روزنامه خراسان: وزیر نفت دیروز از ناتوانی اش در برداشتن گامهای موثر در زمینه تکمیل زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی گفت.
البته آقای زنگنه خودش، میداند که اولویت کاری اش در این 4 سال بالادست، یعنی تولید نفت و گاز بوده است نه صنعت پتروشیمی. عمده وقت وزارتخانه به قراردادهای نفتی و جذب سرمایه برای بالادست گذشت و موضوعات پتروشیمی همیشه در حاشیه بود.
دو سه سال قبل، کسی- شاید حتی خود وزیر- حواسش به این صحبت های معاون وقت مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی نبود که از گرایش زیاد به تولید متانول در ایران گفت واظهارداشت: ورود متانول تولیدی ایران به بازار در آینده به یکی از چالش های بازار محصولات پتروشیمی تبدیل خواهد شد. خود مدیر شرکت هم از بی خاصیت بودن متانول و کمتر بودن قیمت آن از مواد اولیه تولیدی آن گفت. انتظار آن بود که خیلی زود چشم انداز پتروشیمی- که می تواند به عنوان صنعت مادر، بسیاری از صنایع کوچک و متوسط را راه بیندازد- روشن شود. اما مدیرانی که از مشکلات این صنعت خبر داشتند کم کم رخت بربستند؛ مدیرعامل و معاون دلسوزش رفتند و تیم جدید امور شرکت ملی پتروشیمی را به دست گرفتند. حالا "پس از گذشت چند سال"، مدیران جدید، از ممنوع شدن اعطای مجوز تولید متانول می گویند و برنامه هایی برای پروپیلن محور شدن این صنعت.
حالا وزیر می گوید که متأسفانه طی این 4 سال نتوانستیم گام موثری در زمینه تبدیل متان به الفین برداریم.این خلاصه ای است از آنچه بر این صنعت در 4 سال گذشته گذشت؛ فقط آسیب شناسی و اتخاذ برخی تصمیم ها. تصمیم هایی که به نظر نگارنده هنوز ناقص است؛ توسعه محصولات با ارزش افزوده بیشتر - به جای متانول و اوره و ...- سیاست مناسبی است که تازه این روزها، عملا به آن توجه می شود. اما کافی نیست. شاید تقصیر وزارت نفت هم نیست؛ باید تیم برنامه ریزی دولت مثل سازمان برنامه و همچنین وزارت صنعت به میدان بیایند و صنایعی پیشرو را برگزینند و بر اساس آن پتروشیمی را توسعه دهند؛ مثلا صنایع اشتغالزایی چون پوشاک یا لاستیک و پلاستیک را هدف قرار داده و مواد اولیه لازمه آن را در پتروشیمی تولید کنند. اما فعلا خبری از این حرف ها نیست.
فعلا وزارت صنعت به یکباره مامور تهیه برنامه ای برای ساخت هواپیما در داخل شده است! خلاصه آنکه هنوز هم اراده ای برای تعریف یک زنجیره ارزش منتخب و توسعه پتروشیمی بر اساس آن وجود ندارد؛ شاید دلیل آن است که توجه و میل وزرا به امور دیگری معطوف بوده است؛ وزیر نفت به بالادست و وزیر صنعت به تولید خودرو.وقتی که برنامه های توسعه به حاشیه میروند و در آنجا به جای تصمیم های مهم، درباره حقوق کارکنان برق فشار قوی در برنامه توسعه، قانون تصویب میکنند! وقتی دولت هر سال یک برنامه یا بسته اقتصادی میدهد اما همه برنامه ها و بسته ها، از "تصمیم ها" و "انتخاب ها"ی استراتژیک خالی اند، مسیر توسعه بر اساس امیال و گرایش های وزرا تعیین می شود، بر این اساس که وزرا چه زمانی از کارهای موردعلاقه فارغ شده و به امور دیگری معطوف شوند؛ تا وزیر که را خواهد و میلش به چه باشد!
دیدگاه تان را بنویسید