته میشد تا این گاز در شناور Carribean FLNG به LNG تبدیل شده و توسط کشور نروژ در بازارهای جهانی به فروش برسد. با وجود این یکی از ضعفهای این قرارداد در این بود که ایران هیچ مالکیتی در LNG تولیدی و فروش آن نداشت. ازجمله ایرادات دیگری که بر این قرارداد وارد بود میتوان به عدم استفاده از گاز برای مصارف باارزش افزوده بیشتر از جمله تزریق به میدانهای نفتی، خام فروشی گاز و عدم توجه به ساخت و تکمیل واحدهای تولید LNG، کاهش قیمت دیگر فرآوردههای نفتی در اثر کاهش قیمت فروش گاز در این قرارداد، همعرض قرار دادن شرکتهای صادرکننده گاز با واحدهای
پتروشیمی داخلی درصورتیکه این واحدها، واحدهای تولیدی و اشتغالزا برای کشور هستند، عدم انتقال دانش و تکنولوژیهای جدید تولید LNG به کشور و متقبل شدن هزینه حملونقل گاز مایع توسط کشتیها به شرق آسیا از سوی وزارت نفت ایران اشاره داشت. با عقد این قرارداد، ایران عملاً وارد بازار LNG نمیشد و تنها با خام فروشی، سرمایه ملی را به بهای ناچیز از دست میداد. سرانجام قرارداد IFLNG چه شد؟ بیشک خام فروشی گاز به ضرر منافع ملی بوده و سرانجام با مطالبه گریهای مردمی و دانشجویان، تلاشهای خبرگزاریها، نمایندگان مجلس و کارشناسان، وزارت نفت دست از خواسته خود مبنی بر اجرایی کردن این قرارداد برداشت. زنگنه در بهمن ۹۶ در یک نشست خبری به قطعی نبودن قرارداد امضاشده اظهار داشت و از رد شدن این قرارداد در مراحل تصویبی خبر داد. درنتیجه این قرارداد فعلاً منتفی شده است. این در حالی است که زنگنه اواخر آذرماه ۹۶ و در حاشیه مراسم امضای تفاهمنامه همکاری با شرکت گازپروم روسیه، خبر داده بود که ممکن است شکل این قرارداد تغییر یابد. درمجموع، لغو قرارداد فروش گاز به نروژیها با توجه به ایرادات متعدد قرارداد مذکور، اقدامی
مناسب و قابلتقدیر است. بهطورکلی در این زمینه باید گفت که قراردادهایی همچون IFLNG، تنها منابع ملی را هدر خواهند داد. درصورتیکه میتوان بجای فروش گاز طی چنین قراردادهایی، با اقدامات مناسب، حداکثر استفاده و بهرهوری از این سرمایه زیرزمینی را به عمل آورد. موارد زیر ازجمله اقداماتی هستند که میتوان در این زمینه انجام داد: تأسیس واحدهای تولید LNG مناسب با نیاز کشور تولید فراوردههای گازی در کشور و صادرات آنها بجای خام فروشی جذب سرمایهگذاران خارجی و داخلی جهت تکمیل واحدهای نیمهکاره تولید LNG در کشور عقد قرارداد بهشرط انتقال دانش و تکنولوژی به کشور پیگیری طرحهای اولویتدار جهت صادرات گاز ازجمله صادرات گاز با خط لوله به کشورهای همسایه مثل عراق و پاکستان افزایش یارانه دولتی به واحدهای پتروشیمی جهت تولید هرچه بیشتر و بهتر فراوردههای گازی و کسب درآمد از طریق صادرات این فراوردهها تزریق گاز به میدانهای نفتی بهجای خام فروشی جهت حفظ فشار میدان نفتی و افزایش برداشت نفت که بنا بر گزارشهای کارشناسی ازجمله گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، دارای بیشترین ارزشافزوده برای گاز تولیدی در کشور است.
دیدگاه تان را بنویسید