امواج شبهه پاسخ می دهد؛
رسانه های معاند چگونه به اعتراضات اجتماعی جهت سیاسی می دهند؟
کارشناسان رسانه با حضور در رادیو گفتوگو درباره شگردهای رسانه های بیگانه در امنیتی و سیاسی سازی اعتراضات و مطالبات ساده مردمی سخن گفتند.
از جمله رسالت های رسانه های معاند در کنار اهداف براندازانه ، تلاش برای بزرگنمایی برخی اتفاقات ، سیاه نمایی و امنیتی سازی از وقایع اجتماعی کشور است. از بنیاد های جرج سوروس ، کارنگی تا ده ها اندیشکده غربی در پشت پرده رسانه های معاند ، مدیریت استراتژیک جهت دهی پیام ها برای ایجاد آشوب و بحران در ایران به عهده دارند . این رسانه ها تلاش می کنند با استفاده از گرانی ، تورم و مسائل زیست محیطی ، فساد و ناکارآمدی را به مخاطب القا کنند . این رویکرد ذیل پشتیبانی حکومت های امریکا و اروپا بر براندازی و حتی تجزیه در ایران اسلامی تمرکز دارد و رسانه ها با تکنیک های متعدد این هدف را دنبال می کنند.
اساسا هیچ اتفاق حتی ساده ای در ایران وجود ندارد که این رسانه ها به دنبال بحران سازی و ایجاد آشوب از آن نباشند و در بستر شبهه سازی ها ، دوغ و دوشاب را باهم یکی کرده و به صورت خوراک رسانه ای به مخاطب ایرانی می دهند . از این رو سپهر رسانه ای انقلاب اسلامی ضمن شناخت اهداف و شگرد دشمن ، باید در رویکردی پیش دستانه هر نوع تحرک دشمن را شناسایی کند . در این راستا برنامه « امواج شبهه» امروز به موضوع رسانه های معاند و بزرگ نمایی رویدادها و امنیتی سازی از اتفاقات کشور می پردازد . در این برنامه که به همت سرویس سیاسی رادیو گفت وگو برگزار شد ، دکتر وحید آقامحسنی ، دکترای مدیریت رسانه و پژوهشگر ارشد رسانه و دکتر محمد بهرامی ،کارشناس و استراتژیست حوزه رسانه و فضای مجازی به گفتگو و مباحثه پرداختند که در ادامه مشروح آن را می خوانید ؛
** آقای بهرامی از نظر شما چرا رسانا های معاند به دنبال بزرگنمایی از اتفاقات کشور هستند؟
آنچه که امروز تحت عنوان بزرگنمایی از رویدادها در رسانه های بیگانه مطرح می شود بی شک پیشینه ای دارد که با یک استراتژی بلند مدت برنامه ریزی شده تلاش می کند با مدیریت افکار و ایجاد گرایش برای ذهن ها ، مخاطب را برای پذیرش پیام آماده سازد یعنی رسانه ها با استراژی خاصی از گذشته با خرده پیام ها و پیام های معمولی به صورت تدریجی و آرام ، افکار را به سمتی که میخواهند جذب می کنند .
* جای خالی قرارگاه رسانه ای در کشور
ما همیشه از جنگ فرهنگی و رسانه ای بسیار سخن گفته ایم اما فضای عینی آن را به خوبی لمس نکرده ایم. متاسفانه باید اعتراف کنیم که این مهم برای برنامه ریزان و مسئولین هم آنچنان که باید ملموس نبوده است . همان گونه که در ۸ سال دفاع مقدس ، قرارگاه مرکزی با نام « خاتم الانبیا » ایجاد کردیم و مدیریت واحد جنگی را به این بخش سپردیم اکنون فضای رسانه ای هم یک قرارگاه مرکزی می طلبد. اگر ارتش و سپاه در قرارگاه خاتم الانبیا با دو رویکرد نظامی اما یک واحد در مقابل دشمن ایستادند ، در قرارگاه رسانه ای باید همه ی یگان های رسانه ای کشور و افکار عمومی جهت مقابله با تهدیدهای دشمن صف آرایی کنند.
* سواد رسانه ای با احساس مخاطب درگیر است
در فضایی که دشمن شرایط را برای تهاجم مهیا کرده است با یک تلنگر ، اتفاق یا سو مدیریت ، پیام هایی را آماده و به جامعه ما القا میکند؛ از این رو باید مدیریت پیام در قالب سواد رسانه ای به صورت خیلی جدی پیگیری و به آن پرداخته شود . سواد رسانهای بر خلاف سواد علمی ، تحصیلی نیست ، بلکه ادراکی است به همین دلیل به راحتی می توان با احساس با آن مقابله کرد . آن چیزی که نوک پیکان پیام در رسانه های دشمن است همین احساس است. در واقع این رسانه ها احساس مردم در حوزه اقتصاد ، سیاست و همه حوزه های اجتماعی را تحت شعاع خودشون قرار می دهند و روی احساس ها حرکت میکنند تا بتوانند رفتارهای مردم رو به نوعی مدیریت کنند. از نظر من بهترین راه مقابله با این شگرد دشمن ، افزایش سواد رسانه ای است . این دانش با تبیین به دست می آید و شاید بتوان گفت یکی از گام های اساسی برای تحقق جهاد تبیین که مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند موضوع سواد رسانه ای است.
نگاه و دغدغه ای که پژوهشگران ، اساتید دانشگاه و دلسوزان در گروه های مردمی به حوزه رسانه دارند به صورت پراکنده است ، قرارگاه مرکز رسانه ای می تواند تمام این نظرات و فعالیت ها را در یک راستا همسو کند . زمانی که یک اعتراض مدنی ساده مانند کارگران نیشکرهفت تپه یا فرهنگیان رخ می دهد ، رسانههای دشمن می کوشند اعتراض مسالمت آمیز افراد را با سو نیت به ذهن مخاطب القا کنند . متاسفانه این جهت دهی کاملا وارد فضای امنیتی می شود و اغتشاشات را ایجاد می کند یعنی به راحتی می توانند فضای آرام و مسالمت آمیز که افراد در آن به سادگی حرف می رنند ، اعتراضات خود را مطرح می کنند و نتیجه می گیرند را به آشوب تبدیل کنند و نظم و آرامش جامعه را بر هم بزنند. در چنین شرایطی ، هر جامعه ای اعم از غربی یا شرقی ناچار است برای حفظ خود تدابیر امنیتی را به کار بندد. در بیان کلی رسانه با القا ، تمدید افکار ، جهت دهی و برهم زدن فرایند مسالمت آمیز تلاش می کند که جو عمومی جامعه را به هم بریزد تا فضای امنیتی ایجاد شود ، در این شرایط حتی مراسمی که برای تشیع مرحوم آیت اله فاطمی نیا برگزار می شود و نیروهای نظامی برای نظم دهی حضور دارند ، امنیتی تصویرسازی می شود و این گونه به ذهن مخاطب القا می شود که بخش هایی از کشور ناآرام است به همین دلیل نیروهای نظامی افزایش یافته است . در واقع این دید مردم به وقایع کشور را می توان در جهت دهی افکار دشمن در رسانه های معاند جستجو کرد.
* اعتراض یک محرک قوی برای تغییرات اجتماعی
** آقای محسنی ، اساسا امنیتی کردن و سیاسی سازی امور از سوی رسانه های معاند چه تبعات سیاسی برای ما دارد ؟
عوامل گوناگونی در گزارش رسانه ها موثر است که از جمله آن می توان سیستم سیاسی کشوری که رسانه در آن قرار دارد و مالکیت رسانه را نام برد . در دانش جامعه شناسی « اعتراضات » به عنوان یک محرک قوی برای تغییرات اجتماعی و سیاسی شناخته می شود و در این میان کار رسانه ، مخالفت یا موافقت با این اعتراضات است . رسانه های معاند با توجه به این ساختار ، وارد فضاهایی از این دست می شوند و از آن به سود خود بهره می برند . دلایل اعتراضات متفاوت است ، به عنوان مثال در شرایط کنونی ، رنگ و بوی اقتصادی و معیشتی دارد . موضوع امنیتی کردن این گلایه ها و چارچوب بندی که رسانه ها از این اعتراضات ارائه می دهند ، به سیاست گذاری رسانه ها مرتبط است . یکی از ترفندهای پرکاربرد رسانه های بیگانه این است که به مخاطب القا کنند سیاست های معیشتی حاکمیت موجب به خطر افتادن معیشت شده است . مانند این که عنوان می کنند سیاست های اشتباهی در کشور وجود دارد که موجب تحریم ایران و تنگنای اقتصادی و معیشتی مردم شده است . بنابراین جهت دهی به ذهن مخاطب از یک موضوع ساده معیشتی آغاز می شود و به سمت موضوعات امنیتی کشانده می شود تا در زمان مناسب ، از اعتراضات و مطالبه گری های مردم ، بهره برداری سیاسی صورت بگیرد.
* رویکرد دوگانه رسانه در مواجه با جامعه ایران
** آقای بهرامی به صورت مصداقی چگونه می تواند رفتار متضاد رسانه های معاند را تشریح کرد ؟
بهرامی : در تکمیل سخنان دکتر محسنی و برای بیان یک مورد مصداقی ، باید به فضای حال حاضر جامعه که موضوع حذف ارز ترجیحی یا آزادسازی یارانه ها رخ داده است ، اشاره کنم . در سال 97 یعنی در زمان ریاست جمهوری ترامپ که موضوع تحریم ها به صورت جدی مطرح و ارز دچار یک جهش شدید و ناگهانی شد ، دولت ایران ارز را دو نرخی کرد . در همان روزها ، رسانه های معاند دولت را به دلیل این کار سرزنش می کردند و از تبعات اجتماعی و اقتصادی این طرح انتقاد می کردند اما زمانی که دولت جدید تصمیم گرفت ارز را تک نرخی ، یارانه ها را آزاد و مبلغ آن را به صورت مستقیم به مردم اعطا کند ، همان رسانه ها حرف های گذشته خود را نقض می کنند و از این طرح هم انتقاد می کنند . درواقع رویکرد این رسانه در برابر مسائل جامعه ایران ، دوگانه و متضاد است . اهدافی که رسانه های دشمن پیگیری می کنند از دو بخش درونی و بیرونی تشکیل شده است . بخش بیرونی درباره مسائلی چون حقوق بشر ، انرژی هسته ای و ... نگاه جامعه جهانی را نسبت به ایران تغییر می دهد . بر اساس یک نظر سنجی درباره انرژی هسته ای در امریکا ، نزدیک به 50 درصد مردم این کشور ، رژیم صهیونیستی را صاحب سلاح هسته ای می دانند ، در حالی که این رژیم در شورای حکام سازمان ملل حضور ندارد ، معاهدهNPT را نپذیرفته و به روشنی ساخت کلاهک هسته ای را در پیش گرفته است ، در مقابل ایرانی که تمام قوانین شورای حکام را پذیرفته و همه آن ها را رعایت کرده است ، از نظر 86 درصد از مردم این کشور ، ایران دارای سلاح هسته ای است . این مثال می تواند مدیریت اخبار در بیرون از کشور را نشان دهد . همان گونه که گفته شد ، بخش دیگری از این اهداف درونی است که بر اساس آن افکار درونی به گونه ای مدیریت می شود که کار درست را در نظر ما اشتباه جلوه دهد . اگر مردم کشور ما یک واکاوی ساده در آرشیو برنامه های رسانه های معاند داشته باشند رویکرد دوگانه و چندگانه این رسانه ها را به روشنی خواهند دید .
* پارادایم اعتراض در رسانه ها
** آقای محسنی ، آیا جریان سازی و عملیات روانی رسانه های معاند در اعتماد به نفس ملی ما تاثیرگذار است ؟
همان گونه که بیان شد گفتمان های رسانه ای می توانند نارضایتی ها و اعتراضات را جهت بدهند و افکار عمومی را به نحوی تحت تاثیر خود قرار می دهند که شرایط به نفع خود تغییر دهند . اصولا یک شیوه نامه در پوشش خبری رسانه ای با نام « پاردایم اعتراض » وجود دارد . در زمان شکل گیری اعتراضات ، رسانه هایی وجود دارند که موافق حفظ وضع موجود هستند و در مقابل رسانه های دیگر با معترضین همسو می شوند و حتی با ساخت شعار ، به جهت دهی آن ها کمک می کنند و راهکار ارائه می دهند. به عنوان مثال رسانه های معاند به مردم القا می کنند که سیاست های خارجی ایران و دخالت در امور کشورها موجب تحریم و مشکلات معیشتی شده است . همین موضوع موجب کاهش اعتماد به نفس مردم می شود. درواقع هدف اصلی رسانه های معاند ، کاهش روحیه و انگیزه مردم است . این رسانه ها ، سیاست های مقاومتی و ضد امپریالیسمی ایران را نقد می کنند و آن را باعث تنگناهای اقتصادی می دانند و مردم را به اعتراضات گسترده و شورش دعوت و تحریک می کنند .
* لزوم تفکر مخاطب درباره محتوا و مبدا پیام
** آقای بهرامی ، یکی از بزرگترین سفارش ها در دین اسلام ، تفکر است ، از نظر شما یک مخاطب در مواجه با اخبار رسانه های معاند چگونه باید قوه تفکر خود را به کار گیرد ؟
پیام هایی که القا می شود عموما بر پایه احساس و در راستای تحریک احساس مخاطب است ، از این رو مخاطب در برخورد با آن دو واکنش دارد . نخست این که ممکن است این پیام با باورهای ذهنی مخاطب سازگار و همخوان باشد ، پس او محتوا را می پذیرد و بلافاصله آن را منتشر می کند اما گاهی پیام با پس زمینه فکری و اندیشه ای مخاطب یکی نیست یعنی کاربر آن را دوست ندارد و از روی دلسوزی دست به انتشار می زند . یک جستجو و بررسی ساده می تواند نادرستی و فیک بودن بسیاری از اخبار را ثابت کند. درواقع ما در فضای رسانه ای به تفکر نیاز داریم و باید از خواندن تا بازنشر یک پیام ، برای خودمان یک فاصله و فرصت ایجاد کنیم و این پرسش ها را با خود مطرح می کنیم که این پیام از طرف چه کسی ، چرا و با چه هدفی ارسال شده است ، اگر پاسخ روشنی برای این سوالات یافتیم تصمیم بگیریم که آن را منتشر کنیم یا خیر.
* جهاد تبیین را به صورت یک بسته کامل ببینیم
** آقای محسنی ، در حال حاضر وظیفه سپهر رسانه ای کشور در برابر این جنگ ترکیبی و شناختی چیست ؟
فضای فعلی یک جنگ هیبریدی یا ترکیبی از جنگ های متعارف ، غیر متعارف ، سایبری و عملیات روانی است . کار رسانه ها جهاد تبیین مد نظر مقام معظم رهبری است و موضوع مهم این که باید آن را به شکل یک بسته کامل ببینیم و تنها به معنای یک دستوالعمل نیست .
معتقدم بسیاری از افرادی که تخصصی در حوزه تبیین ندارند ، باید سکوت کنند . به عنوان مثال برخی از سلبریتی ها و افراد برجسته ، فقط می خواهند در این باره نظری داشته باشند اما ناخودآگاه در زمین دشمن بازی می کنند . این افراد در اوج اعتراضات مردم به گرانی ، یک سخن غیر کارشناسی را مطرح می کنند که به دنبال آن یک جریان نامطلوب ایجاد می شود . از این رو برای تبیین ابتدا باید دید مخاطب در چه وضعیتی قرار دارد تا متناسب با شرایط مخاطب پیام بسته بندی شود و رسانه ها اقناع علمی را در دستورکار خود قرار دهند .
باید توجه داشت در اکثر اوقات ، سکوت رسانه ها نتیجه خوبی ندارد . در بحران های اجتماعی و سیاسی که در گذشته رخ داد ، سکوت رسانه های رسمی را شاهد بودیم . این خلا که در اطلاع رسانی ایجاد شده است در فضای مجازی یا رسانه های فارسی زبان بیگانه پر می شود و چگونگی اقناع مخاطب بر اساس تفسیر رسانه مورد نظر است . در چنین شرایطی رسانه داخلی ناچار است واکنش نشان دهد و تلاش کند مخاطب را نسبت به خبری که از منابع نادرست دریافت کرده است آگاه کند. در بیشتر مواقع این تلاش بسیار سخت و گاهی نافرجام است چرا که مخاطب به سمت روایت اول گرایش پیدا می کند . بنابراین رسانه های داخلی باید رویکرد خود را نسبت به پوشش اخبار تغییر دهند .
برنامه امواج شبهه که گفتگوی تخصصی پیرامون ماهیت شناسی رسانه های معاند فارسی زبان است ، روزهای یکشنبه و سه شنبه ساعت 16 به مدت 60 دقیقه به روی آنتن این شبکه به نشانی موج اف ام ردیف 103.5 مگاهرتز می رود و در این قسمت به موضوع رسانه های معاند و بزرگ نمایی رویدادها و امنیتی سازی از اتفاقات کشور پرداخت .
این برنامه به تهیهکنندگی سیدهفاطمه شعار، هماهنگی گیسو جعفرزاده، آیتمسازی سمیرا صدیق کردی ، گویندگی فاطمه عبدالوند و با کارشناسی و اجرای مصطفی صادقی تقدیم مخاطبان میشود.
دیدگاه تان را بنویسید