گروه اقتصاد فردا: خانه دار شدن مردم در سالهای اخیر و با توجه به گرانی مسکن و حقوق و درآمد ثابت به یکی از معضلات جدی برای خانوادهها تبدیل شده است تا جایی که سقفها هر روز کوچک کوچکتر میشوند و هزینهها بالاتر میرود. این روزها اگر گشتی سر سری در بنگاههای معاملات املاک زده شود، کاملا مشخص است که بازار خانههای متراژپایین ۳۰ و ۴۰ متری بین قشر متوسط داغتر است و قشر ضعیف هم بیشتر متقاضی اجاره خانههای کوچکتر هستند.
این در حالی است که دولت یازدهم هنوز برنامه مشخصی برای مشکلات مسکنی مردم ارائه نکرده و تنها اقدام عملی اقتصادیهای دولت روحانی برای بهبود وضعیت مسکن، افزایش وام مسکن بوده که به گفته کارشناسان اقتصادی تنها باعث افزایش نرخ خانهها در دراز مدت و بالا رفتن تورم مسکنی میشود. در این میان مسکن مهر نیز به عنوان طرحی نیمه تمام که از دولت قبل به دولت یازدهم به ارث رسیده است هر روز مشکل ساز میشود و هنوز هم بسیاری از واحدها به متقاضیان تحویل نشدهاند تا زمزمههای گلایههای مردم بیش از قبل شنیده شود. به این ترتیب میتوان گفت، مسکن مهر که به عنوان بزرگترین طرح ساخت مسکن در تاریخ کشور در دولت نهم کلید خورد و در دولت دهم با تعهد ساخت دو میلیون و ۳۲۰ هزار واحد مسکونی شکل اجرایی به خود گرفت، هنوز هم سرگردان میان زمین و هوا مانده است و تکلیف آن مشخص نیست. مسکن مهر و امید به خانه دار شدن اگرچه با آغاز اجرایی شدن مسکن مهر امید فراوانی در دل آنهایی که خانه دار شدن برایشان آرزو بود، به وجود آمد ولی سنگهای پیش پای این طرح آنچنان زیاد بود که حتی امروز هم پس از گذر سالها از اجرایی شدن آن دل افراد متقاضی پشت صف دریافت
واحدها را به لرزه میاندازد. طرحی که از همان اول هم طرحهزار و یک ایراد داشت. یک روز معلوم میشد متقاضیان باید میزان آورده خود را افزایش دهند، روز دیگر خبر از خانههای آمادهای بود که هنوز آب و برق و گاز نداشت، اینها هم اگر بود، باز هیچ واحدی به این راحتیها به متقاضیان واگذار نمیشد. یک وقت دیگر خبر میرسید مصالح ساخت خانهها غیر استاندارد است و این چندماه اخیر هم که دیگر حرف از تحویل واحدها بدون خدمات زیربنایی به میان آمده و اعلام شده که این خانهها آب و برق ندارند. حالا هم در آخرین اظهارات کارشناسی در خصوص این مسکنها که قرار بود مهر ورز باشند بیان شده، مکان این خانهها آنقدر بد انتخاب شده که مردم تمایلی به زندگی در خانههای تحویل شده ندارند! خانههایی بیآب و برق و مردمی در انتظار ۲۸ مهر ماه امسال بود که با جدی شدن بحران آب در کشور، خبر رسید تکلیف حداقل نیممیلیون واحد مسکونیمهر در مناطق مشخصی از کشور، بهخاطر بحران آب و خشکسالی، بین مردم و انبوهسازان سرگردان مانده و چون هنوز نه منشأ بحران شناسایی شده و نه عملیات موثری برای رفع آن به اجرا درآمده است، هیچ چشمانداز روشنی از تحویل این
آپارتمانها به پیشخریداران در دسترس نیست. این در حالی بود که وزارتخانههای راهوشهرسازی و نیرو به عنوان متولیان واگذاری تمام و کمال مسکنمهر به متقاضیان، دو موضع متفاوت از هم نسبت به ماجرای آب مسکنمهر مطرح میکردند. مقامات وزارت راهوشهرسازی درباره بنبست آبرسانی به ساختمانهای تحویل نشده مسکنمهر، به مصوبات اواسط دهه۷۰ و اواخر دهه۸۰ شورای عالی شهرسازی و معماری کشور استناد کرده و گفتهاند: تکتک مناطقی که امروز به زمینهای ۹۹ساله و محلههای مسکنمهر تبدیل شدهاند، با نظر وزارت نیرو در جلسات شورای عالی، انتخاب شدهاند و امضای نمایندگان وزارت نیرو پای صورتجلسههای مربوط به انتخاب جانمایی زمینهای مسکنمهر، به معنی تعهد این وزارتخانه به تامین آب و همچنین امکانپذیر بودن آبرسانی به این مناطق بوده است. مسوولان وزارت راهوشهرسازی همچنین با تکیه بر مطالعاتی که اخیرا مشاوران آنها انجام دادهاند، تاکید کردهاند: مشکلی به لحاظ تامین منبع آبی برای آبرسانی به مسکنمهر وجود ندارد و همانطور که در شهرها و مناطق دیگر، بهرغم مطرح بودن خشکسالی و کاهش ذخایر سدها، آبرسانی متوقف نشده است در محلههای مسکنمهر نیز،
آبرسانی قابل انجام است. در مقابل، اما مقامات وزارت نیرو معتقدند: بسیاری از پروژههای مسکنمهر در نقاطی احداث شدهاند که تامین آب و برق در آن مناطق بسیار مشکل است، ضمن اینکه بحران سراسری آب، مشکل تامین آب مسکنمهر را تشدید کرده است. این دو نوع موضعگیری، تشخیص درباره ساختگی یا واقعی بودن بحران آب مسکنمهر را مشکل کرده است. این اتفاق اما در حالی رخ داده که اعتراض به جانمایی بد خانههای مهر از همان آغاز این پروژههای در دولت نهم و ادامه آن در دولت دهم انتقادهای جدی به همراه داشت. انتقاد به مکان یابی غلط مسکن مهر از دولت دهم تا امروز هنوز از یادها نرفته است که بعد از انتقادهای شدید کارشناسان به جانماییهای نادرست مسکن مهر، علی نیکزاد، وزیر مسکن وقت دولت دهم در سخنان خود، از برخی کارشناسان گلایه کرد و گفت: در پاسخ به کسانی که به هر دلیلی، اعم از دلایل سیاسی یا کارشناسی به دولت انتقاد میکنند و میگویند مکان یابی مسکن مهر اشتباه بوده است، باید بگویم مکان یابی مسکن مهر در زمان ما انجام نشده و مربوط به دولتهای قبلی است. اما نیکزاد هرگز رونمایی نکرد که دولتهای قبل چطور پروژهای را که مربوط به دولت
احمدینژاد است و همه افتخارات و مشکلاتش هم به نام دولت دهمیها ثبت شده، مکان یابی کردهاند و چطور کارشناسان در دولت نهم و دهم قبل از بررسیهای لازم در خصوص مکان این خانهها ساخت و ساز را کلید زدهاند. با این حال اما این انتقادها در خصوص مکان غلط پروژههای مسکن مهر ادامه دار شد تا با روی کار آمدن دولت جدید، عباس آخوندی، وزیر مسکن روحانی درباره مسکن مهر بگوید: مسکن مهر طرحی بود که همه بنیادهای آن اشتباه بود. از مکان یابی گرفته تا طراحی مهندسی و فنی، تامین مالی و انتخاب افراد و احساس امنیت که مهمترین مساله است. کسانی که طرحهایی همانند مسکن مهر را وارد نظام اقتصادی کشور کردند هم مردم و هم دولت را گرفتار کردند. حالا هم خبر رسیده است که جانماییهای نادرست مسکن مهر موجب شده است که اغلب متقاضیان که با مصائب بسیار واحدهای مهر خود را تحویل گرفتهاند، در برخی از شهرهای جدید تمایلی به سکونت در واحدهای خود نداشته باشند. به گفته کارشناسان، مسکن مهرهای ۹۹ ساله در مناطقی ساخته شده که با مشکلات جدی برای تامین آب، برق و گاز روبرو است و حتی حمل و نقل مناسبی هم برای آن پیش بینی نشده است و شباهتی به یک شهر ندارند. در
واقع در شهرهای جدید اطراف کلان شهرها هنوز هم حمل و نقل سریع و ایمنی که جوابگوی تمام نیاز متقاضیان باشد پیش بینی نشده و ساکنان مجبورند هزینههای بالایی را صرف پرداخت کرایه تاکسی کنند و این در حالی است که در دیگر شهرهای جدید این مشکلات حادتر است. متقاضیان معتقدند هنوز با گذشت چندسال از آغاز پروژه مسکن مهر، خدمات روبنایی مناسبی در سایتها وجود ندارد و مردم برای خریدهای روزانه باید کیلومترها مسافت را طی کنند. در این میان، مهدی زارع دانشیار پژوهشکده زلزلهشناسی نیز، مسکن مهر را تهدید حال حاضر برای شهرهایی مثل تهران میداند و معتقد است اگر تا چند سال دیگر روند ساخت و ساز به همین صورت پیش برود خسارات زلزله دوچندان خواهد شد. وی با بیان تدابیر مورد نیاز برای پیشگیری از زلزله، مسکن مهر را بافت فرسوده خوانده و گفته است: برای پیشگیری از زلزله در ایران نباید بافت فرسوده به آن اضافه کنیم. مهدی زارع منظور از بافت فرسوده را ساختمانهای مسکن مهری عنوان کرده و گفته است: ساختمانهای مسکن مهری که در خیلی از شهرهای ایران میسازند، در حال حاضر یک نوع اضافه کردن بافت فرسوده است. سوال مهمی که مطرح است و تا به حال به جواب آن
نرسیدیم این است که چند هزار هکتار مسکن مهر ساخته شده است و چند هکتار آن بافت فرسوده است. از الان تا ۵سال دیگر یک درصد مهمی داریم به بافتهای فرسودهمان اضافه میکنیم تا مردم رااز خانههای روستایی و حاشیهها بیرون آورده و آنها را به آپارتمانهای فرسوده بیاوریم. اگر اتفاقی نیز بیفتد قبلا یک خانه ویلایی یک طبقه خراب میشد در حالی که الان تخریب یک آپارتمان پیش روست. تا به این ترتیب خطر وقوع زلزله نیز جان مردمی که در مسکن مهر زندگی میکنند را هم تهدید کند. این در حالی است که هنوز بسیاری از واحدها ی مسکن مهر به دلیل کمبود بودجه دولتیها ساخته نشدهاند و تحویل مردم داده نشدهاند و به نظر میرسد حکایت همچنان بر قوت خود باقی است. حکایتی که سری دراز دارد و در هر حال دولتیها وظیفه دارند با وجود همه این مشکلات هر چه سریعتر واحدهای مانده را به متقاضیان درانتظار تحویل دهند و برای رفع اشکالات تلاش کنند چرا که مردم در این اشتباهات فاحش بی تقصیرند و این وظیفه وزارت نیرو و وزارت مسکن است که رفع نقص ها را تا جایی که ممکن است انجام دهد.
دیدگاه تان را بنویسید