FATF، پیششرط ارتباط بانکی یا مذاکره با آمریکاست؟!
جریان حامی FATF اخیراً با ایجاد موج رسانهای ادعا کرده جهت برقراری روابط بانکی با دنیا نیاز به تعیین تکلیف ایران در لیست سیاه FATF است؛ ادعایی که از پشتوانه و استدلال کارشناسی تهی است.
خبرگزاری مهر: جریان حامی FATF اخیراً با ایجاد موج رسانهای ادعا کرده است که جهت برقراری روابط بانکی با اقتصاد جهانی نیاز به تعیین تکلیف وضعیت ایران در لیست سیاه FATF وجود دارد. ادعایی که هر چند ضریب رسانهای بالایی دارد، اما خالی از پشتوانه و استدلال کارشناسی است.
در سه سال اخیر که روند تصویب لوایح مورد درخواست FATF در شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام دچار مشکل شده بود، جریان حامی FATF اهتمام داشت با گره زدن FATF به مشکلات و مسائل روز کشور نقش آن را پررنگ کند و در نتیجه، هزینه مخالفت با این لوایح را بالا ببرد. به عنوان مثال FATF یک روز بهانه عدم راهاندازی اینستکس میشد! روز دیگر FATF تبدیل به عامل قهر سرمربی باشگاه استقلال و در ایام دیگر تبدیل به مانع جدی توافق راهبردی ایران با روسیه و چین میشد!
اکنون که به نظر میرسد جو بایدن، رقیب دموکرات رئیسجمهور کنونی آمریکا برنده انتخابات ریاستجمهوری شده است، جریان حامی FATF اقدام به راهاندازی موجی رسانهای کرده مبنی بر اینکه بدون تصویب لوایح FATF و تعیین تکلیف وضعیت ایران در لیست سیاه این نهاد، برقرار شدن روابط بانکی با اقتصادهای خارجی ممکن نیست.
به عنوان مثال روزنامه شرق اخیراً با نقل قول از محمد صدر، عضو تشخیص مصلحت نظام به این موضوع پرداخته است. محمد صدر گفته است: «در صورت لغو تمام تحریمها درصورتیکه FATF حل نشود، همچنان روابط تجاری و بانکی دچار مشکل است و باید دوستان در رأس مجمع به این مسئله توجه جدی داشته باشند».
روزنامههای دیگر مانند تعادل، آرمان ملی، اعتماد نیز با همین رویکرد به این مسئله پرداختهاند. یوسف مولایی در سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته است: «بعد از تحولات اخیر در ایالات متحده و حضور بایدن و دموکراتها در کاخ سفید، بحث احیای دوباره برجام، پایان تحریمها و گشایشهای اقتصادی نیز مطرح شده است. اما باید بدانیم که حضور در صحنه مناسبات اقتصادی و ارتباطی جهانی، ملزوماتی میطلبد که تا وقتی این ملزومات فراهم نشوند، نمیتوان انتظار گشایش خاصی در اقتصاد و معیشت کشور داشت. یکی از گزارههای مهمی که نظام سیاسی کشور باید به سرعت تکلیف خود را با آن روشن کند، FATF و لوایح مرتبط با آن است».
وزنه FATF سنگینتر است یا تحریمها؟!
ادعای مطرح شده در بالا از پشتوانه کارشناسی و استدلالی محکمی برخوردار نیست و جریان حامی FATF از پرداختن به مسائل مهم طفره میرود. مسئله مهمی که باید به آن پرداخته شود، وزنه FATF در روابط مالی و بانکی ایران است. بررسی آمارهای تجارت خارجی به تفکیک صادرات غیرنفتی و واردات میتواند تا حدودی وزنه FATF در اقتصاد ایران را مشخص کند. از آنجا که تجارت خارجی مابهازای مالی نیز دارد (هر تراکنش تجاری میتواند به معنای انجام یک تراکنش مالی نیز باشد)، بررسی آمار تجارت خارجی تا حدودی میتواند به روشن شدن این مسئله کمک کند.
از سال ۱۳۸۷ که ایران در لیست سیاه FATF قرار گرفت تا سال ۱۳۸۹ که تحریمهای فلج کننده آمریکا اعمال شد (اجرای قانون سیسادا در سال ۲۰۱۰)، تجارت خارجی ایران روند افزایشی داشته است در جدول زیر آمار تجارت خارجی به تفکیک واردات و صادرات غیرنفتی (بدون احتساب میعانات) نشان داده شده است. طبق این جدول میتوان مشاهده کرد از سال ۱۳۸۷ که ایران در لیست سیاه FATF قرار گرفت تا سال ۱۳۸۹ که تحریمهای فلج کننده آمریکا اعمال شد (اجرای قانون سیسادا در سال ۲۰۱۰)، تجارت خارجی ایران روند افزایشی داشته است.
همچنین در برهه اجرای برجام و تعلیق ایران از لیست سیاه میتوان متوجه شد که FATF در این برهه نیز تأثیر قابل توجهی نداشته است. صادرات غیرنفتی در دوره برجام به دلیل رکودی که در سالهای ابتدایی دولت یازدهم وجود داشت، تغییر زیادی ندارد، اما واردات در سال ۹۶ به دلیل افزایش صادرات نفتی در سال ۱۳۹۵ افزایش قابل توجهی داشته است.
از طرف دیگر بررسی اظهارنظرهای افراد مطلع نسبت به این حوزه نیز میتواند به روشنتر شدن این موضوع کمک کند. تاکنون اظهارنظرهای متعددی از سوی مسئولین بانکی، مجلس شورای اسلامی، دولت و فعالان بازرگانی صورت گرفته است مبنی بر اینکه FATF در برابر تحریم وزن چندانی ندارد.
همتی، رئیس بانک مرکزی در اسفندماه ۱۳۹۸ گفته است: «در شرایط عادی و بلندمدت تصویب FATF ممکن است برای اقتصاد ما مثبت باشد. اما در شرایط حال حاضر کل تجارت ما از روشهای غیرقابل تحریم صورت میگیرد. {FATF} اصلاً روی {اقتصاد} ما تأثیری ندارد».
مجید قاسمی، دبیرکل کانون بانکها و مؤسسات اعتباری خصوصی نیز در رابطه با قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF در اسفندماه ۱۳۹۸ اظهار داشت: «با توجه به محدودیتهایی که تحریم بر اقتصاد ملی تحمیل کرده است، هر تصمیمی در FATF گرفته میشد، بدتر از این نمیشد و ایجاد نگرانیهای بیش از حد، یا بر اساس عدم تسلط اظهارنظرکنندگان بر موضوع از نظر تخصصی است یا بر اساس مقاصد دیگری است که این افراد دارند».
رئیس جمهور در جلسه هیئت دولت در تاریخ اسفندماه ۱۳۹۸ نیز با بیان اینکه بانک مرکزی و دستگاههای اقتصادی و تجاری ما برنامهریزی لازم برای تجارت در شرایط تحریمی را انجام دادهاند و تلاش میکنند آثار منفی آن بر اقتصاد و مبادلات بینالمللی ما را به حداقل برسانند، گفت: «البته محدودیت تحریمهای آمریکا خیلی شدیدتر و بیشتر از محدودیتهای FATF میباشد، ولی تلاش دولت برای آن بود که مصوبه FATF، مجوزی به دولت آمریکا برای فشار بیشتر به طرفهای تجاری ما ندهد».
احسان خاندوزی نماینده تهران در مجلس یازدهم و نایب رئیس کمیسیون اقتصادی هم در پاسخ به پرسش پایگاه خبری انتخاب که آیا بحث FATF و تحریمهای بانکی تأثیری در مشکلات اقتصادی به ویژه در حوزه واردات و صادرات ندارد، گفت: «ما با فعالان اقتصادی در جلسات مختلف کمیسیون اقتصادی نشستهایی را برگزار کردیم. جالب است که هیچکدام از این فعالان اقتصادی درباره FATF بحثی نداشتند و اشارهای به این موضوع نکردند. آنان در خصوص مباحث اقتصادی، مسائل دیگری را چالش امروز اقتصاد میدانند».
توصیه سیاستی بر اساس گزارههای غیرواقعی!
یکی از دلایل کارشناسی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام در مخالفت با تصویب لوایح مرتبط با FATF ایراد شد، اثرگذاری لوایح FATF بر روی سیاستهای کلان امنیتی و اقتصادی کشور بوده است. حامیان FATF توصیه سیاستی به نظام ارائه میدهند که اساس این توصیه بر روی یک گزاره غیرواقعی و به دور از شواهد میدانی بنا شده است. حامیان FATF میگویند در صورتی که جو بایدن به برجام بازگردد و تحریمها را بردارد، نیاز است برای عادیسازی روابط بانکی وضعیت ایران در رابطه با FATF مشخص شود. در این ادعا دو «اما و اگر» جدی وجود دارد: اکنون کارزار انتخاباتی آمریکا هنوز به اتمام نرسیده است و معلوم نیست رئیسجمهور بعدی آمریکا جو بایدن باشد.
از طرف دیگر ادعای مطرح شده در رابطه با بازگشت به برجام و برداشتن تحریمها چقدر با شواهد و واقعیتهای میدانی مطابقت دارد؟ آنچه که جو بایدن به طور رسمی در رابطه با ایران مطرح کرده است، یادداشت وی در کانال رسانهای CNN بوده است. جو بایدن در این یادداشت مینویسد: «من در رابطه با چالشهایی که نظام {ایران} برای منافع امنیتی آمریکا، دوستان و شرکای ما و مردم آن ایجاد میکند، توهم ندارم. اما راه هوشمندانهای برای سختگیری به ایران وجود دارد. در روش ترامپ، او نزدیکترین متحدین ما را نادیده گرفت و تنها و بدون برنامه از توافقی خارج شد که چشمان و گوشهای جهانیان را در برنامه هستهای ایران قرار داد و با راستیآزمایی راههای ایران به تسلیحات هستهای را مسدود میکرد».
همچنین اظهارنظر مشاوران سیاست خارجه و امنیت ملی جو بایدن کمک میکند، راهبرد بایدن در برابر ایران بهتر درک شود. جیکوب سالیوان، مشاور امنیت ملی «جو بایدن» در دوره معاون اولی وی (در دوره اوباما) و مشاور بایدن در امور خارجه برای انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری آمریکا در دیماه ۱۳۹۸ گفته است: «ایرانیها باید واقعبینتر باشند. حتی فکر کردن به اینکه آمریکا بخواهد بدون گرفتن تضمینهای جدی از ایران برای شروع فوری مذاکرات جدید، تخفیفی در تحریمها ایجاد کند، کاملاً غیرعملی و نشدنی است. ایران باید وارد توافقی جدید با آمریکا شود که حداقل سه موضوع را شامل شود: تمدید موعدهای موجود در برجام، بازرسیهای آژانس و برنامه موشکهای بالستیک بینقارهای».
از طرف دیگر آنتونی بلینکن، معاون وزیر خارجه آمریکا بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ و مشاور امنیت ملی جو بایدن در تاریخ ۳۰ خردادماه ۹۹ اظهار داشته است: «در صورت پیروزی بایدن، تحریمهای ضدایرانی آمریکا همچنان به قوت خود باقی خواهند ماند».
با جمعبندی اظهارنظرهای تیم سیاست خارجه جو بایدن میتوان متوجه شد که با آمدن بایدن، تحریمهای مهم برداشته نخواهد شد و گزاره «بازگشت بایدن به برجام و برداشتن تحریمها» دور از واقعیت است با جمعبندی اظهارنظرهای تیم سیاست خارجه جو بایدن میتوان متوجه شد که با رئیس جمهور شدن بایدن، ساختار تحریم علیه ایران دچار فروپاشی نخواهد شد و تحریمهای اساسی و مهم برداشته نخواهد شد.
تجربه برجام در دوره اوباما نشان میدهد که ساختار تحریمهای ثانویه سر جای خود باقی مانده بود و بانکهای مطرح خارجی (به ویژه بانکهای اروپایی) به دلیل ترس از این تحریمها با طرف ایرانی کار نمیکردند؛ بنابراین میتوان گفت گزاره «بازگشت بایدن به برجام و برداشتن تحریمها» دور از واقعیت است؛ به ویژه با «سیگنالهای ضعف»ی که تاکنون دولتمردان ما در رابطه با اثرات تحریمهای آمریکا و سختی این تحریمها نسبت به دوره قبلی تحریم ارسال کردهاند، میتوان گفت فروپاشی ساختار تحریمهای آمریکا به شدت دور از واقعبینی است. فشار بر روی ایران باقی خواهد ماند تا زمانی که ایران در حوزههای دیگر نیز امتیاز بدهد.
FATF؛ یک مسئله سیاسی
کاهش قابل توجه اخیر قیمت ارز و سکه در حالی صورت گرفت که وضعیت ایران نسبت به FATF و همچنین تحریمهای آمریکا تغییر پیدا نکرده بود. پیش از این، جریان حامی FATF عنوان میکرد که دلیل گرانی ارز و تنگ شدن سفره معیشت، عدم تصویب لوایح FATF است بعد از اعلام خبرگزاریهای رسمی آمریکا مبنی بر انتخاب جو بایدن به عنوان رئیسجمهور بعدی آمریکا، مشاهده شد که بازار ارز، سکه و خودرو دچار کاهش قیمت قابل توجهی شد. قیمت دلار از ۳۰ هزار تومان روز چهارشنبه ۱۴ آبانماه ۱۳۹۹ به ۲۴ هزار تومان در روز شنبه ۱۷ آبانماه رسید و سکه نیز از ۱۵ میلیون تومان به ۱۲ میلیون تومان کاهش یافت.
این کاهش قابل توجه قیمتها در حالی صورت گرفت که وضعیت ایران نسبت به FATF و همچنین تحریمهای آمریکا تغییر پیدا نکرده بود. پیش از این، جریان حامی FATF در رسانههای خود عنوان میکرد که دلیل گرانی ارز و تنگ شدن سفره معیشت، به خاطر عدم تصویب لوایح FATF است.
با توجه به این موضوع میتوان گفت مسئله بازار و معیشت مردم بیشتر به مدیریت داخل کشور باز میگردد تا FATF و حتی تحریم.
اما اینکه چرا این جریان داخلی اکنون اقدام به ایجاد موج رسانهای در رابطه با FATF کرده است، ناشی از راهبرد کلان این طیف و جریان برای حل مشکلات اقتصادی کشور است. این جریان حل مشکلات اقتصادی کشور را در مذاکره با آمریکا میبیند و به همین دلیل در مقاطع مختلف FATF را بهانه مسائل گوناگون از جمله همکاری راهبردی با چین و روسیه کرده است تا آدرس مذاکره با آمریکا را به افکار عمومی ارائه بدهد.
دیدگاه تان را بنویسید