سرویس اقتصادی فردا؛ جاشوآ شیفرینسون *: اگرچه دونالد ترامپ ممکن است رقابت را در ایالت آیووا باخته باشد، اما هنوز مهمترین کاندیدای حزب جمهوری خواهان بهشمار میرود. تاکنون بخش عمده مباحث مطرح شده در کمپین انتخاباتی او حول مسائل داخلی ایالاتمتحده چرخیده است، اما سخن گفتن در مورد مباحث روابط خارجی که ترامپ قصد دارد پس از انتخاب شدن در رقابتهای ریاستجمهوری اتخاذ کند، مهم است. حریفان ترامپ سه نقطهنظر اساسی در مورد او دارند؛ اول اینکه ایالاتمتحده کشوری است که از سال 1945 تلاش داشته تا یک نظم جهانی لیبرال تشکیل دهد. دوم اینکه بهنظر میرسد ترامپ، عقیدهای خلاف تجارت آزاد داشته باشد این امر از رفتار او در قبال پیمان نفتا نیز به چشم میخورد. این پیمان موانع تجاری را کمتر کرده و تجارت را در میان گروه بزرگی از کشورها آسان میکند. سوم اینکه ترامپ با رهبران غیردموکراتیک کشورهایی مانند روسیه و چین روابط خوبی دارد؛ بهطوریکه حتی رئیسجمهور چین، شی جین پینگ را فردی بسیار باهوش تلقی کرده و پوتین را نیز در قامت یک رهبر واقعی تصویر کرده است. وی در اظهاراتش گفته است که آمریکا از داشتن روابط مثبت با روسیه و چین
میتوانست منتفع شود. روابط مسکو و واشنگتن از سال 2014 و در پی بحران در شرق اوکراین تیره شد؛ آمریکا روسیه را به حمایت از گروههای مخالف دولت کییف متهم و تحریمهایی علیه این کشور اعمال کرد. همچنین الحاق مجدد شبه جزیره کریمه به روسیه و طرح ادعاهایی درباره عملیات نظامی روسیه در حمایت از شبه نظامیان مخالف کییف در مناطق شرقی اوکراین از جمله دیگر عواملی بود که بر اختلاف میان مسکو و واشنگتن دامن زد. سیاست خارجی سایر نامزدهای جمهوریخواهان برخلاف بعضی ادعاها، رویکرد وی در سیاست خارجی از واقعگرایی فاصله زیادی دارد و صرفا نوعی بیگانه هراسی است. رئالیسم هیچ گاه سخنرانیهای توهینآمیز وی را تصدیق نمیکند. واقعگرا بودن مستلزم ارائه استراتژی دقیق، هشدار نسبت به دشمنسازیهای بیمورد و توجه به همکاری با سایر کشورها و ماهیت پیچیده مشکلات جهانی و راهحلهای آن است. دغدغه رئالیستها چگونگی توزیع منافع ناشی از همکاری است، اما هیچ رئالیستی با نظم تجاری آزاد مخالف نیست و از اعمال تعرفههای تجاری سنگین علیه چین، یا ممانعت از ورود مهاجران حمایت نمیکند. واقعگرایان بهخوبی میدانند که ترساندن مسلمانان بهگونهای که از
حرفهای ترامپ برمیآید، تا چه اندازه به ضرر منافع آمریکا است. بهنظر بسیاری از کارشناسان، تاجری که به دفعات دچار ورشکستگی شده و سرمایهگذاریهای آن بهطور مداوم عملکرد بازار را دچار مشکل کرده است، نمیتواند گزینه مناسبی برای هدایت سیاست خارجی کشوری بزرگ چون آمریکا باشد.دغدغه اصلی این است که هیچ پیشبینی در مورد سیاست خارجی ترامپ نمیتوان انجام داد. اینکه مشاوران وی در سیاست خارجی چه کسانی خواهند بود و چه کتابهایی در این زمینه خواندهاند، مشخص نیست. ریاستجمهوری ترامپ میتواند یک افول بسیار بزرگ باشد. ریاستجمهوری ترامپ میتواند تجربه ایتالیا در دورههای زمامداری موسولینی و برلوسکونی را برای مردم آمریکا تکرار کند. در مقابل، تد کروز شخصی است که حتی در خود حزب نیز اکثرا از وی متنفر هستند. تد کروز بسیار به اوانجلیستها نزدیک است. سیاست خارجی و ملزومات آن به جز ادعاهای کلی مبنیبر ضعیف خواندن عملکرد اوباما در این حوزه، تقویت بنیانهای دفاعی و مخالفت با مهاجرت، هیچ جایگاهی در کمپین انتخاباتی تد کروز نداشته است. کروز متعهد شده توافق هستهای با ایران را در صورت موفقیت در انتخابات بر هم بزند. این به معنای
بیتوجهی به گسترش دامنه فعالیتهای هستهای ایران و نارضایتی سایر کشورهایی است که از توافق حمایت میکنند. در مورد کروز و تیم امنیت ملی و سیاست خارجی وی نیز همه چیز در هالهای از ابهام قرار دارد. مهمترین مشاور سیاست خارجی وی تحصیلکرده هنر است.دیگر نامزد جمهوری خواهان مارکو روبیو است. کسانی که حامی جنگ عراق هستند، میتوانند روبیو را بهعنوان نامزد ایدهآل خود انتخاب کنند. حامیان مالی وی عقاید نومحافظهکارانه دارند و مشاوران وی در زمره کسانی هستند که به بوش مشورت میدادند و آمریکا را دچار بحران جدی کردند.روبیو فردی است که از نظر برخی کارشناسان بیتجربه و ناآگاه است و نومحافظهکاران به دنبال حمایت از وی و نزدیک کردن دیدگاه وی به جهانبینی افراطی خود هستند. روبیو معتقد است آمریکا به شکلی فزاینده رو به ضعف است و باید قدرت آمریکا تقویت شود. در عین حال، روبیو از بخشودگی مالیاتی و کاهش هزینهها در واشنگتن سخن به میان میآورد. سخنان وی بازتاب همان تناقضاتی است که کمپینهای جمهوری خواهان در دوره پس از ریگان با آنها مواجه بوده است.از یک طرف روبیو سخن از ارتقای سطح آزادی افراد به میان میآورد و از طرف دیگر از بند
215 قانون وطنپرستی که به ان.اس.ای اجازه میدهد از تماسها و ایمیلهای شخصی افراد جاسوسی کند حمایت میکند. وی ایران رامهمترین دشمن آمریکا معرفی کرده است. در مورد چین نیز وی تداوم روابط اقتصادی دوطرفه، اجرای پیمان ترنس پاسیفیک و مقابله با حملات سایبری و محکوم کردن این کشور در نقض حقوق بشر را خواستار شده است. تنها مشکلی که وجود دارد این است که روبیو مشخص نمیکند چگونه پیشبرد این تناقضات ممکن است. انتخاب روبیو نشان میدهد که آمریکا نتوانسته از نتایج تراژیک انتخاب نومحافظهکاران درس لازم را بگیرد. ترامپ درباره آینده توافق هستهای ایران در دولت وی درصورتیکه رئیسجمهور آمریکا شود، گفت: «نخست اینکه این یک قرارداد امضا شده خواهد بود و دوم اینکه قرار است این توافق به امضا و تایید درآید و متاسفانه اجرا شود. فراموش نشود این اقدامات قرار است در یکسال و نیم باقیمانده (از ریاستجمهوری اوباما) انجام گیرد؛ بنابراین این یک قرارداد امضا شده است و این مفاهیم زیادی دارد.»ترامپ در ادامه در مورد توافق هستهای با ایران میگوید: «اما من، این توافق را تحت نظارت قرار میدهم و زیر نظر میگیرم. همانطور که میدانید من قراردادهای
بد زیادی را وقتی اقلامی را خریداری میکردم، در اختیار داشتم... من مهارت زیادی در موشکافی قراردادهای بد دارم و من این قراردادها را طوری موشکافی و بررسی میکنم که تابهحال کسی اینطور آن را بررسی نکرده است.» *واشنگتن پست
دیدگاه تان را بنویسید