تحقیق و توسعه فراساختاری حلقه مفقود شده توسعه درونزا
سخن از آن نیست که بین توسعه برونزا و توسعه درونزا کدام رویکرد باید انتخاب شود...
روزنامه جوان: سخن از آن نیست که بین توسعه برونزا و توسعه درونزا کدام رویکرد باید انتخاب شود، سخن از آن است که اگر در رویکرد توسعه برونزا تحقیق و توسعه فراساختاری موضوعیت موجودیت نمییابد، این عدمموضوعیت موجودیت تحقیق فراساختاری در توسعه درونزایی که تحقیق و توسعه فراساختاری توسط صاحبان سیاست در آن اجرا نشود نیز وجود دارد. آنچه رهبر معظم انقلاب از نگاه به داخل برای توسعه اقتصادی ایران مد نظر دارند، ماهیت آن شکل نمیگیرد مگر با فهم و تعریف و شناخت جایگاه تحقیق و توسعه فراساختاری. ایران نیاز به زمان برای توسعه اقتصادی ندارد. ایران نیاز به نگاه اسلامی و نگاهی برای تکامل نیروهای داخلی دارد. ایران نیاز به این دارد که فهم شود، هیچ عدالتی بهتر از توجه به تحقیق و توسعه فراساختاری نیست. تحقیق و توسعه فراساختاری یک فرق با تحقیق و توسعه درونساختاری دارد. تغییر ساختار یک اقتصاد با تحقیق و توسعه فراساختاری است. برای تکنولوژیهای نفت و گاز غیرمتعارف اگر مجریگریهای دولت امریکا با ماهیت تحقیق و توسعه فراساختاری همراه آن نبود، قابل متولد شدن نبود. تحقیق و توسعه برای شرایط فعلی ایران یک امر مستحب نیست بلکه تبدیل به امری واجب شده است. آن زمان که با عدمتوجه به تحقیق و توسعه فراساختاری از طریق افزایش پایه پولی یا اختصاص درآمدهای نفتی جریان علیت از پول به تولید ایجاد شده حفظ شد، ماهیت عدمتوجه به این عنصر حیاتی برای حفظ اقتصاد تولید محور درک نشده بود. شاید بتوان بستر ایجاد شده برای واردات که معلول رویکرد ذکر شده نسبت به تولید بود، خطر عدمتوجه به تحقیق و توسعه فراساختاری را ایجاد کرده باشد. در صورتی که پول در یک جامعه منفعل شود، ناخودآگاه تلاشهای صورتگرفته برای اهداف اقتصادی به قیمت توسعه توسعهنیافتگی خواهد بود. منظور از منفعل شدن پول برقرار نشدن جریان علیت از تولید به پول است. یکی از دلایل و شاید گفت: تنها دلیل اصلی که جریان علیت از تولید به پول را میتواند شکل ندهد، عدم توجه به تحقیق وتوسعه فراساختاری است. مهمترین نقش واحد تحقیق و توسعه در هر واحد تولیدی نقش آن به عنوان یک کارخانه تولید تکنولوژی در درون کارخانجات است. در اقتصاد ایران منفعل شدن پول بستری برای فعال شدن پول را فراهم کرده است. زمانی که صحبت از رشد بیشتاب شبهپول در اقتصاد ایران میشود، این گمانه را میتوان زد که اقتصاد با محوریت تولید به اقتصاد با محوریت واردات تبدیل شده است. مضرات اقتصاد مبتنی بر واردات این است که بستری برای توانمندساز شدن یا ترغیب و انگیزهای برای توانمند شدن را ندارد و نمیتواند ایجاد کند. این امر، مسئله قابل حلی نیست. زمانی که صحبت از توسعه درونزا با رویکرد داخلی میشود در حقیقت قدم اول برای این امر که همان نگاه به داخل به جای نگاه به خارج است برداشته شده است. مکمل این نگاه که تضمین هویت و ماهیت این نگاه است، فهم جایگاه تحقیق و توسعه به عنوان محوریترین عنصر توسعه درونزا یا همان توسعه با نگاه به داخل است.
اصلیترین اقداماتی که امروز برای کاهش بیکاری، افزایش عدالت و نجات اقتصاد ایران از رشد بیامان شبه پول میتوان و باید انجام داد، تصمیم به اتخاذ رویکرد توسعه درونزا نه با آن تفسیر که تاکنون از آن شده است بلکه با این تفسیر که شرکتهای کوچکمقیاس که متشکل از جوانانی متعهد به تغییر ساختار شرکتهای بزرگمقیاس کنونی است، ایجاد شود. این تصور غلط است که تحقیق و توسعه فقط باید توسط بخش خصوصی انجام شود. به فرض هم بخش خصوصی مجری تحقیق و توسعه شود، آن تحقیق و توسعه را که منظور و مقصود برای تغییر ساختار اقتصاد ایران است، پیاده نخواهد کرد؛ چراکه در الگوی فکری یک فعال بخش خصوصی تحقیق و توسعه در بند مدل اقتصادی است که قبل از آنکه به تحقیق و توسعه توجه کند آن را انتخاب کرده است. تحقیق و توسعه درون مدلی مدنظر نیست. تحقیق و توسعه مدنظر تحقیق و توسعه فراساختاری است. تحقیق و توسعه فراساختاری یک انقلاب اقتصادی با محوریت پویایی طرف عرضه است. تحقیق و توسعه معلول تفکرهای والا با اهداف بزرگ است. تحقیق و توسعه فراساختاری تصمیم سیاسیون و طراحی آن توسط صاحبان علم و دانش نظری و کاربردی است. تحقیق و توسعه فراساختاری نیازمند طراحی قبل از اجرا نیست، این اجرای آن است که طراحی آن را مشخص میکند. هیچ سیاستی واجبتر از توجه به تحقیق و توسعه فراساختاری توسط صاحبان سیاست نیست. هیچ نسخه کاهش بیکاریای بهتر از نسخه پیادهسازی تحقیق و توسعه فراساختاری نیست.
مهمترین نقش واحد تحقیق و توسعه درهر واحد تولیدی نقش آن به عنوان یک کارخانه تولید تکنولوژی در درون کارخانجات است، یعنی تکنولوژی موجود در واحد را به عنوان بستر اولیه در نظر میگیرد و با انجام فعالیتهای تحقیقی و توسعهای و در یک روند تبادلی دو طرفه با سایر عوامل تولید، کالایی برتر از قبل تولید میکند و در نهایت تولید کالای برتر به ایجاد تکنولوژی برتر و بهرهوری بیشتر از عوامل تولید منجر میشود.
دیدگاه تان را بنویسید