چگونه مدیریت خوبی داشته باشیم؟ (3 تکنیک کاملا کاربردی)
آیا فکر می کنید مدیر خوبی نیستید؟ یا مدیر خوبی هستید که مدیریت خوبی ندارد؟ مسئله این است که برای داشتن مدیریت خوب می بایست مدیر خوبی باشید و در این نوشتار قصد داریم به شما 5 عادت را معرفی کنیم که به کمک آنها قطعا مدیر خوبی خواهید شد و به خوبی همه چیز را مدیریت خواهید کرد.
- فراموش نکنید یک مدیر یا رهبر خوب همیشه از مثال های مثبت استفاده می کند و می داند از نقاط قوت خود چگونه استفاده کند تا تیم خود را به سوی نتایج مثبت هدایت کند.
- مدیران موفق در سراسر جهان همواره پرسنل خود را به خوبی می شناسند و سعی می کنند راه هایی را برای کمک و انرژی دادن به آنها پیدا کنند تا بهترین بازدهی را به ارمغان آورند.
- مهمترین مسئله آن است که یک مدیر همواره با اعضای تیم خود ارتباط برقرار کند و اهداف را شفاف به آنها توضیح دهد و انتظاراتش را به خوبی بیان کند و بازخورد مناسبی به عملکرد هریک از پرسنل بدهد.
- این نوشتار برای مدیرانی مناسب است که مدیر یا صاحب یک کسب و کار کوچک هستند و به دنبال یادگیری توانایی مدیریت و رهبری موثر هستند.
تفاوت است بین یک مدیر و یک رهبر: یک مدیر بر روی وظایف و ساعات کاری تمرکز دارد در حالی که یک رهبر بر روی رشد و حال خوب اعضای تیم تمرکز می کند. بهترین مدیران همانا کسانی هستند که بدانند چگونه هر دو نقش را به خوبی ایفا کنند، یعنی هم رهبر خوبی باشند و هم خوب مدیریت کنند. همانطور که می دانید مدیریت ترکیبی از تجربه و مهارت ذاتی است که در ادامه توضیح داده خواهد شد. ممکن است شما در رشته مدیریت تحصیلات آکادمیک داشته باشید و پس از انجام پایان نامه مدیریت و دفاع از آن و گرفتن مدرک تحصیلی وارد یک سازمان شده باشید اما داده ها نشان می دهد مدیران موفق از هوش هیجانی یا هوش اجتماعی و همچنین مهارت های نرم خود استفاده می کنند تا همزمان هم مدیر خوبی باشند و هم رهبر خوبی؛ در حال حاضر مدیران موفق زیادی در سازمان های مختلف در حال کار کردن هستند و به خوبی توانسته اند این نقش را ایفا کنند؛ اگر آنان توانسته اند، شما نیز خواهید توانست تنها کافیست به خود باور داشته باشید.
چرا هوش هیجانی (EQ)؟ قبلا اینگونه باب شده بود که در یک محیط هر کس بیشترین ضریب هوشی (IQ) را داشته باشد باهوش ترین فرد قلمداد می شود اما با پیشرفت علم این امر ثابت شد که افراد دارای هوش هیجانی به علاوه چهار مهارت اصلی اش که شامل خودآگاهی، خود مدیری، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط است در واقع بهترین عملکرد را در یک تیم یا سازمان را دارا هستند.
در ادامه تمام آن چیزی که نیاز است به منظور تبدیل شدن به یک رهبر خوب شدن انجام دهید و همچنین چگونه به بهترین شکل انواع پرسنل را مدیریت کنید را خواهید آموخت. با ما همراه باشید!
چگونه مدیر خوبی باشیم؟
با تیم کار کنید نه اینکه از بالا دستور دهید
شاید دوست داشته باشید در کار مشارکت داشته باشید اما زمانی که به یک رئیس تبدیل شوید ناخودآگاه مجبور خواهید شد برخی از مسئولیت های خود را بر عهده دیگران بگذارید.
به عنوان یک مدیر شما هم مانند زیر دستان خود مسئولیت هایی را دارید، درست است اکثر کارها بر عهده پرسنل شما است اما شما نیز می بایست دست به کار شوید در غیر این صورت کار به خوبی پیش نمی رود. علاوه بر این شما می بایست تیم خود را در تصمیم گیری سهیم کنید و از آنها مشورت بگیرید.
پرسنل خود را بشناسید
هر یک از پرسنل نقاط قوت، ضعف و روش یادگیری منحصر به فرد خود را دارا هستند. وظیفه شما به عنوان مدیر این است که به جای قضاوت، هریک از پرسنل را بشناسید و بدانید هریک دارای چه ویژگی هایی هستند تا بتوانید به طور موثر آنها را رهبری کنید. برای این کار تنها کافیست بر روی نحوه کار کردن و خروجی کار آنها تمرکز کنید و همچنین پرسیدن چند سوال ساده می تواند جزئیات را برای شما شفاف کند و خواهید فهمید هر یک از آنها در چه چیزی خوب هستند و بهترین نتایج را برای تیم شما به ارمغان خواهند آورد.
همچنین می توانید سوالاتی را به این شکل از پرسنل خود بپرسید: «بدترین روزی که در سه ماه کاری اخیر داشتی کی بود؟» این نوع سوالات و مکالمات بسیار مهم هستند و به شما کمک می کند چه اشتباهاتی در مدیریت داشته اید و چه چیزی خوب پیش نرفته بود و بر اساس آن شرایط را احیا کنید.
یک محیط کار مثبت تشکیل دهید
این مسئله را جدی بگیرید: شما باید یک محیط مثبت، فان و صمیمی ایجاد کنید که کارکنان تیم شما حس خودی بودن و احترام داشته باشند. یک کارمند خوشحال راندمان و خروجی خیلی بهتری خواهد داشت. بدین منظور می توانید از یک فرهنگ سازمانی مثبت و فراگیر الگو برداری کنید و آن را در تیم خود پیاده و اجرا کنید.
به طور دقیق تر شما می بایست کوچکترین موفقیتی که تیم شما به دست می آورد را به رسمیت بشناسید و به چشمتان بیاید زیرا بزرگ ترین رهبران در سازمان ها از پرسنل خود قدردانی، تعریف و تمجید می کنند و این باعث می شود پرسنل بدانند کاری که انجام می دهند به چشم می آید و در نتیجه باعث می شود با جان و دل کار کنند.
در این نوشتار آموختیم در صورتی که بخواهیم مدیر خوبی شویم و خوب مدیریت کنیم می بایست نه یک رئیس بلکه یک رهبر و رفیق برای پرسنل باشیم. یک رهبر مانند مربی پرسنل را همراهی می کند، برای آموزش و رشد آنها وقت می گذارد و به حال خوب آنها اهمیت می دهد. پرسنل با پرسنل فرق می کند و نمی توان یک نسخه را برای همه کارکنان یک سازمان پیچید، بدین معنا که می بایست با هریک به طور متفاوتی برخورد کرد. به طور واضح تر برای مدیریت هر فرد به مهارت های رهبری متفاوتی نیاز است و رهبران موفق در سازمان ها این موضوع را به خوبی آموخته اند.
از همراهی شما متشکریم!
با تشکر از موسسه تز نویسان
دیدگاه تان را بنویسید