دلیل سقوط قیمت نفت در سالهای اخیر چیست؟
در پایان ژوئن ۲۰۰۸ قیمت نفت برنت به بالای ۱۴۰ دلار در هر بشکه رسید. در ماه ژوئن حدود ۷۰۰ میلیون بشکه نفت خام به صورت فیزیکی معامله شد. در همان ماه، در بازار کاغذی برنت معادل ۲۰ میلیارد بشکه یعنی حدود ۳۰ برابر بازار فیزیکی، معامله شد.
خبرگزاری تسنیم: مرکز پژوهشی آرا در گزارش راهبردی "بررسی نقش بازار سرمایه و بورسهای دنیا در تعیین قیمت نفت" که توسط اندیشکده سرآمد تهیه و تنظیم شده است به بررسی نقش آمریکا در شکست قیمت نفت در سالهای اخیر میپردازد. در این گزارش راهبردی آمده است: در پایان ژوئن 2008 قیمت نفت برنت به بالای 140 دلار در هر بشکه رسید. در ماه ژوئن حدود 700 میلیون بشکه نفت خام به صورت فیزیکی معامله شد. در همان ماه، در بازار کاغذی برنت معادل 20 میلیارد بشکه یعنی حدود 30 برابر بازار فیزیکی، معامله شد. طی سال 2008 قیمتها به 144 دلار در هر بشکه میرسید، انتظار درازمدت به سر آمد و رویداد ورشکستگی بانکها و سازمانهای بزرگ مالی بینالمللی به وقوع پیوست و حباب نفت را نیز ترکاند و همزمان قیمت برنت به زیر 40 دلار در هر بشکه رسید. در این مورد، اوپک با آگاهی از تنزل قابل توجه درآمدهای کشورهای مختلف عضو - بهمنظور تقویت قیمت نفت که در سقوط آزاد بود (از 144 دلار در هر بشکه در جولای تا 40 دلار در هر بشکه در دسامبر)- حداقل اقدام را از خود بروز داد. مطابق معمول، نتیجة کاهش عرضه از سوی اوپک، تداوم افت قیمتها و تأیید نفوذ ناچیز اوپک بر پویاییهای قیمت نفت خام بود. طی نیمة دوم سال 2008 فعالیتهای منحصراً مالی بانکها بهطور فزایندهای از بازار آتی نفت خام ناپدید شدند. در این دوره به ساختار بازاری نزدیک به آنچه که در اواخر دهة 1990 بود، بازگشتیم. بازیگران بازار نفت، هرچند برای مدت زمانی بسیار محدود، باز هم تولیدکنندگان فیزیکی نفت و شرکتهای نفتی بودند. قیمت نفت خام طی سه ماهة آخر 2008 و سه ماهة اول 2009 رابطة تقریباً بیشتری را با موازنة عرضه و تقاضا در بازار فیزیکی داشت و در دامنة 40 تا 50 دلار در هر بشکه نوسان داشت که در آن زمان ظاهراً نشانگر نقطة تعادلی معقول و پایدار بود. طی سال 2009 تمامی بانکهای عمدة بینالمللی- که توسط دولتها از بحران مالی نجات پیدا کردند- سرمایهگذاری مجدد وجوه دریافتی را در بازار مالی و بهویژه در قراردادهای آتی نفتی از سرگرفتند. نتیجة این کار افزایش قیمت نفت طی دورة مصرفِ کمتر بوده است؛ سپس در پایان سال 2010 قیمت نفت خام به سطح 90 دلار در هر بشکه رسید ( با میانگین بشکهای 10 دلار بالاتر از قیمت سال 2009) و در سال 2011 به بالای 120 دلار در هر بشکه. دیگر خبری از قیمت تعادلی جدید خیالی که در دامنة 70 تا 80 دلار در هر بشکه تعیین می شد، نبود. افزایش حدود 50 دلار در هر بشکه در طی دو سال، بالاتر از دامنة مطلوب، مجدداً فراتر از همة انتظارها بود. از نیمة دوم سال 2014 تا اوایل 2016 قیمت نفت افت شدیدی را از حدود 120 دلار به حدود 27 دلار برای هر بشکه تجربه کرده است. نقطة آغاز این قیمت، انتشار اخبار و تبلیغات رسانهای فراوان دربارة ذخایر بزرگ نفتهای غیرمتعارف امریکا و برداشت انبوه از این ذخایر بود. در اوایل سال 2016 ظرف مدت یک ماه قیمت نفت بیش از 35 درصد افزایش داشت و از مرز 40 دلار عبور کرد؛ این در حالی بود که بازار هنوز مازاد عرضه داشت و دارد! سازمانهای مالی در چند سال اخیر برای استخدام کارشناسان و معاملهگران بازارهای فیزیکی نفت، سرمایهگذاری کردهاند. آنها معمولاً حتی یک قطره نفت را هم جابهجا نمیکنند اما عملیات خود را با پیروی دقیق از سیر تکاملی عوامل بنیادی و هر شایعة دیگری دربارة حیات صنعت نفت، طرحریزی میکنند. آنها پول خود را بر اساس این اجزای اطلاعاتی جابهجا میکنند. ابعاد تأثیر نقل و انتقال این پول کلان برای غلبه بر پویاییهای طبیعی بازار فیزیکی، بسیار چشمگیر است. به علت جریان بزرگ پول و تعداد بالای معاملات در بازار آتی، همواره واکنشهای افراطی وجود دارد. آنچهکه در گذشته موجب نوسان چند سِنتی قیمت در هر بشکه میشد، امروزه میتواند تغییر قیمتِ چنددلاری در هر بشکه ایجاد کند.
دیدگاه تان را بنویسید