یخ کاهش قدرت خرید مردم با شعار انتخاباتی باز نمی‌شود

کد خبر: 655401

طبق وعده‌ها با آنکه قرار بود آرامش اقتصادی طی چهار سال گذشته به مردم بازگردانده شود، اما به روایت آمار و گزارش‌های میدانی، سفره معیشت مردم در ۴ سال اخیر نه تنها تقویت نشده، بلکه تا پنجاه درصد در بخش کالاهای ضروری آب رفته است.

خبرگزاری فارس: هر چهارسال یکبار، زمانی که ماراتن انتخابات ریاست جمهوری اغاز می‌شود، یکی از جذاب‌ترین وعده های انتخاباتی بهبود وضعیت معیشت مردم با عنوان‌های مختلف است. طی چهار سال گذشته نیز رئیس دولت یازدهم وعده داده بود که آرامش اقتصادی را به مردم بازگردانده و نگرانی‌ها را از بین می‌برد. اما آقای روحانی شما که گفته بودید «کلید من کلید تدبیر است و هر قفلی را باز می کند» حالا باید پرسید چرا این شاه کلید قفل بارزترین مشکل یعنی بهبود وضعیت معیشت مردم را باز نکرده است. بازار خیابان مولوی در تهران فروردین 96 صرف نظر از تمام جوانب اقتصادی اگر تنها و تنها بازار کالاهای اساسی و سفره خانوار را برررسی کنیم، به گواه آمار و به شهادت فعالان حوزه کالاهای اساسی در این چهار سال با آنکه ادعا می‌شود، تورم تک نرخی شده، نرخ اغلب کالاهای اساسی رقمی بین 40 تا 70 درصد افزایش داشته است. قیمت هر کیلو گوشت قرمز گوسفندی به روایت آمار بانک مرکزی در 4 سال گذشته از 24 هزار و 500 تومان به 36 هزارتومان ( 50 درصد افزایش)، گوشت گوساله از 28 هزار تومان به 37 هزار تومان ( 35 درصد افزایش) رسیده است. همچنین هر کیلو شکر از 2100 تومان به 3400 تومان( 60 درصد افزایش)، حبوباتی همچون نخود و لپه از کیلویی 6 هزار تومان به 10 هزار تومان (50 درصد افزایش)، برنج درجه یک ایرانی از کیلویی 6500 تومان به 13 هزار تومان (صد درصد افزایش) و تخم مرغ از شانه‌ای 7 هزار تومان به 12 هزار تومان (70 درصد افزایش) داشته است. در این بین تنها گوشت مرغ از 6200 یه 7200 تومان ( 15 درصد افزایش) و روغن مایع از 4600 به 5300 تومان ( 15 درصد افزایش ) کمترین میزان افزاش قیمت را در بین کالاهای اساسی و ضروری مصرف خانوار داشته‌اند. همچنین در بخش لبنیات، شیر پاستوریزه از لیتری 2100 تومان به 2500 تومان، ماست پاستوریزه از کیلویی 2500 به 3300 و پنیر از کیلویی 3500 به 4560 تومان در سال 96 رسیده است. اما به مدد نرخ تورم و کمبود نقدینگی و ناهمخوانی دستمزدها با هزینه‌های زندگی حداقل در کلانشهرها نه تنها آرامش روانی به جامعه داده نشده، بلکه دغدغه نان شب به مراتب پررنگ تر شده است. اغلب فعالان بخش عمده فروشی بازار کالاهای اساسی در مورد کارنامه چهار سال گذشته تنها نکته مثبتی که بر آن تاکید دارند، این است که افزایش قیمت‌ها با شیب ملایم‌تری اتفاق افتاده و ثبات در بازار به وجود آمده و مردم به اندازه نیازشان خرید می‌کنند، اما خبری از رونق نیست و قدرت خرید مردم هم بسیار پایین آمده است. ع-یگانه یکی از عمده فروشان بازار مولوی تهران می‌گوید: پنج شش سال پیش نرخ‌ها امروز تا فردا بسیار متغیر بود و امروز ممکن بود، کالایی مانند پسته را سفارش بدهیم که فردا به دو برابر قیمت می‌شد، اما در این چهار سال حداقل آرامش بر بازار حاکم شده، اما خبری از مشتری و خریدار نیست. پولی دست مردم نیست، تا رونق اقتصادی شکل بگیرد ع - آخوندی یکی از عمده فروشان مواد غذایی با 25 سال سابقه در مورد وضعیت بازار کالای اساسی در 4 سال اخیر می‌گوید: رونق اقتصادی زمانی شکل می‌گیرد که پول در دست مردم باشد. الان مردم پولی برای خرید ندارند و از طرفی هزینه‌های سرسام آور از جمله مالیات امکان فعالیت مطلوب را به ما نمی‌دهد. بهتر است در مغازه هایمان را ببندیم و پولش را بگذاریم در بانک و سودش را بگیریم. استرس هم نخواهیم داشت. در این چهار سال هرسال دریغ از پارسال و حتی شب عید هم، که اوج فروش کالاهای اساسی است، نداشته‌ایم. مردم پول ندارند که خرج کنند. کجاست آن آرامشی که وعده‌اش را داده بودند؟ قیمت برنج به عنوان غذای دوم مردم در بازار مولوی تهران فروردین 96 مردم دیگر به اندازه نیاز روزشان جنس می‌خرند م.محمدی از بنکداران مواد غذایی در مورد وضعیت اقتصادی در حوزه کالای اساسی در 4 سال اخیر معتقد است: بازار از حالت استرس درآمده،‌ یک زمانی مردم از ترس گرانی هر روز جنس می‌خریدند و انبار می‌کردند، اما اکنون همه به اندازه نیاز روزشان جنس می‌خرند. او وضعیت اخذ مالیات از اصناف را در چهار سال اخیر بسیار اسف بار عنوان کرد و می‌گوید: با وجود رکود در این چند سال از سه طرف مبدا،‌ مقصد و فروشنده از ما مالیات می‌گیرند، که منهای مالیات بر درآمد 27 درصد به قیمت‌ها افزوده می‌شود. بازار مولوی تهران در فروردین 96 یک شهر و ده نرخ در اقتصاد آزاد /دلال ها به جای دولت بر بازار مدیریت کردند یکی دیگر از سیاست‌های دولت یازدهم اعتقاد به اقتصاد آزاد است که می‌گوید باید خود بازار عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت کالا باشد. موضوعی که به نظر می‌رسد، در سایه کمبودها و نبود نظارت مورد سوء استفاده بسیاری قرار گرفته و با وجود وفور کالا در بازار تعیین قیمت به دست دلال‌ها افتاده است. تمرکز تنظیم بازار؛ قانون خوبی که بد اجرا شد از طرفی با اجرای قانون تمرکز و پس از آنکه اختیار تنظیم بازار به وزارت جهاد کشاورزی سپرده شد، نظارت بر بخش خرده فروشی بازار عملاً رها شد، چرا که حجتی وزیر جهاد کشاورزی همواره اعلام کرد که تامین و تولید محصولات اساسی تا بازار بر عهده این وزارتخانه است و در بخش خرده فروشی بر عهده سازمان حمایت و وزارت صنعت،‌ معدن و تجارت است. همین مسئله شفاف نبودن متولی تنظیم بازار سبب شد، تا در دو سال گذشته در حوزه اقلام اساسی از جمله برنج، حبوبات و گوشت قرمز شاهد افزایش بی‌رویه قیمت علی رغم موجود بودن کالا به اندازه نیاز بازار باشیم. یکی از تولید کنندگان مرغ و تخم مرغ همچنین به این نکته اشاره می‌کند که در چهار سال اخیر با افزایش تعداد فروشگاه‌های زنجیره‌ای و اجرای زنجیره تولید تا مصرف عملاً سیستم سنتی با مشکل مواجه شده و راهکاری برای این تغییر رویکرد دیده نشده است. دل پردرد مردم بهادری خانمی میانسال و البته کارمند در مورد کارنامه اقتصادی دولت یازدهم می‌گوید: از نظر اقتصادی اتفاقی که بر سر سفره‌های ما ملموس باشد، نیفتاده و تازه قدرت خریدمان هم کمتر شده است. چهار سال پیش (سال 92) با صد هزار تومان به راحتی ارزاق یک ماه را به جز گوشت و مرغ می‌توانستیم، بخریم الان باید سیصد هزار تومان بپردازیم. وی می‌گوید: در دولت یازدهم دلمان به ادامه طرح مسکن مهر خوش بود که به جایی نرسید و بیمه سلامت هم که قرار بود برای قشر محروم از بیمه اجرا شود، در سال آخر دولت کارکرد خود را از دست داده و فرزندم که در پی بیماری در حال از دست دادن بینایی خود است، امکان استفاده از این نوع بیمه را ندارد. زنی جوان که مسئولیت خانواده را عهده‌دار است، می‌گوید: در پنج سال قبل با پول حداقلی امکان گذران زندگی را داشتیم، ولی اکنون با گران شدن همه چیز عرصه بر ما تنگ شده است. پس از فوت همسرم خانه اجاره‌ای را تحویل داده و با سه فرزند یتیم با خانواده‌ام زندگی می‌کنم. قیمت حبوبات در بازار مولوی تهران در فروردین 96 کالاهای اساسی را با یارانه تهیه می‌کنیم دلمان به همبن یارانه خوش است که ظاهرا قرار است آن را قطع کنند. هر ماه با یارانه چهارنفری، حداقل خرید خانه را انجام می‌دهم، ولی ظاهرا قرار نیست اتفاقی در قیمت‌ها بیفتد. زمانی قوت خانواده‌های کم بضاعت برنج و حبوبات بود که الان قدرت خرید آن را هم نداریم. عدس از کیلویی 4 هزار تومان در این چهار سال به 8 هزار تومان رسیده، این بود وعده آقای روحانی؟ مردی جوان که ظاهرا کارگر یک شرکت کامپیوتری است، دل پردردی از هزینه‌های اصلی زندگی دارد و می‌گوید: خداوکیلی کدام یک از این دولتمردان با حقوق کارمندی زندگی می‌کنند که بفهمند وقتی گوشت کیلویی 2 هزار تومان بالا می رود، چقدر حساب و کتاب زندگی من کارگر به هم می‌ریزد. یک زوج جوان هستیم که ماهانه فقط باید 400 هزار تومان برای خرید دو کیلو گوشت، پنج کیلو مرغ، پنج کیلو برنج و میوه و سایر ارزاق هزینه کنیم، حالا شما حساب کنید با حقوق ماهانه یک میلیون تومان چقدر می‌توانیم برای کرایه خانه و سایر هزینه‌ها در نظر بگیریم؟ سوالی که شاید پاسخ آن چندان ساده نباشد! برای داشتن جامعه ای پویا و سالم تقویت قدرت خرید مردم حداقل در بخش کالاهای اساسی باید در اولویت همه دولت‌ها قرار گیرد. اگرچه نمی‌توان کارهایی همچون به نتیجه رساندن مذاکرات هسته‌ای را در دولت یازدهم نادیده گرفت، اما باید دید خروجی تمام تلاش‌های این دولت بر سر سفره مردم چه بوده است؟ آمارهای وزارت بهداشت حاکی از کاهش شدید سرانه مصرف شیر، پروتئین و میوه در سنین رشد دارد که می‌تواند هزینه‌های جبران ناپذیری در سالهای آتی بر کشور تحمیل کند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    Markets

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد