سرویس اقتصادی فردا: «اگر تولید رونق پیدا کرده و حرکت پیدا کند؛ عرضه نیز افزایش مییابد و نقدینگی را به سمت خود میکشد»! این جمله سعید میرشجاعیان، معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی است. این از آن حرفهایی است که تمام اقتصاددانان و حتی مردم عادی هم با آن موافق هستند اما آن «اگر»ی که اول این حرف قرار دارد از زبان یک مسئول اقتصادی کشور معنایی ندارد.
آقای میرشجاعیان! شما و وزیر اقتصاد وظیفه داشتید و دارید که این اگر را به واقعیت تبدیل کنید، نه اینکه بعد از رکود و ورشکستگی بسیاری از تولیدکنندگان بگوییم «اگر تولید رونق پیدا کند!». تولید رونق پیدا نکرده که هیچ، بیش از سی درصد از واحدهای صنعتی در شرف ورشکستگی قرار گرفته اند. حال اگر با این واقعیت روبه رو شویم و بدانیم که تولید رونق پیدا نکرده و ظاهرا قرار نیست رونق پیدا کند، با توجه به این واقعیت، نظرتان درباره هزار هزار میلیارد تومان نقدینگی کشور چیست؟ در واقع دوبرابر شدن نقدینگی کشور در دولت یازدهم در کنار رکود به وجود آمده، توجیه دیگری به جز حرفهای اخیر شما ندارد.
باید برای رشد نقدینگی فکری کرد
معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی در بخش دیگری از صحبت هایش میگوید: «باید برای رشد نقدینگی فکری کرد و موضوع را طوری با تولید ملی تناسب داد که نقدینگی منجر به رونق بازارهای سوداگرایانه نشود»
باید گفت در حالی که 30 درصد از تولیدکنندگان در آستانه ورشکستگی هستند، امکان تناسب میان افزایش نقدینگی با تولید ملی وجود ندارد. زیرا که صعود وحشتناک نقدینگی و گذشتن آن از مرز 1122 هزار میلیارد تومان در کنار سقوط چشمگیر تولیدات ملی یک فاجعه اقتصادی به حساب میآید.
اگر موتور اقتصاد روشن شود، اژدهای نقدینگی را میبینید!
به تازگی میرکاظمی، وزیر اسبق بازرگانی و نفت با بیان اینکه نقدینگی در ابتداى دولت یازدهم و طبق گزارش بانک مرکزى بین ۴۵۰ تا ۴۷۰ هزار میلیارد تومان بود، گفت: امروز نقدینگی بالغ بر ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان است! این یعنی خلق پول و هزینه کردن بدون انضباط مالى و همین نقدینگی منجر به تورم میشود. وزیر اسبق بازرگانی و نفت افزود: زمان دولت قبل در روزنامههاى زنجیرهاى مرتب مىگفتند گرانى وجود دارد و دلیل آن را تولید نقدینگى در دولت سابق مطرح مى کردند، ولى امروز مىگویند اینها ربطى به هم ندارد! میگویند چقدر بازار آرام است! ولى بایستى گفت موتور خاموش است. اقتصاد را مثل موتور یک ماشین خاموش کرده اند و این اگر روشن شود و حرکت کند، بعدا اژدهاى نقدینگى را می فهمید یعنی چه! اینها همه نگرانیهای آینده است که نمایى از نهال سیب و گلابى را نشان مىدهد.
اقتصاد کشور در خطر است
آنطور که آمار اعلام شده توسط بانک مرکزی اعلام کرده، در دولت یازدهم نیز نقدینگی بیش از دو برابر شده و از رقم عظیم هزار هزار میلیارد تومان گذشته است. اکنون این سوال مطرح میشود که با توجه به این حجم نقدینگی چرا در این سالهای اخیر تورم بالاتر نرفته است؟ جواب این سوال این است: چون در این سالها سرعت گردش پول نصف شده است. در سال ۹۲ گردش پول به حدی بود که یک تومان پول در سال دو بار دست بهدست میشد اما اکنون این سرعت نصف شده است.
خطر امروز اقتصاد ما این است که کوچکترین اشتباهی در سیاستهای اقتصاد کلان ممکن است موجب بازگشت سرعت به گردش نقدینگی کشور شود که در این صورت باید انتظار یک انفجار تورمی عظیم را داشته باشیم. به همین علت دولت خیلی نمیتواند روی متغیرهای کلان مانور بدهد و سیاستگذاری کند. ما باید دنبال راههای دیگری برای خروج از رکود باشیم.
مطابق آمار اکنون ۱۰سال است که خرج خانوادهها بیشتر از درآمدهای آنهاست و درواقع دیگر پساندازی ندارند که از آنها بخواهیم با بکارگیری آن پساندازها و افزایش تقاضای کل موجب رونق اقتصادی شوند. زیرا امروز در هر خانواده ایرانی یک دانشآموخته بیکار یا یک دانشجو یا یک سرباز وجود دارد و خانوارهای ایرانی مجبورند پساندازهای گذشتهشان را نیز خرج امور روزمره فرزندانشان کنند.
تنها ۵ درصد نقدینگی در دست مردم است!
شاید برای خیلی از مردم این سوال به وجود بیاید که این نقدینگی در کجا تزریق میشود؟ بخشی از نقدینگی در طرح های نیمه کاره ای متمرکز شده که به هر حال این امر باعث میشود میزانی از حجم پول موجود، بهصورت نیمه پنهان یا پنهان در چنین طرح هایی تزریق شود که به تبع آن، آثار و نتایج آن نیز ملموس و مشهود نخواهد بود. بخش دیگری از حجم نقدینگی در حساب بانک ها تزریق شده و بانک ها نیز به فراخور تقاضا و رغبت صاحبان حساب های جاری، قرض الحسنه، سپرده گذاری و...در عرصه های گوناگون آن را فعال می سازند و در چنین شرایطی، جذابیت های سرمایه گذاری در بازار نقش بسزایی را در سمت و سوی این پول ها ایفا می کند. بر اساس آمار موجود، تنها 5 درصد از حجم نقدینگی در دست مردم است و 95 درصد از آن در بخش های دیگر قفل، تزریق و یا هزینه شده است.
باید از سعید میرشجاعیان بپرسیم که شما خودتان یکی از مسئولان اصلی این وضعیت بد اقتصادی هستید. به چه کسی هشدار میدهید؟!
دیدگاه تان را بنویسید