منافع شخصی برخی افراد مانع تحقق اقتصاد مقاومتی است
رئیس سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: عدم اعتقاد مسئولین مربوطه و منافع شخصی برخی افراد ۲ مانع اصلی تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور است.
خبرگزاری تسنیم: اقتصاد مقاومتی در چند سال اخیر از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان رهیافت دهه ی پیشرفت و عدالت انتخاب شده است؛ برنامه راهبردی که چند سالی است مطرح شده است. برخی از کارشناسان با تاکید بر نقش مردم در این زمینه معتقدند فعال کردن عامل مردمی در تحقق اقتصاد مقاومتی به عملکرد دولت بستگی دارد و در واقع دولت است که با فرهنگ سازی و انجام اقدامات دیگر باید مردم را به سمت تحقق اقتصاد مقاومتی ترغیب کند. در این رابطه با آقای مسعود زریبافان، رئیس سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت وگو کردیم.
پس از پایان جنگ و ارتحال حضرت امام ، شرایط تغییر کرد و آن به جهت دولتهایی بود که سر کار آمدند و ارزشهای انقلاب را کمرنگ کردند و سراغ تجمل گرایی و اشرافی گریی رفتند و مردم را به سمت دنیاگرایی سوق دادند . افرادی که دنبال گفتمان سازی بودند کم کم از این فضا و آرمانها فاصله گرفتند و عملا افرادی که به تبیین آرمانها و رهنمودهای انقلاب می پرداختند تعدادشان کم شد . اکنون شرایط اینگونه شده است که مقام معظم رهبری فرمایشاتی که ایراد می کنند تنها کسی که آنها را تبیین می کند خود ایشان هستند.
متاسفانه دولتها که سرکار می آیند یا آنقدر درگیر کار اجرایی می شوند که اصلا به تبیین رهنمودها کاری ندارند یا اینکه به عنوان یک ابزار سیاسی از ان استفاه می کنند
واژه عدالت را سال 82 رهبر معظم انقلاب به کار بردند و فرمودند اگر کسی می خواهد از یک گفتمان قوی برای انتخابات استفاده کند گفتمان عدالت خوب است. آقای احمدی نژاد این مطلب را گرفت و استفاده کرد و روی آن کار کرد و با همین گفتمان هم پیروز شد و در زمان مسئولیت ایشان هم دولتهای نهم و دهم تا حد زیادی آن را پیش بردند و عملیاتی کردند البته در بدنه دولتهای نهم و دهم هم تعدادی به عدالت عملا معتقد نبودند لذا این گفتمان بتدریج دچار چالش شد. دو عامل اصلی عدم تحقق اقتصاد مقاومتی عدم اعتقاد مسئولین مربوطه و منافع شخصی برخی افراد است در رابطه با عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی اکنون با چه مشکلی روبه رو هستیم آیا مشکل قانونی داریم، مشکل ساختاری داریم و چرا محقق نمی شود؟
همه این کارها و فرایند باید طی شود ، اول مطالبه آن با مردم است و بعد خواص، رسانه ها و مسئولین باید مطالبات را جمع بندی و تبدیل به گفتمان کنند ، البته آنها خودشان باید به آن معتقد باشند تا کم کم به سیاستها و قانون تبدیل شود و در تک تک این موارد اگر آن فرد مسئول اعتقادی به آن مطالبه و گفتمان نداشته باشد کار با مشکل مواجه میشود. به اعتقاد بنده معمولا منافع اشخاص مانع از به نتیجه رسیدن سیاست ها و برنامه ها می شود که یکی از این موارد هم اقتصاد مقاومتی است.
ما اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی عملیاتی و مشکلات اقتصادی حل شود راهش این است که دست اندرکاران مقننه و اجرایی کشور خودشان منافع اقتصادی شخصی نداشته باشند و با روحیه وفرهنگ فداکاری وایثار پای کار آرمانهای انقلاب و امام بیایند و به نظام ومردم خدمت کنند. تولید با واردات در تضاد است
به خاطر اینکه تولید با واردات در تضاد است. منافع برخی در واردات و واسطه گری است که خیلی هم راحتتر از تولید است یا از آن طرف چون تولید کار سختی است و واردات و واسطه گری کار ساده ای است و سود هم در واردات است و در واسطه گری ، فرد منفعتش در این است که کار ساده و پر سود را انجام بدهد تا کار مشکل و کم سود را.
مثلا تسهیلات بانکها را به طور کلی به سمت تولید سوق داد و از دادن تسهیلات بانکی به تجارت و واردات جدا جلوگیری کرد. البته اکنون برخلاف این عمل می شود و معمولا تسهیلات بانکی به جیب واردات و واسطه گران سرازیر است یعنی به واردات و واسطه گری تسهیلات فراوان و سهل داده می شود لکن وقتی نوبت تولید می شود در سیستم بانکی آنقدر کارشکنی می شود که تولید کننده از تولید دلسرد و نا امید می شود و تا روزی که کاسبان به قدرت رسیده و ذینفعان اقتصادی بر اریکه قدرت اجرایی تکیه زده باشند ، تغییری در رویکردها ودر نتیجه وضعیت اقتصادی کشور رخ نخواهد داد و برای اینکه این مشکل حل شود نباید اجازه داد تا ذینفعان و کاسبان واردات و واسطه گری به نهادهای قدرت در مجلس و دولت راه پیدا کنند و تا این اتفاق رخ ندهد نه قانون و برنامه خوبی خواهیم داشت و نه ساختار مناسبی و اگر این دو هم درست باشد اجرای مناسبی نخواهیم داشت . ملاک ارزیابی دولتها باید مقایسه فعالیتها و نتایج اقدامات آنها باشد با وعده و وعیدهایی که زمان انتخابات داده اند
ملاک ارزیابی دولتها باید مقایسه فعالیتها و نتایج اقدامات آنها باشد با وعده و وعیدهایی که زمان انتخابات داده اند و ملاک ارزیابی دولت یازدهم باید مقایسه کارهایی باشد که به نتیجه رسانده با وعده هایی که رییس آن ، زمان انتخابات به مردم داده است . رییس دولت فعلی زمان انتخابات صراحتا می گفت که وضع اقتصاد و تورم را ما باید از وضعیت و جیب مردم فهمید نه از آمار بانک مرکزی و مرکز امار ، درحالی که کرارا ایشان به جای استناد به جیب مردم ، به آمار مرکز آمار و بانک مرکزی استناد می کند و می گوید وضع اقتصادی خوب است،
در طول سه سال و نیم گذشته از دولت هیچ برنامه مدون، مشخص و جامعی برای حل مشکلات کشور جز سراب برجام یافت نشد. یکی از اقدامات دولت دهم طرح مسکن مهر بود؛ به نظر شما این طرح موفقی بود و باید در دولت یازدهم ادامه پیدا می کرد؟
یکی دیگر از راه های رونق اقتصادی اجرای پروژه های عمرانی است ، کار عمرانی اشتغال ایجاد می کند و تا کار عمرانی ایجاد نشود چرخش سرمایه و نقدینگی نیست . ضمن اینکه با کارهای عمرانی برای مردم رفاه اقتصادی ایجاد وبرای کشور توسعه زیرساخت ها ، که متاسفانه در این دولت مورد غفلت قرار گرفته است. با توجه به اینکه یکی از اقدامات در جهت تحقق عدالت و اقتصاد مقاومتی، مبارزه با مفاسد است، اقدامات دولت در این زمینه را در دولت یازدهم چگونه ارزیابی می کنید؟
از این جهت هم دولت یازدهم نمی تواند نمره قبولی اخذ کند به عنوان مثال به دو نمونه اشاره می کنم. دولت در حل مشکلات فرهنگیان به به جهت نداشتن بودجه ناتوان است لکن با غفلت خود اجازه میدهد چند نفر محدود منابع صندوق فرهنگیان را به یغما ببرند. نمونه دیگر در بحث حقوقهای نجومی است که انتظار می رود دولت به تقبیح اقدامات خلاف مدیران خود بپردازد و اقدام به کوچک نمایی خلافهای صورت گرفته نکند. هنگامی که دولت برای کارهای عام المنفعه بودجه کافی ندارد باید با دادن حقوقهای نجومی، مبارزه کند. دولت یازدهم می تواند کاری کند که در زمان باقی مانده از عمر خود، حداقل افراد یک خاطره خوبی از این دولت داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید