فردا نیوز گزارش میدهد؛
با 15 درصد آرای باطله چه کار کنیم؟
میزان آرای باطله در انتخابات ریاست جمهوری اخیر از سه نامزد بازنده بیشتر بود و این موضوعی نیست که بتوان ساده از کنار آن گذاشت. تحلیلهای متفاوتی در این باره ارائه شده است و برخی این افزایش چشمگیر در آرای باطله را نشانه اعتراض شهروندان میدانند. برخی دیگر نیز دلایل جناحی و سیاسی برای آن میآورند.
گروه سیاست فردا؛ انتخابات ریاست جمهوری گرچه یک نتیجه قابل پیش بینی داشت اما با یک اتفاق غیرقابل پیش بینی همراه بود، میزان آرای باطله به طرز معنی داری نسبت به ادوار گذشته انتخابات افزایش یافت، به طوریکه در رتبه بندی نامزدها، جایگاه دوم را به خود اختصاص داد.
تحلیل و نظر درباره چرایی این اتفاق و آنکه آرای باطله چه خاستگاهی دارند متفاوت است اما تقریبا همه دیدگاه های بر یک نقطه اشتراک نظر دارند و آن اینکه 15 درصد آرای سفید و باطله از سر ادای احترام و بیعت با نظام جمهوری اسلامی ایران به صندوق ریخته شده اند.
خاستگاه آرای باطله
همانطور که اشاره شد بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری هر گروه و جریانی تلاش کرد آرای باطله را به نفع خود تفسیر و مصادره کند. برخی آن را متعلق به اصلاح طلبان می دانند. به عنوان نمونه غلامعلی رجایی فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است «بخشی از آرای خاکستری نه به همتی بود. در واقع اینها پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان هستند که به حمایت اصلاحات از همتی اعتراض داشتند».
برخی نیز آرای باطله را به قشر مردد و خاکستری جامعه نسبت می دهند که هوادار هیچ گروه و جناح سیاسی نیستند و دل در گرو نظام دارند اما چون مطلوب خود را در میان گزینه ها نیافتند، پای صندوق رأی حاضر شدند تا سطح مشارکت را بالا ببرند. محمد عطریانفر عضو ارشد حزب کارگزاران از جمله حامیان این دیدگاه است و اعتقاد دارد «آنها می خواستند بگویند در انتخابات شرکت می کنیم و نظام را به رسمیت می شناسیم اما نسبت به رویکرد برگزارکنندگان انتخابات اعتراض داریم.»
اعتراضی بودن آرای باطله و نسبت آن به قشر خاکستری موضوعی است که فقط اصلاح طلبان به آن اشاره ندارند بلکه اصولگرایان نیز بر آن صحه می گذارند. ناصر ایمانی می گوید «این موضوع را جناحی تحلیل نمیکنم و معتقدم که برخی از این آرا را افرادی انداختهاند که فقط میخواستهاند شناسنامهشان مهر داشته باشد. بخش دیگری هم به نوعی اعتراض نسبت به شرایط و وضع موجود داشتهاند. اینها فکر کردهاند که اگر رای ندهند اعتراض آنان شنیده نشده و به حساب تنبلی و ... گذاشته میشود پس آمده و رای اعتراضی داده اند. اعتراض به وضعیت شغلی ، معیشتی و ...»
عده ای نیز معتقدند این آرا ماحصل عملکرد نامناسب مجریان انتخابات بود که درست رأی دهندگان را راهنمایی نکردند تا آرای شان را درون صندوق درست بیاندازند، در واقع آنها معتقدند جابه جا انداختن آرا به داخل صندوق ها این حجم از آرای باطله را رقم زده است. نصرالله پژمانفر رئیس کمیسیون اصل نود مجلس به طور مشخص چنین دیدگاهی دارد. او می گوید «در جریان انتخابات اخیر، برگه رأی ریاست جمهوری و مجلس خبرگان مشابه بوده و تفاوت ظاهری نداشته است بنابراین در مواردی مردم رای خود را جا به جا در برگهها نوشتهاند و یا در صندوقهای اشتباه انداختهاند. متأسفانه وزارت کشور در همه موارد، آرای مردم را باطله اعلام کرده که همین امر موجب افزایش آرای باطله شده است.»
تقریبا هر سه دیدگاه یادشده فارغ از آنکه سهم هر یک چقدر است، می تواند درست باشد. اما در کنار آنها یک دیدگاه دیگر هم وجود داشت. این دیدگاه آرای باطله را سهم محمود احمدی نژاد می دانست، حال آنکه یک دلیل کاملا ساده و منطقی روی این فرضیه خط بطلان می کشد. احمدی نژاد نه یک بار بلکه تقریبا هر روز در قالب های مختلف اعم از توئیت، سخنرانی و انتشار فیلم این پیام را به حامیان و طرفدارانش داد که به هیچ عنوان در انتخابات ریاست جمهوری رأی نخواهد داد بنابراین با درنظر گرفتن همین موضوع مشخص است که احمدی نژاد نمی تواند مدعی حتی یک رأی از آرای باطله به نفع خود باشد.
چگونه باید به آرای باطله برخورد کنیم؟
بررسی ادوار گذشته انتخابات نشان می دهد تقریبا آرای باطله بین نیم درصد تا حداکثر 2 درصد مجموع آرا نوسان می کرده است اما این دوره حجم آرای باطله قریب به 15 درصد شد. سئوال اصلی در این میان آن است که چگونه باید با این آرای باطله برخورد کرد؟ واقعا چه شرایطی به وجود آمده که یک غاطبه 5 میلیون نفری با وجود مشارکت ترجیح دادند به هیچ یک از نامزدهای حاضر در صحنه رأی ندهند؟
نگاهی به اظهارنظر سیاسیون دو جناح حکایت از آن می کند که مردم از آنها توقع بیشتری دارند، تا در موضوعات مهمی همچون انتخابات با مسئولیت بیشتری عمل کنند، تنها فکر و تمرکزشان به کسب پیروزی نباشد؛ یعنی این طور نباشد که صحنه رقابت را تا یک ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری مبهم و غیرقابل تفسیر نگه دارند. این دوره حتی پس از بررسی صلاحیت نامزدها نیز مشخص نبود کدام افراد نامزدهای واقعی هستند تا پایان در صحنه انتخابات می مانند و کدامیک پوششی اند و کنار می روند. این فضای تردید و ابهام آلود قاعدتا روی آرای جامعه اثر می گذارد. بالاخره سه نامزد یک ماه تمام تبلیغات کردند، به مردم وعده و وعید دادند، نظر اقشاری از جامعه را به سوی خود معطوف اما 2 روز مانده به روز انتخابات کنار رفتند بدون آنکه دلیل روشن و منطقی برای این تصمیم بیان کنند. نمونه روشن آن رفتاری بود که جبهه اصلاحات از خود به نمایش گذاشت و آنها پس از کلی مواضع دوپهلو و غیرشفاف نهایتا هفته آخر پشت سر عبدالناصر همتی قرار گرفتند؛ کسی که به گفته غلامعلی رجایی یک روز مانده به پایان ثبت نام نامزدها همچنان مردد بود و نهایتا در روز آخر تصمیم گرفت اعلام کاندیداتوری کند. چنین کسی حتی اگر پیروز انتخابات ی شد قطعا نمی توانست دولت قوی تشکیل دهد چون هیچ طرح و برنامه ای برای این کار نداشت.
انتقاد به نحوه اجرای انتخابات نیز می تواند وارد باشد، به طور مشخص در تهران چهار صندوق رأی پیش روی رأی دهندگان قرار داشت و نیاز بود که در هنگام انداختن رأی در صندوق یکی از عوامل اجرایی راهنمایی های لازم را به رأی دهندگان ارائه دهد.
با وجودی که برخی نگاه سلبی به این آرا دارند، به نظر می رسد نباید با این آرا سلبی برخورد کرد. هر چند حجم آرای باطله نگرانکننده است اما باید قدر آن را دانست چون این رأی دهندگان با حضور در پای صندوق های رأی آمار مشارکت را بالا بردند. در واقع می توانستند پای صندوق های رأی نیایند. کسی که خودش را راضی می کند پای صندوق رأی بیاید و رأی بدهد نشان می دهد که او پای کار نظام است اما به برخی موضوعات اعتراض دارد. بنابراین اگر آنها متوجه شوند مسئولان اعتراض را شنیدند و به آن ترتیب اثر دادند، همین کافی است که در دور بعدی انتخابات تغییر رویکرد دهند. محمد عطریانفر چنین دیدگاهی دارد، او می گوید «اگر به جامعه پاسخ مناسب داده شود این آرا در دوره های آتی انتخابات رویه خودشان را تغییر میدهند».
در مجموع اصل رأی باطله حرمت دارد چون فرد در انتخابات مشارکت کرده است اما انتصاب رأی او به احدی از نامزدها قابل محاسبه نبود. اصلاح این رویکرد نیازمند یکسری از اقدامات و راهکارهای است که اگر در سه سطح جریان های سیاسی، رسانه ها و مسئولان اجرایی انتخابات دنبال شود، قطعا نتیجه مثبتش در آینده مشخص خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید