«شستا» بزرگ اما ضعیف

کد خبر: 419322

مجموعه­ صندوق­های بیمه­ های و بازنشستگی در کشور (ازجمله سازمان تامین‌اجتماعی)، دارای کارکردهای تعهدی و بین نسلی هستند.

محسن ایزدخواه : مجموعه­ صندوق­های بیمه­ های و بازنشستگی در کشور (ازجمله سازمان تامین‌اجتماعی)، دارای کارکردهای تعهدی و بین نسلی هستند. به ­همین دلیل مفهوم تعادل بین منابع و مصارف بودجه در این صندوق­ها کارکردی متفاوت با بودجه‌های رایج شرکت­ها و دولت دارد. برای مثال در سال 1393 بالغ بر 11 میلیون نفر در کشور به تامین اجتماعی حق بیمه پرداخت کرده­اند. آنان به امید آنکه در آینده بتوانند از خدمات سازمان تامین‌اجتماعی شامل تعهدات کوتاه­مدت و بلندمدت از جمله بازنشستگی و از کارافتادگی استفاده کنند، این مبالغ را پرداخت کردند. لذا مجموعه صندوق­های بیمه­ای و از جمله سازمان تامین‌اجتماعی موظف­اند مازاد حق بیمه­های دریافت شده را (که در واقع پرداخت­های آتی بازنشستگی است)، سرمایه‌گذاری کنند. بنابراین در چارچوب موازین اقتصادی و براساس روش­های متداول در سازمان­های بیمه‌گر، این ذخایر و منابع در چرخه سرمایه­گذاری قرار می­گیرد تا با دریافت سود حاصله بتوانند تعهدات آینده صندوق­ها را در قبال بیمه­شدگان و مستمری‌بگیران انجام دهد. در سازمان تامین‌اجتماعی نیز در اجرای بند 2 ماده 28 قانون تامین اجتماعی و اساسنامه­های مصوب شده­ قبل و بعد از پیروزی انقلاب، به مقوله سرمایه‌گذاری و به کارگیری وجوه ذخایر و اموال سازمان اشاره شده و بر این اساس مشخص گردیده که در تدوین قانون تامین اجتماعی قانون­گذار این الزام را پیش­بینی و سازمان تامین‌اجتماعی را مکلف به فعالیت در این حوزه کرده ­است. این مقدمه برای آن بود که نشان داده شود غفلت در امر ضرورت سرمایه­گذاری یا اشتباه در انتخاب زمینه سرمایه­گذاری­ها، بقای سازمان­های بیمه­ای و از جمله سازمان تامین‌اجتماعی را با مشکل مواجه خواهد کرد. لذا سرمایه­گذاری صندوق­های تامین‌اجتماعی باید از مجموعه قواعد کلی پیروی کند که مهم‌ترین آنها عبارتند از:1ـ امنیت 2ـ سوددهی 3ـ قابلیت نقدینگی 4ـ کارآیی اجتماعی و اقتصادی. بر این اساس ذخائر باید به­طور اطمینان‌بخشی سرمایه­گذاری شوند که علاوه بر حفظ ارزش وجوه سرمایه­گذاری شده، ارزش‌افزوده بیشتری از آنها حاصل شود. به اعتبار چنین رویکردی یکی از بزرگترین مسئولیت­های صندوق­های بیمه­ای حفظ ارزش روز ذخائر و سرمایه­گذاری­های این صندوق­ها (به ویژه در دورانی که با فزونی درآمد روبه‌رو هستند) خواهد بود. بررسی صورت‌های مالی سازمان تامین‌اجتماعی نشان می­دهد تا سال 1360 درآمدهای حاصل ازسرمایه­گذاری، صفر(0) منظور شده است! ولی به­تدریج و با توجه به اینکه دولت در زمان جنگ علی‌رغم تمام مشکلات از مشکلات جامعه کارگری وسازمان تامین‌اجتماعی غافل نبودیم، لذا با شکل‌گیری و تاسیس اولین شرکت سرمایه‌گذاری در این سازمان، توجه نظام عالی تصمیم‌گیری در کشور نیز معطوف به این سرمایه­گذاری شد. با این حال سیر تاریخی فعالیت­های «شستا» یا شرکت سرمایه‌گذاری تامین‌اجتماعی که وظیفه حفظ ارزش منابع موجود در سازمان تامین اجتماعی را دارد، گویای این واقعیت تلخ است که سهم مجموعه فعالیت­های سرمایه­گذاری در این سازمان و از جمله «شستا» از 10درصد مجموعه درآمدهای این سازمان فراتر نرفته است! از سوی دیگر براساس یک مطالعه صورت گرفته از ابتدای تاسیس شرکت سرمایه­گذاری تامین‌اجتماعی تا سال 1380 حدود یک و نیم درصد زیر متوسط نرخ تورم در این دوره بازدهی بوده است. با این وجود و به‌رغم فاصله داشتن عملکرد شستا با برنامه­های تدوین شده (که غالباً با مشارکت مدیران آن نوشته شده) در دولت­های نهم ودهم جذابیت­های شستا آن­قدر مورد توجه قرار گرفت که وزیر رفاه وقت به­منظور تسلط بر آن مدیرعامل وقت سازمان را برکنار نمود و سپس مدیرعامل و اعضای هیات‌مدیره سازمان که مجمع شستا را تشکیل می‌دادند، خود اکثرا به عضویت هیات مدیره این شرکت سرمایه‌گذاری درآمدند. به­نظر می‌رسد این جذابیت‌ها همچنان در این دولت نیز وجود دارد. اهمیت فعالیت­های شستا در منظر عمومی و محافل سیاسی و اقتصادی به حدی است که کارت زرد مجلس به وزیر در ماه­های گذشته بیشتر در حوزه فعالیت­های شستا بوده است. براساس آنچه ذکر شد و در یک جمع­بندی کلی درحال حاضر شرکت سرمایه‌گذاری شستا با چالش‌های زیر روبه‌رو است:1ـ گستردگی و پراکندگی سرمایه گذاری­های سازمان در قالب تعداد شرکت­ها تحت پوشش که امر مدیریت و نظارت بر شرکت­ها را بسیار پیچیده و مشکل ساخته است.2ـ حضور شرکت­ها در فعالیت­های متنوع که مدیریت سرمایه­گذاری­ها را با مشکل جدی مواجه ساخته است.3ـ حضور بخش غالب سرمایه­گذاری­ها در بورس که با توجه به مشکلات بورس ایران ضمن افزایش ریسک سرمایه­گذاری‌ها امکان نقدشوندگی سرمایه­گذاری­ها را کاهش­داده است که وضعیت شاخص­های امروز بورس گویای این مدعا می­باشد.4ـ اعمال نفوذ سیاسی و کانون­های قدرت در بخش سرمایه­گذاری سازمان جهت حضور در هیات‌مدیره شرکت­ها و بهره‌برداری از منابع آن که در تحقیق و تفحص مجلس و جریان بابک زنجانی به خوبی به آن اشاره شده است و به نظر می­رسد این روندها و فشارها کم و بیش ادامه دارد.5ـ حاکمیت ساختار هلدینگی بر مدیریت شرکت­ها که امر سیاستگذاری و نظارت را بر لایه‌های زیرین شرکت با مشکل مواجه ساخته است و عملاً شفافیت فعالیت­ها را با مشکل مواجه ساخته است. 6ـ با توجه به مسئولیت تضامنی دولت در قبال تعهدات صندوق­های بیمه اجتماعی حساسیت دولت در امر سیاستگذاری، مدیریت و نظارت بر عملکرد صندوق­ها (با توجه به تبعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این صندوق) از الزامات مهم و اجتناب ناپذیر دولت است. البته به علت فقدان بنيه كارشناسي در معاونت‌های اقتصادي و رفاه وزارتخانه متبوع حداقل تاكنون در حوزه سرمايه‌گذاري‌ها در اجراي بند (ه) ماده١٥قانون ساختار كه مقرر می‌دارد «ضوابط كلی نحوه مديريت وجوه، ذخاير و سرمايه‌گذاری‌های دستگاه‌های اجرايی، دولتی وعمومی سازمان‌ها و موسسات و صندوق‌های فعال در قلمرو نظام تامين اجتماعی جهت طرح در شورای عالی رفاه و تامين اجتماعي و سپس تصويب در هيات وزيران» هيچ اقدام عملي صورت نگرفته است. در شرایط فعلی همین مساله موجب شده است که درمجموع کلیه صندوق­های بیمه‌ای ازجمله سازمان تامین‌‌اجتماعی فاقد یک استراتژی و راهبرد مشخص در حوزه سرمایه‌گذاری هستند. * معاون اسبق امورمجلس سازمان تامین‌اجتماعی
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    Markets

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد