گرانی سرسام آور قیمت کالاهای اساسی در دولت یازدهم
۴ سال پیش در چنین روزهایی، روحانی جیب مردم را ملاک تورم میدانست و آمارها را رد میکرد. حال که قیمت برخی مایحتاج زندگی مردم صعودی شده باید دید آیا هنوز هم دولتیها ارزشی برای جیب مردم قائل هستند؟
نسیم آنلاین: مرداد ماه سال ۹۲ بود که حسن روحانی در اولین نشست خبری خود، معیار بررسی قیمت کالا ها را جیب مردم اعلام کرده بود و نه آمارهای اعلامی. روحانی در این نشست در پاسخ به سوالی در خصوص وضعیت اقتصاد و معیشت مردم در زمان آغاز بهکار دولت گفته بود: "همکارانم در بخش های مختلف آمار و ارقام را صادقانه به مردم خواهند گفت. البته کم و بیش نخبگان و مردم از آمار خبر دارند. معیار اصلی تورم جیب مردم است نه بانک مرکزی و مرکز آمار." این سخنان روحانی در حالی مطرح شده بود که در آن زمان بانک مرکزی و مرکزآمار هم نرخهای تورم را عددهای بالایی اعلام میکردند و در گزارشات رسمی از تورم بالای ۴۰ درصدی سخن گفته میشد. به عنوان نمونه بانک مرکزی شاخص تورم مرداد ماه سال ۹۲ را بالای ۴۰ درصد اعلام کرده بود که به خوبی گویای کاهش قدرت خرید مردم و سخت شدن معیشت مردم است. در واقع شاخص های اقتصادی همان چیزی را نشان میدادند که مردم در جیب خود حس میکردند. اکنون درحالی در ۴ سالگی آن سخنان رئیسجمهور درباره وضعیت معیشت مردم را شاهد هستیم که هر چند نرخ تورم به دلیل افت قابل توجه تقاضا روند کاهشی داشته ، ولی قیمت کالاهای اساسی از این رویه پیروی نکرده و همچنان در مسیر صعودی قرار دارند بطوریکه در دولت یازدهم قیمت ملزومات روزمره معیشت مردم افزایش یافته است.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میشود کالاهای اساسی مورد نیاز مردم، طبق گزارش بانک مرکزی از زمان آغاز به کار دولت یازدهم علیرغم کاهش تقاضا ، واردات بی رویه و به قیمت تشدید رکود همچنان سیر صعودی داشته و گران شدهاند. همچنین گزارش های رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار نشان می دهد، سطح رفاه مردم تنزل پیدا کرده و در یک کلام معیشت سختتر و فقرا فقیرتر شدند. اما سازمان های آماری کشور همچنان از پایین بودن نرخ تورم سخن گفته و با آمارهایی که فرسنگ ها با جیب مردم فاصله دارد سعی در کنترل اوضاع دارند. براساس برخی شنیدهها، از عمده ترین دلایل تفاوت میان میزان تورم اعلامی مرکز آمار و بانک مرکزی با جیب مردم، میتوان به بی ارتباط بودن بخش اعظمی از لیست ۳۸۵ کالایی که برای محاسبه نرخ تورم محاسبه می شود با ملزومات روزمره زندگی اشاره کرد. در واقع لیست کالاهایی که براساس آن شاخص تورم اندازه گیری میشود، در خیلی از موارد شامل ملزومات روزمره زندگی مردم نبوده و تحرک قیمتی خاصی نیز ندارند بر این اساس تا زمانی که لیست کالاهای مبنای محاسبه شاخص تورم اعلام نشود، نمیتوان بر آمارهای اعلام شده استناد نمود. از سوی دیگر اما، بسیاری از افرادی که روزانه برای تهیه مایحتاج زندگی خود به بازار میروند با افزایش بعضا نجومی قیمت برخی کالاهای اساسی مواجه می شوند که افزایش قیمتشان لحظه ای شده است. برای نمونه میتوان به افزایش قیمت پیاز طی هفتههای اخیر اشاره کرد بطوریکه در زمان انتخابات قیمت هرکیلو پیاز در بازار در حدود ۲ هزار تومان بود اما اکنون باگذشت نزدیک به یک ماه از آن موقع با رشد بیش از ۱۰۰ درصدی به بیش از ۴ هزار تومان در هر کیلو و بنابر قیمت عرضه در برخی فروشگاه ها به ۵ هزار تومان نیز رسیده است. سیب زمینی نیز از این قاعده مستثنی نبود و از قیمت حدودی هر کیلو ۱۵۰۰ تومان در روزهای انتخابات به بیش از ۲۵۰۰ تومان رسیده است. همچنین گوشت مرغ نیز که در هفته آخر خردادماه سال جاری با قیمتی در حدود ۶ هزار و ۵۰۰ تومان در هر کیلو معامله میشد هم اکنون به ۸ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده است که نشان از رشد ۲ هزار تومانی در هر کیلو دارد. لیست افزایش قیمت کالاهای اساسی طی هفته های اخیر به همین موارد ختم نمیشود و میتوان موارد دیگری نظیر قیمت انواع میوه و لبنیات و گوشت و... را به آن افزود. اما آنچه در این میان بیش از پیش حائز اهمیت است بررسی نقش ستاد تنظیم بازار در جلوگیری از افزایش قیمت کالاها در زمان های خاص است. در واقع میتوان عملکرد ضعیف ستاد تنظیم بازار را با بررسی روند افزایش سریع قیمت کالاهای اساسی در زمان هایی که نیاز مردم به تهیه آنها بیشتر می شود نظیر عید نوروز و ...، و در مدیریت بازار عرضه و تقاضا به اثبات رساند. مسئله ای که انتظار می رود دولت دوازدهم در فرصت ۴ ساله پیشروی خود نسبت به بهبود این ضعف اساسی اقدام جدی انجام دهد.
دیدگاه تان را بنویسید