ایده گرانی بنزین چگونه طرح شد
مسعود نیلی در حال حاضر ایده پرداز اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها به شمار می آید، مدافعی که شاید بعدها مورد انتقاد یا ستایش قرار گیرد.
چه آنهایی که در دانشگاه علامه تهران نمایشگاه «اثرات اجرای برنامه تعدیل اقتصادی» را برگزار کردند و چه مدیران تازه کار دولت قبلی که او را به میزگردهای تخصصی دعوت می کردند، همگی تایید می کنند که مسعود نیلی در دسته صدیق ترین اقتصاددانان کشور به شمار می آید که احتمالا در حال حاضر تنها مدافع قطعی اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه در بدنه دولت است.
بیرون از نهاد دولت و در میان اقتصاددانانی که رابطه مستقیمی با قوه مجرییه ندارند، از سعید لیلاز تا موسی غنی نژاد همگی به اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها رای داده اند. البته اقتصاددانانی مانند محسن رنانی به دولت هشدار می دهند که فاز دوم این طرح را اجرا نکند چراکه «اثرات مخربی برای دولت» به همراه خواهد داشت. بیرون از مرزهای ایران نیز اقتصاددانان بین المللی همچون صالحی اصفهانی براساس اتکاء به آموخته های مدرنشان به دولت ایران هشدار می دهند که اجرای طرح هایی مانند هدفمندی یارانه ها به «مقدماتی» نیاز داشته که هیچگاه در ایران به آنها توجه نشده است.
با این حال تقریبا تمامی مدیران دولتی در اظهارنظرهای خود در مورد افزایش قیمت بنزین و قطع یارانه مردم با احتیاط پیش می روند، احتیاطی که گاهی منجر به قدمی رو به جلو و گاهی گام های متعددی رو به عقب می شود.
اما مسعود نیلی پس از تجربه حضور در سازمان برنامه دولت جنگ و سپس تدوین برنامه تعدیل اقتصادی که به تورم 49 درصدی منجر شد، دیگر قید فعالیت های اجرایی را برای همیشه زد. تقریبا تمامی نویسندگان این برنامه که بعدها در دسته اقتصاددانان صاحب نام ایران قرار گرفتند، پس از خروج اعتراضی و شاید هم اجباری از سازمان برنامه همگی سمت های اجرایی را رها کردند و حداکثر در دانشگاه های کشور صندلی برای تدریس و تحقیق یافتند.
از میان جمع «لیبرال های» معترض، تنها مسعود نیلی گاهی در نشست ها و گاهی در شوراهای تخصصی شرکت می کرد و حتی خود میزبان برگزاری جلسات اینگونه می شد. علینقی مشایخی، محمد طبیبیان و دیگران هرگز حاضر نشدند، با عنوان رسمی مدیر دولتی، پای میز مشترک با مسولان اجرایی کشور بنشینند و البته گاهی حتی از سوی منتقدانشان نیز به همین دلیل تقدیر می شدند که پس از یک شکست تاریخی در برنامه ریزی اقتصادی، دستگاه اجرا را به مقصد دانشگاه ترک کردند. حضور دانشگاهی آنها حتی گاهی چنان مورد تکریم قرار می گرفت که منتقدانشان نیز تایید می کردند:« سال های بازنشستگی دولتی و حضور در دانشگاه های ایرانی و خارجی منجر شد تا اساس تفکرات آنها تغییر کند.» و البته هیچگاه این «اساس» تغییر یافته تعریف و تفسیر نشد.
گروه اقتصاددانان لیبرال اجرای نیمه کاره برنامه تعدیل ساختاری و سرخوردگی های پس از آن را دلیل قانع کننده ای برای خروج شان یافتند.
رقبا و منتقدان آنها نیز البته پس از مدتی کوتاه به همان سرنوشت دچار شدند. هدایتگران بعدی سازمان برنامه پس از نگارش برنامه چهارم توسعه، از متن تصمیم گیری به عمق گوشه نشینی رفتند و فاصله «عرش» تا «فرش» را در زمانی کوتاه طی کردند. محمدستاری فر به عنوان سرلیست این گروه تنها اتاقی کوچک در دانشگاه یافت.
اقتصاددانان منتقدی همچون فرشاد مومنی نیز دو دهه پس از حضور در دولت میرحسین موسوی هیچگاه به دولت قدم نگذاشتند تا نشان دهند انتقاد از بیرون لذتی افزون تر از حضور در درون دولت دارد.
از میان این جمع تنها مسعود نیلی که در سرحد میان دولت و دانشگاه ایستاد. او همان زمانی که در دانشگاه شریف صندلی ریاست را در اختیار داشت، مطالعه در مورد طرح هدفمندی را آغاز کرد. اولین پژوهش در مورد «اثرات اجرای طرح هدفمندی یارانه ها» را به سفارش اتاق بازرگانی تهران و مدیریت او نشان داد که اصلی ترین ایده اقتصادی دولت نهم و دهم در نتیجه به بحران سخت مدیریتی رسیده است.
مسعود نیلی حداقل براساس اطلاعاتی که در سایت های خبری و محافل دولتی منتشر می شود، ایده پرداز اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها به شمار می آید. نیلی به اجبار یا اختیار پست اجرایی در دولت یازدهم بپذیرفت. حداقل خبرهای منتشر شده در وب سایت های خبری نشان می داد از ریاست بانک مرکزی تا حضور در وزارت اقتصاد به او پیشنهاد شده بود ولی در نهایت تمامی روسای رسمی نهادهای اصلی اقتصادی ایران از میان افرادی انتخاب شدند که حداقل در ظاهر نزدیکی و همسویی با او نداشتند.
با این حال در میان خبرهای پراکنده رسانه ها همچنان نام مسعود نیلی به عنوان ایده پرداز برنامه های اقتصادی دولت عنوان می شود. طی سه هفته اخیر بارها اظهارنظرهایی متفاوت در مورد آینده طرح هدفمندی یارانه ها عنوان شده است. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور با احتیاط در مورد گرانی بنزین صحبت کرده است و حتی گاهی احتیاط را تا مرز توقف اجرای طرح پیش برده است. نوبخت سخنگوی دولت و معاون رئیس جمهور نیز از او عبور کرد و بیان داشت در صورت بروز اثرات تورمی در گرانی بنزین، طرح متوقف می شود. وزیرامور اقتصادی و دارایی نیز در تلویزیون حاضر شد و به همه مردم اطمینان داد هیچ نیازمندی بدون یارانه ماهیانه 45 هزار تومانی باقی نمی ماند. رئیس کل بانک مرکزی تنها پای خود را از اظهار نظر بیرون کشید.
تنها مسعود نیلی طی روزهای گذشته و البته ماه های پیش به حمایت از اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها پرداخته است. او به تازگی نیز گفته است:« در حوزه انرژی تامین سوخت از سال 94 با مشکل مواجه خواهد شد، از مردم خواست که نگران افزایش یکباره قیمت حامل ها نباشند.» او در حال حاضر تنها مدافع تمام قد اجرای فاز دوم به شمار می آید. آنهایی که بیرون از حلقه دولت نشسته اند به نیلی هشدار می دهند که سرنوشت آکادمیک او نباید به آینده طرح هدفمندی گره بخورد.
مصلحان اقتصادی به دولت توصیه میکنند، پیش از اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانهها از مشاوره کارشناسان بین المللی بهره گیرند. همان کارشناسانی که طی سال های گذشته به دولت نهم و دهم هشدار می دادند که راه اجرای این طرح را به اشتباه رفته اند.
مسعود نیلی در حال حاضر ایده پرداز اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها به شمار می آید، مدافعی که احتمالا بعدها در سیبل انتقادات نیز قرار می گیرد. موفقیت فاز دوم طرخ هدفمندی یارانه ها می تواند او را قهرمان کند. حتی عده ای در حال حاضر نیز او را ستایش می کنند که سرنوشت کارنامه شخصی اش را به نتیجه طرحی چنین مهم و البته با نتیجه مبهم گره زده است. طرحی که خیلی از اقتصاددانان جسارت حمایت رسمی از آن را نیافتند و یا در بروز اعتقاداتشان محافظه کاری کردند.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید