تفاوت سنی رضا رویگری و همسرش چقدر است؟
رضا رویگری متولد 6 دی 1325 در تهران بازیگر ، خواننده و نفاش می باشد.دیپلمه و دانش آموخته دروس ابتدایی حوزه بنام جامع المقدمات نزد امام جمعه تجریش است که در 23 سالگی اولین بار با تئاتر بروی صحنه رفت و با خواندن مشهور شد
به گزارش پایگاه خبری مثلث آنلاین: عکس جدیدی از رضا رویگری در خانه اش منتشر شده است. رضا رویگری (زادهٔ ۶ دی ۱۳۲۵ در تهران)، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و خواننده ایرانی است. رضا رویگری در حرفهٔ نقاشی نیز فعال است. رضا رویگری خوانندهٔ سرود «ایران ایران» (اللّٰه اللّٰه) در آغاز انقلاب ۱۳۵۷ ایران است. حاصل ازدواج نخست رضا رویگری، پسری به نام «کیارش رویگری» زاده ۱۳۵۳ است.
رضا رویگری در نوجوانی به دو چیز خیلی علاقه داشت ، یکی خلبانی و دیگری بازیگری ، بعدها نقاشی هم وسط آمد اما بخاطر اینکه پدرم راضی نبود الکی در آزمون خلبانی رد شدم
بعد از چند سال بازی در تئاتر و همکاری با ساموئل خاچیکیان در سال 1352 با سریال چنگک جلوی دوربین رفت و تا انقلاب کنار تئاتر در یک سریال دیگر بنام لحظه بازی کرد
روزهای منتهی به انقلاب و زمانی که هنوز شاه و ساواک سرجایش بود آیه های قرآن را بصورت سرود خواند که چندباری از گلدسته های دانشگاه تهران هم پخش شد
پس از پیروزی انقلاب این سرود با نام ا(الله الله) ↓ بروی آنتن رادیو و تلویزیون رفت
بعد انقلاب از سال 1361 وقتی 36 ساله بود با سریال محله برو بیا به بازیگری برگشت و در سال 1363 هم اولین تجربه سینمایی خود را با فیلم عقاب ها بدست آورد
ازدواج اول و علت طلاق
رضا رویگری اولین بار با خانم فرشته میر هاشمی که فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته شهرسازی و دکترای روانشناسی از کالیفرنیا بود ازدواج کرد
حاصل این زندگی تولد پسری بنام کیارش در سال 1353 بود اما این رابطه بخاطر مخالفت آقای رویگری با کار همسرش به جدایی و طلاق ختم شد
ازدواج دوم با 43 سال اختلاف
رضا رویگری برای بار دوم در سال 1392 وقتی 67 ساله بود با دختری بنام تارا کریمی 24 ساله ازدواج کرد که اختلاف سنی آنها چیزی حدود 43 سال بود.تارا کریمی متولد 1368 در شیراز می باشد که مدتی در کار مدلینگ خارج از کشور بود
تارا کریمی می گوید قبل از آشنایی در سال 1391 من اصلا آقای رویگری را بعنوان بازیگر نمی شناختم و کاری از ایشان بخاطر حضورم در خارج از کشور ندیده بودم
در افتتاحیه یک برنامه در شیراز که آقای رویگری بعنوان مهمان برنامه دعوت شده بود من به اتفاق دوستم که مسئول میزبانی مهمانان بود برای استقبال به فرودگاه رفتیم
اولین بار ایشان را آنجا دیدم و چند روزی که شیراز بودند با هم آشنا شدیم در نهایت بعد از یکسال با وجود مخالفت شدید خانواده ام با هم ازدواج کردیم
دیدگاه تان را بنویسید