مسعود نیلی: بررسیهای ما نشان میدهد که مساله اشتغال و بیکاری مهمترین چالش کشور تا پایان دهه 90 خواهد بود. مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که از سال 1384 تا 1392 خالص اشتغال ایجاد شده در اقتصاد رقم ناچیزی بوده است. این در حالی است که تعداد قابل توجه جوانان در حال تحصیل، از ورود موج بزرگی از تحصیلکردگان به بازار کار، در سالهای آینده خبر میدهد. در رابطه با این موضوع بارها هشدار داده شده است و طبعاً سیاستگذاران ما میدانند که عرضه نیروی کار در سالهای آینده، هم به لحاظ کمی و هم کیفی افزایش زیادی خواهد داشت. اگر برای این سیل فکری نشود ممکن است خرابیهای زیادی به بار بیاید. این نکته را در نظر داشته باشید که ما به دنبال هر رشدی نیستیم. رشدی باید به وجود آوریم که حتماً اشتغالزا باشد. بیکاران موجود و سالهای آینده ما یک ویژگی بارز دارند و آن هم اینکه دارای تحصیلات عالیه در مقاطع گوناگون هستند. همین الان اگر ترکیب جمعیت بیکار را نگاه کنیم متوجه خواهیم شد بیکاری در میان جمعیت تحصیلکرده بیشتر است، در حالی که جمعیت شاغلان کشور کسانی را شامل میشود که عمدتاً تحصیلات پایینی دارند. در واقع افرادی که تحصیلات کمتری
دارند به راحتی میتوانند شغل مناسب خود را بیابند اما جمعیت تحصیلکرده ما هنوز در انتظار یافتن شغلی مناسب برای خود است. از طرفی جمعیت غیرفعال تحصیلکرده که تعداد آن قابل توجه است میتواند بیانگر این باشد که کشور با موج ورود نیروی کار در آیندهای نهچندان دور به بازار کار مواجه است. در کنار مساله اشتغال وضعیت رفاه خانوارها دومین موضوعی است که کشور با آن روبهروست. بررسیها نشان میدهد متوسط رفاهی جامعه شهری و روستایی به صورت هماهنگ از سال 1386 به بعد افزایش نیافته است. این در حالی است که در نیمه دوم دهه 80 با موجی از درآمدهای نفتی روبهرو بودیم که نهتنها رشد اشتغالزا به وجود نیاورد بلکه حتی افزایش رفاه خانوارها را هم در پی نداشته است. طبق گزارشی که اخیراً از سوی بانک مرکزی منتشر شده ضرب جینی افزایش یافته و در سال 1391 شکاف میان دهکهای بالا و پایین بیشتر شده است. شما اگر دو مساله بیکاری و کاهش رفاه خانوار را در کنار هم قرار دهید متوجه خواهید شد که جامعه با مشکلات جدی روبهروست و سیاستگذار باید در این رابطه چقدر هوشمندانه عمل کند که بتواند شرایط را بهبود دهد. مطالعات صورتگرفته نشان میدهد برای بهبود شرایط
نیازمند رشد اشتغالزا هستیم. اما ممکن است بپرسند منظور از بهبود شرایط چیست؟ منظور آن است که در سالهای باقیمانده تا پایان دهه 90 فضایی را ایجاد کنیم که تعداد بیکارانمان در سال 1399 از سال 1393 بیشتر نباشد و برای جویندگان کار که به عنوان نیروهای جدید وارد بازار کار میشوند، در این بازه زمانی بتوانیم شغل ایجاد کنیم. البته باید در نظر داشت که هر رشدی نمیتواند ما را به این هدف برساند کما اینکه در سالهای دهه 70 با رشد متوسط 8.5 درصدی توانستیم 700 هزار شغل ایجاد کنیم و در دهه 80 بهرغم درآمدهای بالای نفتی رشدی 4.4 درصدی ایجاد شد و اشتغالزایی در حد صفر بود. برای اینکه بتوانیم چنین شرایطی به وجود آوریم نیازمند رشد متوسط ششدرصدی در سالهای باقیمانده دهه 90 هستیم تا در سالهای آینده بتوانیم سطح رفاهی خانوارها را بالا ببریم و اشتغال ایجاد کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید