خبرگزاری تسنیم: بانکداری اسلامی و لزوم عمل به آن مسئلهای است که امروزه به چالش بزرگی تبدیل شده است. دریافت سودهای بالای بانکی و دریافت سرسامآور جریمه دیرکرد از یک سو در سالهای اخیر با واکنش مراجع تقلید روبهرو شده و از سوی دیگر اعتراضات مردمی نسبت به دریافت این نوع سودهای بانکی کمرشکن و نابرابر مواجه شده است. یکی از علل عمده و مهم ایجاد کننده شائبه شرعی در بانکها منعقد شدن قراردادهای صوری و غیرواقعی است که بهنوعی هم خلاف شرع و هم بهعقیده کارشناسان ضربه زننده به تولید و اقتصاد است، زیرا قرارداد صوری در اصل رابطه منابع بانکی را با بازار کالا و خرید و فروش قطع میکند. ریشه مسئله قراردادهای صوری در اصل به ریسک گریزی و فرار از شراکت سود و زیان با مشتری بازمی گردد. در همین باره گفت و گویی داشته ایم با محسن زرندی مقدم فعال بانکی حوزه معاونت امور مالی و استاد و مدرس دروس اقتصادی و مالی دانشگاه. - نرخهای بالا و غیر منصفانه بانکی اعتراضات مردمی زیادی را درباره غیر اسلامی بودن بانکها مطرح کرده است. لطفا درباره میزان تحقق بانکداری اسلامی در ایران توضیح دهید؟ بانکداری اسلامی قطعا به عنوان
یک دغدغه اصلی در کشور محسوب میشود. به عنوان پرچمدار جمهوری اسلامی باید تمام مولفههای ما برجسته و شاخص باشد که یکی از آنها نیز بانکداری بدون ربا است. هرچند بعضی بانکهای ایران در حوزه بانکداری اسلامی فعالیت خوبی داشته اند، اما شیوه و روش آنها به شکلی نبوده که به کل جامعه تسری پیدا کند. من به عنوان محقق حوزه اقتصاد اسلامی یکی از موانع اجرای بانکداری اسلامی را به به شخصه به خود مقوله تعریف اقتصاد بازمیگردانم. الان اگر تعریف علم اقتصاد را از هر دانشجو و استادی بپرسی، همگی یک تعریف مشترک به نام تخصیص نیازهای نامحدود انسان به منابع محدود جهان تعریف میکند. در حالی که این کاملا تعریف غربی و مادیگرایانه از اقتصاد است. در عوض در اقتصاد اسلامی به جای تعریف غربی آن میگوییم تخصیص نیازهای نامحدود انسان به منابع نامحدود و لایزال الهی. - چه ارتباطی میان اقتصاد اسلامی و بانکداری اسلامی وجود دارد؟ یعنی اول از همه حتما باید اقتصاد اسلامی شود تا بانکها ربا خواری را رها کنند؟ به نوعی میتوان گفت: بانکداری اسلامی بر روی اقتصاد اسلامی چیده شده است. ابتدا باید صاحبنظران تحقیق و پژوهش ابزارهای
عملیاتی را از دل اقتصاد اسلامی استخراج و پیادهسازی بکنند. اکنون میبینید که نتوانستیم بانکداری اسلامی را به معنای حقیقی آن اجرا سازی کنیم؛ و به همین خاطر عده زیادی از علما و مراجع دائما در حال نکوهش وضع شرعی کنونی بانکها هستند که قطعا هم نظراتشان قابل احترام و صحیح است، ولی اما از سوی دیگر باید توجه کنیم که سیستم بانکی هم در درون خود با محدودیتها و ملاحظاتی مواجه است. اگر این تعریف اسلامی را جامعه علمی ما بپذیرد و برای آنها جا بیافتد بلافاصله همراه با این مفهوم، شاخص و رکن اقتصادی جدیدی به نام "برکت در کار" پا به عرصه میگذارد. همچنین به علاوه آن یکسری ابزارهای اسلامی مانند خمس و زکات مطرح میشود که الان خیلی از سیستمهای مالی-اقتصادی رایج و متداول به آن اعتقاد و توجه چندانی ندارند. پس بنابر آنچه گفته شد اولین مرحله برای تحقق بانکداری اسلامی، بازنگری در مدل اقتصادی کشور و سوق دادن آن به سمت اقتصاد اسلامی است. *هزینه تجهیز و جذب سپرده برای بانکهای خصوصی بین ۲۰-۲۶ درصد است - این محدودیتهایی بانکها را در اجرای بانکداری بدون ربا مواجه میکند دقیقا چیست؟ بر اساس
گزارشها و آمارها در حال حاضر قیمت تمام شده بانکداری (هزینه تجهیز منابع) برای صنعت بانکداری رقم بالایی است. برای مثال قیمت تمام شده و یا به عنوان دیگر هزینه و مخارج جمع آوری منابع مالی و سپرده برای بانکهای خصوصی بین ۲۰ تا ۲۶ درصد تمام میشود. یکی از کارهای درستی که باید محقق میشد و بانک مرکزی هم به درستی به آن عمل کرد کاهش فوری نرخ سود بانکی بود. اگر نرخ سود پرداختی بانکها به سپرده مشتریانشان کم بشود قطعا قیمت تمام شده بانکها نیز کاهش مییابد و نیز به تبع آن بانکها را قادر میسازد تا تسهیلاتش را با نرخ کمتر و مناسبتری ارائه کنند و خود این کار یعنی یک قدم رو به جلو در تحقق اقتصاد مقاومتی. *سهم طلبی بیشتر از بازار علت اصلی تخلف بانکها از نرخ سود است - چرا بعضی بانکها به هر نحوی از نرخ سود ابلاغی تخلف میکنند و سودهای بالاتری را به سپرده گذاران اعطا میکنند؟ علت اصلی رقابت ناسالم بر سر جذب سپرده مشتری و افزایش نرخ سود اعطایی به سپرده در اصل به رقابت ناسالم بانکها در دستیابی سهم حداکثری از بازار مربوط میشود. البته انصافا بعد از ابلاغ بانک مرکزی عموما بانکها
دستورالعمل نرخ را رعایت کردند، ولی قبول دارم برخی موسسات و بانکها بی اعتنایی به دستور کاهش نرخ کردند که البته بانک مرکزی موظف شد با متخلفین برخورد کند. رعایت یکپارچه نرخ سود توسط بانکها فیالواقع نفع اصلیاش متوجه خود بانکداران ما است، زیرا پرداخت سود بیشتر مساوی با افزایش قیمت تمام شده بانکها و ضرردهی و ورشکستگی روز افزون آنها است. *بورس بهتر میتواند به رونق اقتصاد کشور کمک میکند - بانکها نقش عظیمی در اقتصاد ما بازی میکنند. چرا نظارت و حساسیت به این سیستم اینقدر ناکافی است؟ الان اقتصاد کشور بر روی دوش نظام بانکی سوار است. غالبا مردم منابع مالی خود را متوجه بانکها میکنند و همین باعث شده اکنون متاسفانه سهم بازار بورس در تامین مالی کشور در مقابل بانکها در ایران کم باشد. مزیتی که بورس به بانک دارد آن است که بانک در اعطای وام در اصل به طریق واسطهگری در میان سپرده گذاران و تسهیلات گیرندگان به متقاضیان وام میدهد در حالی که در بورس اشخاص بدون واسطه و مستقیم در شرکتهای بورسی سرمایهگذاری میکنند و این خود نکته مثبت بازار سرمایه است. به طور کلی میتوان گفت: بورس
قادر است بهتر و مطلوبتر به اقتصاد کشور کمک برساند. *مردم به جای دریافت سود ثابت بانکی به سمت تعاون و سرمایه گذاری بروند - دلیل غفلت از بورس و توجه حداکثری به بانکها در شکوفایی شرکتها و بنگاهها چیست؟ علت عمده غفلت از مزیت بورس در ایران متمایل بودن توجه غالب مردم به سوی بانک و دریافت سودهای سپرده ثابت و آسان و بدون ریسک از طریق بانکها است. تاکید اسلام بر تعاون و همیاری در اقتصاد است و نمونه بارز این تعاون در جامعه امروز ما صنایع خرد و متوسط (sme)ها هستند. واقعا برای تحقق اقتصاد و بانکداری اسلامی مردم ما باید تعاون روی بیاورند و از دریافت سود ثابت سپرده صرف نظر کنند و به سوی سرمایه گذاری واقعی در جامعه و تعاون روی بیاورند. *علاج نظام بانکی در گرو کاهش نرخ سود است - به طور کلیشما راه علاج نظام بانکی و جلب رضایت مردم در چه میدانید؟ بانکهای ما در داخل اقتصاد ما بازی میکنند و اکنون در این برهه اقتصاد دچار رکود تورمی شده است و همین که تا به امروز با این شرایط نامناسب اقتصادی بانکهای ما سرپا هستند به نظرم خود نشان دهنده عملکرد نسبتا
قابل قبول آنها است. الان در جهان قسمت عمده درآمد بانکها از بخش خدمات بانکی و دریافت کارمزدها تامین میشود و به کمتر از محل تسهیلاتدهی سود حاصل میکنند و حتی بعضی از بانکهای خارجی بابت نگهداری سپرده از مشتری حقالزحمه هم میگیرند. اما در ایران قسمت عمده درآمد بانکها از محل تسهیلاتدهی به دست میآید البته اگر از درآمدهای غیرعملیاتی و شرکتداری و سوداگری آنها صرفنظر کنیم. همانطور که اشاره کردم بهترین راه برای کسب رضایت حداکثری مشتریان و نیز جلوگیری از زیاندهی بانکها ابتدا کاهش نرخ سود سپرده و سپس به همراه آن کاهش نرخ سود تسهیلات است که باید دنبال کاهش نرخ سپرده محقق شود. *درجهان درآمد بانکها از محل اعطای وام نیست بلکه از ارائه خدمات است - درباره مشکل فراگیر ریسک گریزی و فرار بانکها در مشارکت در سود و زیان با مشتری توضیح دهید؟ در بحث ریسک گریزی بانکها و فرار آنها در شراکت در سود و زیان با مشتری باید گفت: یک موقع در انعقاد عقود مشارکتی و تسهیلات مشارکتی علت ضرردهی و ناتوانی در سودآوری و بازپرداخت وام به قصور و ناتوانی مشتری مربوط میشود، اما یک زمان نیز شرایط
نامطلوب اقتصادی موجبات متضرر شدن مشتریان و شرکتها و ناتوانی آنها در بازپرداخت تسهیلاتشان فراهم کرده است. من شاهد بودم یک بانک به علت ضرر مشتری در عقد مشارکتی از گرفتن سود از او صرفنظر کرد. - بعید میدانم تمام بانکها به راحتی این بخشش را برای مشتریانشان قائل شوند؟ بله همانطور که گفتم دامنه و طیف گستره بانکداری اسلامی در ایران کم است و اگر بخواهیم به صورت مطلوب آن را اجرا کنیم اول از همه منوط به کاهش نرخ سود سپرده و در پی آن کاهش دریافت سود وام است. همچنین روی آوردن سیستم بانکی به درآمدزایی از طریق ارائه خدمات به جای تسهیلاتدهی مهم و حیاتی است. قطعا برای به دست آوردن برکت الهی در جامعه اسلامی قطعا باید عقود شرعی-فقهی در بانکها و صورت شرعی آنها به صورت دقیق و به نحو احسن رعایت شود. با نرخ سود بالای بانکی و وامهایی با بازپرداخت سنگین طبعا شرکتهای ایرانی را در رقابت با بازارهای جهانی را دچار عقب ماندگی میکند. زیرا هزینه تامین مالی آنها را افزایش میدهد. راه حل این معضل پویا شدن اقتصاد و افزایش سهم بازار سرمایه در بازار تامین مالی ایران است.
دیدگاه تان را بنویسید