اقتصاد مقاومتى؛ رمز عبور از تهدیدها و تحریمها
اعمال تحریمهاى یکجانبه و محدودیتهاى مالى و تجارى، همواره یکى از ابزارهاى غیرقانونى نظام سلطه براى واردآوردن فشار به نظام جمهورى اسلامى ایران در طول سى و پنج سال گذشته بوده و مرتباً بر حجم این تحریمها افزوده است. این وضعیت با اجراى تحریم خرید نفت، بانک مرکزى، کشتیرانى، بیمه و... از سوى نظام سلطه به اوج خود رسید.
در مقابل اتخاذ چنین رویکردى از سوى غرب، مقام معظم رهبرى بحث اقتصاد مقاومتى را مطرح و آن را یک روش مهم در تغییر مسیر حرکت اقتصادى کشور عنوان کردند. اقتصاد مقاومتى این امکان را فراهم مى کند تا سبک زندگى مردم به سمت حرکت جهادگونه و ایستادگى در برابر نقشه هاى دشمن هدایت شود و مردم از سبک زندگى مبتنى بر فرهنگ غرب پرهیز کنند و روش زندگى خود را بر اساس الگوى اسلامى- ایرانى تنظیم کنند. بر این اساس باید به تهدیدها به دید فرصت نگریست و با توجه به الزامات اقتصاد مقاومتى، کشور را در راستاى تحقق اهداف بلندمدت و منطبق بر چشماندازها پیش ببریم. قطعا در اینراه علاوه بر استفاده از نظرات کارشناسان امر، باید از اختلاف نظرها چشم پوشى و براى رسیدن به قله پیشرفت و تعالى ایران اسلامى همگام و با یک هدف اقدام کرد. در این میان مسأله اى که باید مورد توجه قرار گیرد جبه هاى است که دشمن براى نفوذ به اراده ملت ایران انتخاب کرده است؛ دشمنان با زیرکى و کیاست به سراغ اقتصاد رفته اند تا با ایجاد مشکلات و چالشهایى در این حوزه، بتوانند در خاکریز مقاومت ایرانیان، خللى ایجاد کنند. از این رو رهبر انقلاب نیز با طرح مسأله اقتصاد مقاومتى، توجه و نگاه جامعه و مسؤولان را به این خاکریز جلب کرده اند. طبیعى است تداوم مقاومت در جبهه اقتصاد نیز نیازمند اندوخته هاى اقتصادى لازم در این حوزه است. مطابق فرمایشات رهبرى، مردمى کردن اقتصاد، توجه به مدیریت مصرف، کاهش وابستگى به نفت و اجتناب از اتخاذ تصمیمات خلق الساعه از مصادیق مهم اقتصاد مقاومتى است. توجه به این راهکارها به ترسیم نقشه راه کمک اساسى خواهد کرد. تجربه دهه هاى گذشته نشان داده است که هر زمان در اجراى توصیه هاى ایشان کوتاهى شده، زمینه حسرت آینده مسؤولین و کارشناسان را فراهم آورده است. این غفلت به ویژه اکنون که اقتصاد کشور شرایط خاصى را دنبال مى کند، مى تواند مشتمل بر ضررهاى غیرقابل جبران باشد.
در چند سال اخیر و با شدتیافتن تحریمهاى یکجانبه و غیرانسانى غرب علیه جمهورى اسلامى ایران با هدف متوقف کردن برنامه هاى صلح آمیز هسته اى ایران، واژه ى جدید «اقتصاد مقاومتى» به ادبیات اقتصادى کشور اضافه و به فراخور حال و روز اقتصاد کشورمان مورد بحث قرار گرفته است. این واژه اولین بار در دیدار کارآفرینان با مقام معظم رهبرى در شهریور سال 1389 مطرح گردید. در همین دیدار، مقام معظم رهبرى «اقتصاد مقاومتى» را معنا و مفهومى از کارآفرینى معرفى و براى نیاز اساسى کشور به کارآفرینى نیز دو دلیل «فشار اقتصادى دشمنان» و «آمادگى کشور براى جهش» را معرفى نمودند. در واقع، مفهوم «اقتصاد مقاومتى» به عنوان یکى از کلیدواژه هاى تبیین نقشه راه حرکت امت در پیچ تاریخى و حساس کنونى از سوى آیت الله خامنه اى (ادام الله ظله) مطرح شده است. تکیه اصلى امر مولوى ایشان نیز در این برهه حساس، دستور به مقاومت همه جانبه در عرصه اقتصادى است. زیرا دشمن نیز توان اصلى خود را روى اقتصاد گذاشته است و وقتى در یک نبرد همه جانبه دشمن به یک محور حمله مى کند، همه نیروهاى جبهه خودى باید اقدام به دفع حمله دشمن از آن محور و جلوگیرى از سقوط آن نمایند. براى مفهوم اقتصاد مقاومتى، تعاریف متفاوتى ارائه شده که هر کدام از جنبه اى به این موضوع نگاه کرده اند. در این میان، تعریف جامع و کامل از اقتصاد مقاومتى را خود رهبر فرزانه انقلاب ارائه دادهاند. ایشان در دیدار با دانشجویان فرمودند: «اقتصاد مقاومتى یعنى آن اقتصادى که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنى ها و خصومتهاى شدید مى تواند تعیین کننده ى رشد و شکوفایى کشور باشد.» اقتصاد مقاومتى دانش بنیان، بهره ور، مولد، باعث ارزش افزوده بالا و کاهنده ی ریسکهاى اقتصادى در جهان پُرتلاطم امروز است. این اقتصاد در عرصه ى واردات، در مقایسه با اقتصاد مصرفى، ارزبرى کمتر و در عرصه ى صادرات، ضمن افزایش کیفیت و تنوع بخشى به آن در مقایسه با اقتصاد رانتى و تک محصولى، ارزآورى بیشترى دارد. اقتصاد مقاومتى ظرفیت مالى بالایى در کشور به وجود مى آورد و با بازتوزیع درست ثروتهاى ملى، عدالت اجتماعى را بر پایه ى آموزه هاى دینى و بومى به خوبى در جامعه ى ما محقق خواهد کرد. تعریف جامع و مانع مقام معظم رهبرى در مقدمه ى ابلاغ سیاستهاى کلى اقتصاد مقاومتى، جمع بندى کاملى از این بحث ارائه مى دهد: «ایران اسلامى با استعدادهاى سرشار معنوى و مادى و ذخایر و منابع غنى و متنوع و زیرساختهاى گسترده و مهمتر از همه، برخوردارى از نیروى انسانى متعهد و کارآمد و داراى عزم راسخ براى پیشرفت، اگر از الگوى اقتصادى بومى و علمى برآمده از فرهنگ انقلابى و اسلامى، که همان اقتصاد مقاومتى است، پیروى کند، نه تنها بر همه ى مشکلات اقتصادى فائق مى آید و دشمن را که با تحمیل یک جنگ اقتصادى تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صفآرایى کرده به شکست و عقب نشینى وامى دارد، بلکه خواهد توانست در جهانى که مخاطرات و بى اطمینانى هاى ناشى از تحولات خارج از اختیار، مانند بحرانهاى مالى، اقتصادى، سیاسى و... در آن رو به افزایش است، با حفظ دستاوردهاى کشور در زمینه هاى مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمانها و اصول قانون اساسى و سند چشم انداز بیست ساله، اقتصاد متکى به دانش و فناورى، عدالت بنیان، درونزا و برونگرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگویى الهام بخش از نظام اقتصادى اسلام را عینیت بخشد.» جاى هیچ تردیدى نیست که انقلاب اسلامى در مقطع بسیار حساسى از تاریخ جهان قرار گرفته است و دیدگان سایر ملتهاى مسلمان و آزاده به آن دوخته شده است. کشور ما با ورود به عرصه ى اقتصاد مقاومتى از منظر نیازهاى اقتصادى که انقلاب اسلامى ناگزیر به ارائه ى پاسخى بومى و درونزا به آن بوده است، به یک هویت مناسب در حوزه ى اقتصاد دست مى یابد و از این طریق مى تواند به اهداف اولیه ى انقلاب اسلامى نزدیکتر گردد و جامعیت و غناى فکرى آن را در جنبه هاى اقتصادى اداره ى جامعه به جهانیان نشان دهد. اقتصاد مقاومتى یک اقتصاد با مؤلفه هاى اقتصاد اسلامى است و دربرگیرنده ى تجارب بومى ملت ایران از وابستگى به قدرتهاى استکبارى در پیش از انقلاب اسلامى تا استقلال در عرصه هاى اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و نظامى در دهه هاى اخیر است. این اقتصاد در زمینه ى استفاده از مواهب خدادادى در این کشور، ریاضتى نیست، بلکه صیانتى است؛ تا نسلهاى آینده نیز بتوانند از ثمرات این نعمتهاى الهى بهره مند گردند. نقشه راهى که مقام معظم رهبرى در رسیدن به اقتصادى شکوفا و مترقى و بدون وابستگى بتواند ما را به آرمانهاى مترقى انقلاب اسلامى رهنمون سازد، همان اقتصاد مقاومتى است. اقتصادى که با تکیه بر توانمندى هاى داخلى و ظرفیتهاى درونى کشور، با رویکردى دانش محور و تعامل صحیح با دنیاى خارج بنیان گذاشته شده است. سؤال مهمى که مى توان مطرح کرد این است که چگونه مى توان به این اقتصاد رسید و بر این نقشه راه اطمینان نمود؟ این مطلب را مقام معظم رهبرى به طور ظریف در تغییر نگاه مردم به چگونگى توانمندى هاى خود مى دانند و این مهم دست نیافتنى نخواهد بود مگر نشاندن این مطلب در باورهاى فرهنگى مردم مبنى بر اینکه ظرفیتها و توانایى هاى مردمان این مرز بوم حد و مرز نمى شناسد لذا نقش مهم فرهنگ به عنوان یک اصل در کنار اقتصاد خود را نشان داده است. سالهاست اقتصاد جهانى توسط امپریالیسم رسانه ایى از طریق تغییر در نگاه فرهنگى مردمان کشورهاى واردکننده به ترغیب و تشویق آنان به مصرف گرایى و استفاده از محصولات و اجناس وارداتى شرکتهاى چند ملیتى توانسته است بر تمامى شئون مردمان این کره خاکى چنگ بیاندازد و در نتیجه تولیدات ناخالص ملى کشورها به سمت سوددهى هرچه بیشتر براى شرکتهاى چند ملیتى کشیده شد.
مدیریت جهادى؛ الزام بنیادین اقتصاد مقاومتى یکى از الزامات و شروط حرکت به سمت جهاد اقتصادى و اقتصاد مقاومتى، داشتن روحیه ى جهادى است و روحیه ى یک ملت، بیش از هر چیز دیگر به فرهنگ او برمى گردد. رهبر معظم انقلاب اسلامى مى فرمایند: «اگر ما بخواهیم این حرکت عظیم اقتصادى در کشور در سال 90 انجام بگیرد، یک الزاماتى هم دارد... اولاً روحیه ى جهادى لازم است.» مدیریت جهادى هرچند اصطلاحى جدید در ادبیات انقلابى ما نیست اما انصافا مدیریتى است که تنها در مقطع دفاع مقدس بارها با آن مواجه بوده ایم. مدیریتى که با رهبرى امام خمینى توانست به خوبى در مقطع دفاع مقدس کشور را از پرتگاه جنگ که استکبار جهانى ایران را به سمت آن کشانده بود نجات دهد و کارآیى خود را به خوبى نشان داده است. شاید به کارگیرى واژه جهاد نشان و اشاره از یک واقعیت مهم باشد که امروز هم نوعى دیگرى جنگ بر این انقلاب و کشور و مردم تحمیل شده است که بایستى همچون دفاع مقدس با یک مدیریت جهادى به مقابله و برخورد با آن پرداخت. تأکید مکرر بر مفهوم نوینى به نام «مدیریت جهادى» را مى توان در تداوم الگوسازى و گفتمان سازى رهبر معظم انقلاب اسلامى به عنوان ترسیم کننده افق حرکتى انقلاب و نیروهاى انقلابى دانست؛ الگوسازى و مفهوم سازى هایى که پیش از این نیز در قالب عناوینى نظیر «الگوى اسلامى - ایرانى پیشرفت»، «اقتصاد مقاومتى» و... شاهد آن بوده ایم. مفهوم «مدیریت جهادى» در قالب یک الگوى بومى مدیریتى متعلق به انقلاب اسلامى و برآمده از تجارب این انقلاب، آن هنگام مى تواند از چارچوب یک اصطلاح مفهومى فراتر رفته و جنبه عینى و انضمامى به خود بگیرد که مبانى، زمینه ها و مؤلفه هاى آن از زوایاى گوناگون مورد بحث و دقت قرار گرفته باشد. تلاش در جهت تبیین صحیح و اصولى این الگو که لازمه عملیاتى شدن آن است را مى توان ازجمله وظایف همه نخبگان، کارشناسان و رسانه ها در شرایط کنونى دانست. مطمئنا این فرایند تبیین و تفسیر نیز تنها هنگامى از صحت و اعتبار برخوردار است که در چارچوب منظومه و گفتمان فکرى رهبر معظم انقلاب اسلامى، به عنوان واضع این مفهوم، صورت پذیرد. رهبر معظم انقلاب اسلامى در سخنان سالهاى اخیرشان بارها بر ضرورت اهتمام به فرهنگ جهادى از سوى همه آحاد مردم مخصوصا مسؤولان و نخبگان جامعه تأکید کرده اند. به عنوان نمونه، ایشان در سال91 و در دیدار با مسؤولان جهاد کشاورزى، فرهنگ جهادى را امرى حیاتى براى تمام عرصه هاى کشور عنوان مى کنند: «جهاد در صحنه هاى مختلف، وظیفه ماست و ضامن پیشرفت و پیروزى ماست. در صحنه سیاسى هم جهاد هست، در صحنه فرهنگى هم جهاد هست، در صحنه تبلیغاتى و ارتباطاتى هم جهاد هست، در صحنه هاى اجتماعى هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامى نیست؛ انواع و اقسام عرصه هاى زندگى بشر، عرصه جهادند.» ایشان در دیدار با بسیجیان هم، میان تفکر و حرکت بسیجى با تفکر جهادى پیوند برقرار کرده و بسیج را تجلیگاه جهاد در همه عرصه ها عنوان مى کنند: «بسیج عرصه جهاد است، نه قتال. قتال یک گوشه اى از جهاد است. جهاد یعنى حضور در میدان با مجاهدت، با تلاش، با هدف و با ایمان؛ این مى شود جهاد. لذا «جاهدوا بأموالکم و أنفسکم فى سبیل الله»؛ جهاد با نفس، جهاد با مال. جهاد با نفس کجاست؟ فقط به این است که توى میدان جنگ برویم و جانمان را کف دست بگیریم؛ نه، یکى از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روى یک پروژه تحقیقاتى صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید. جهاد با نفس این است که از تفریحتان بزنید، از آسایش جسمانیتان بزنید، از فلان کار پرپول و پردرآمد - به قول فرنگى ها پولساز - بزنید و تو این محیط علمى و تحقیقى و پژوهشى صرف وقت کنید تا یک حقیقت زنده علمى را به دست بیاورید و مثل دسته گل به جامعه تان تقدیم کنید؛ جهاد با نفس این است. یک قسمت کوچکى هم جهاد با مال است.» مطابق با این دیدگاه که برگرفته از مبانى و معارف دینى ماست، جهاد، فرهنگ و روحیه حاکم بر کلیه عرصه ها و ارکان زندگى بوده و هیچ عرصه اى را نمى توان بى نیاز از روحیه جهادى تصور کرد. در جامعه اى که به دنبال تحقق حیات طیبه اسلامى است و هدف نهایى خود را عینیت بخشیدن به آرمانها و ارزشهاى اسلامى قرار داده است، مطمئنا فرهنگ و راهنماى حرکت نمى تواند چیزى جز روحیه و فرهنگ جهادى باشد. فرهنگ جهادى همانگونه که مولاى متقیان مى فرماید، مایه عزت اسلام و مسلمین است: «فَرَضَ الله... الجِهادَ عِزّا لِلاسلامِ؛ خداوند... جهاد را براى عزّت و سربلندى اسلام واجب فرمود.» (نهج البلاغه، حکمت 252)
فرهنگ جهاد یعنى فرهنگ مبارزه رهبر معظم انقلاب بر مبناى فرهنگ اسلامى، روحیه و فرهنگ جهادى را به منزله نوعى روحیه و فرهنگ مبارزه جویى و کنش گرى آگاهانه معنا و تفسیر مى کنند؛ معنایى که هم در فرهنگ اسلامى و شیعى و هم در فرهنگ و زمینه هاى انقلابى و ملى ما مصادیق فراوانى براى آن مى توان برشمرد. مقام معظم رهبرى در این زمینه مى فرمایند: «معیار جهاد شمشیر و میدان جنگ نیست؛ معیار جهاد همان چیزى است که امروز در زبان فارسى ما در کلمه مبارزه وجود دارد. فلانى آدم مبارزى است. فلانى آدم مبارزى نیست. نویسنده مبارز، نویسنده غیرمبارز. عالم مبارز، عالم غیرمبارز. دانشجوى مبارز و طلبه مبارز، دانشجوى غیرمبارز و طلبه غیرمبارز. جامعه مبارز و جامعه غیرمبارز. پس جهاد یعنى مبارزه.» (بیانات رهبر معظم انقلاب در شروع درس خارج فقه20.6.73) ایشان در جایى دیگر نیز به تشریح مفهوم جهاد بهمثابه مبارزه مى پردازند: «جهاد در زبان عربى عیناً به همین معناست یعنى مبارزه. جهاد در قرآن و حدیث هم به همین معناست. همه جا به معناى جنگ مسلحانه نیست.» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 17.4.83) چنین معنایى از جهاد را به خوبى مى توان در سیره علوى مشاهده کرد. امیرالمومنین(ع) در اینباره مى فرمایند: «جاهِدوا فى سَبیلِ الله بَأَیدیکُم فَإِن لَمتَقدِروا فَجاهِدوا بِأَلسِنَتِکُم فَإِن لَمتَقدِروا فَجاهِدوا بِقُلوبِکُم؛ در راه خدا با دستهاى خود جهاد کنید، اگر نتوانستید با زبانهاى خود و اگر باز هم نتوانستید با قلب خود جهاد کنید». (بحارالانوار، ج100، ص49، ح23)
مدیریت جهادى؛ حلال مسائل کشور رهبر معظم انقلاب در دیدار سال گذشته با مسؤولان مدیریت شهرى تهران، با تأکید بر نقش روحیه و مدیریت جهادى در پیشرفتهاى شهرى تهران، مدیریت جهادى را در ابعادى وسیعتر، تنها راه برون رفت از مسائل کنونى کشور و رفع تهدیدات دشمنان عنوان کرده بودند: «اگر مدیریت جهادى یا همان کار و تلاش با نیت الهى و مبتنى بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونى فشارهاى خباثت آمیزِ قدرتهاى جهانى و در شرایط دیگر، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد.» (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار با مسؤولان مدیریت شهرى تهران،23.10.1392) مبتنى بر این دیدگاه کار و تلاش، نیت الهى و علم و درایت را باید سه ضلع اصلى مدیریت جهادى از منظر مقام معظم رهبرى عنوان کرد. مدیریت جهادى در منظومه فکرى رهبر معظم انقلاب در حکم الگوى مطلوب مدیریتى براى نظام اسلامى است؛ الگویى که قابلیتهاى لازم براى تحقق اهداف و آرمانهاى انقلاب اسلامى را دارا بوده و واجد آن توانایى ها و ارزشهایى است که از یک نظام مدیریتى کارآمد اسلامى انتظار داریم. این الگوى مدیریتى در تعامل و هماهنگى کامل با الگوها و اسناد بالادستى نظام جمهورى اسلامى نظیر سند چشم انداز توسعه و الگوى اسلامى و ایرانى پیشرفت مطرح شده و در همین راستا نیز قابل بررسى و تبیین است. الگوى مدیریتى جهادى در این دیدگاه، همان کارگزار اجرایى کارآمدى است که تحقق آرمانها و اهداف بلندمدت نظام اسلامى در گرو حاکمیت این الگو بر ساختار ادارى و اجرایى نظام اسلامى و التزام عملى همه مسؤولان نظام به آن و اهتمام جدى در جهت تحقق آن است.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید