روزنامه کیهان: این روزنامه اصلاحطلب که سالها به بزک سیاستهای اقتصادی جریان غربگرا مشغول بوده، با اشاره به «هشدارهای وزیر اقتصاد و راه درباره بازگشت تورم و تامین نشدن اعتبار عمرانی در بودجه امسال» نوشت: گویا نگرانیهای اقتصاددانان درباره رشد افسارگسیخته نقدینگی و رکود، در حال تحقق است.
به هر روی امسال، آخرین سال دولت تدبیر و امید است؛ از آنجایی که بر اساس سنتی قدیمی در سالهای منتهی به انتخابات، هر سخنی، از افراد لایههای بالای مدیریتی، میتواند رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد، بسیاری از آنها، سخت سخن میگویند؛ این دو اظهارنظر از دو فرد در سطح وزارت، شاید بتواند گمانههای نگرانی درباره اقتصاد کشور را جدی کند.
«شرق» در جستوجوی معنای «هسته سخت تورم» با اقتصاددانانی مانند بهروز هادی زنوز، پویا جبلعاملی و حمیدرضا برادران شرکا تماس گرفت؛ اما هیچیک از آنها معنای این عبارت را نمیدانستند.
بررسیها نشان میدهد علی فرحبخش رابرت گوردن، استاد اقتصاد دانشگاه نورث استرن، سال 1975 میلادی برای نخستینبار مفهوم هسته تورم را به ادبیات اقتصادی وارد کرد. در این تعریف برای نخستینبار سعی شد نقش عوامل موقتی و زودگذر از عوامل اصلی و بنیادی ایجادکننده تورم جدا شود.
«مسعود نیلی»، مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهوری هم از این عبارت استفاده کرد و گفت: شرق همچنین از حمیدرضا برادران شرکا (رئیس مشارکتی سازمان مدیریت و برنامهریزی در دولت اصلاحات) پرسید «وزیر اقتصاد اعلام کرده که به هسته سخت تورم» رسیدهایم و باید از بازگشت تورم پیشگیری کنیم؛ پرسش این است که «هسته سخت تورم» به چه نقطهای از اقتصاد گفته میشود؟ اصلا چه معنایی دارد؟ برادران شرکا در پاسخ میگوید: والا من هم نمیدانم؛ باید از خودشان پرسید.
به گمان من نمیتواند موضوعی جز نقدینگی هزار هزار میلیارد تومانی باشد.
به گمان من، این نگرانی وجود دارد که اگر این حجم نقدینگی که امروز در اقتصاد وجود دارد، سرازیر و تبدیل به تقاضا شود و دولت برای این تقاضا، پاسخ مناسب نداشته باشد، خود به خود آثار تورمی مهمی به وجود میآورد. اما اگر شرایطی به وجود آید که تقاضا آزاد شود و این حجم نقدینگی به تقاضا تبدیل شود، امکان بازگشت تورم بسیار آسان امکانپذیر است.
وی میافزاید: هم نیاز به سیاستهای انقباضی است و هم موضوع Targeting یا همان هدفگذاری اقتصادی است. در اقتصاد کلان بحثی به عنوان Target inflation یا هدفگذاری نرخ تورم وجود دارد؛ یعنی سیاستگذار اقتصادی، نرخ تورم را هدفگذاری میکند و سپس بانک مرکزی و مجموعه سیاستگذاران پولی کشور متعهد میشوند که از همه ابزارها استفاده کنند تا آن هدف اعلام شده را محقق کنند. اگر اینچنین باشد و مردم هم به این هدف اعتماد کنند، به این مفهوم است که هدف میتواند محقق شود. پس دو شرط برای تحقق این هدف لازم است؛ نخست اینکه سیاستگذار پولی در زمان مناسب، پیش از آنکه عاملان اقتصادی، تصمیمهای مهمشان را گرفته باشند، هدفگذاریاش را اعلام کند. دوم اینکه مردم به سخن مسئولان پولی کشور باور و اعتماد داشته باشند؛ یعنی وقتی مسئولان اعلام میکنند «هدفگذاری نرخ تورم» هشت درصد است، در هیچ شرایطی اجازه نمیدهند این هشت درصد بیشتر شود.
برادران شرکا درباره عدم تامین بودجههای عمرانی نیز تصریح کرد: نباید فراموش کرد زمانی که سخن از بودجه گفته میشود، نباید بزرگ شدن دولت را نادیده گرفت؛ یعنی در حقیقت یک دولت بزرگ را نمیتوان کنترل کرد که حجم بزرگ منابع را صرف بودجه جاری خودش میکند. تا زمانی که نتوانیم دولت را کوچک کنیم و هزینهها را کاهش دهیم، طبیعی است که اولویت با پرداختهای جاری است، نه عمرانی. اگر بخواهیم این ماجرا را ریشهای حل کنیم، لازم است دولت را کوچک و کارآمد کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید