واکنش تند نیوشا ضیغمی به گاف رامبد جوان در خندوانه
نیوشا ضیغمی بازیگر نام آشنای سینمای ایران نسبت به ماجرای توهین به نویسندگان در برنامه خندوانه واکنش نشان داد.
نیوشا ضیغمی در 18 تیر ماه 59 در تهران به دنیا آمد. نیوشا ضیغمی با آرش پولاد خان که تاجر نقره است ازدواج کرده است. نیوشا ضیغمی فارغ التحصیل رشته روانشناسی کودک از دانشگاه شهید بهشتی می باشد. نیوشا ضیغمی در مسابقات تیر و کمان که به نفع انجمن حامیان کودکان برگزار میشد شرکت کره است. نیوشا ضیغمی داری یک دختر به نام لنا می باشد.
نیوشا ضیغمی بازیگر نام آشنای سینمای ایران نسبت به ماجرای توهین به نویسندگان در برنامه خندوانه واکنش نشان داد.
نیوشا ضیغمی به گاف رامبد جوان در خندوانه واکنش نشان داد
نیوشا ضیغمی بازیگر مشهور سینمای ایران با انتشار یک استوری در اینستاگرام خود اینطور نوشت:
خوشحالم که بازیگر تلویزیون نیستم و آن را تماشا نمی کنم.
بیوگرافی نیوشا ضیغمی و همسرش
نیوشا ضیغمی بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد 18 تیرماه 1359 در تهران می باشد و 37 سال سن دارد. او اصالتا کرد می باشد ( اهل کرمانشاه).
تحصیلات : وی فارغ التحصیل لیسانس رشته روانشناسی کودک از دانشگاه شهید بهشتی است.
شروع بازیگری : در سال 1383 از کلاس های بازیگری کانون سینماگران جوان فارغ التحصیل شد و در همان سال انجمن او را برای بازی در سریال «در چشم باد» (مسعود جعفری جوزانی) انتخاب کرد که نخستین تجربه وی در عرصه بازیگری بود.
ازدواج و همسرش
نیوشا ضیغمی متاهل است و چندین سال است ( در سال 90 ) که ازدواج کرده است . اسم همسر او آرش پولادخان می باشد . این زوج تا کنون فرزندی ندارند.
شغل همسر نیوشا ضیغمی چیست ؟
آرش پولاد خان همسر نیوشا ضیغمی متولد شهر اصفهان است و شغل او تجارت نقره می باشد
ماجرای آشنایی این زوج
حکایت آشنایی من و آرش در نوع خودش بسیار جالب است. چون او من را قبل از آشنایی مان به شکل رسمی به واسطه فیلم هایم می شناخت و همین قضیه باعث شد که از قبل، پیش فرض هایی نسبت به من داشته باشد. در هر حال آشنایی و ازدواج با او یکی از بهترین اتفاق های زندگی ام بود.
آرش پولادخان: حق با نیوشاست. من مدت ها قبل از اینکه با نیوشا آشنا شوم؛ دوست داشتم با او ازدواج کنم و یک جورایی او را همسر آینده خودم می دیدم. اما تنها دلشوره ام این بود که نیوشا با تصویری که از او در کارهایش می بینم فاصله داشته باشد. از طرفی دوست نداشتم که صرفاً به او به عنوان یک هوادار نزدیک شوم. به همین خاطر کلی دودوتا چهارتا کردم تا بالاخره به این نتیجه رسیدم تا از طریق سرمایه گذاری در فیلمی به او نزدیک شوم که خوشبختانه این اتفاق افتاد. اما نکته مهم در مورد او این بود که به مراتب از آنچه که فکر می کردم صادق و مهربان تر بود.
آدرس پیج اینستاگرام نیوشا ضیغمی : Instagram.Com/Newshazeighami
گفتگو با نیوشا ضیغمی و آرش پولادخان
در مسیر تجربه و شناخت
نیوشا : مدتهاست که دیگر در انتخابهایم به مسائل جدیتری نگاه میکنم. گذشته از سلیقه خودم که نقشهای متفاوت در سینمای خاص و به اصطلاح هنری را دوست دارم، دلم میخواهد سینمای بدنه خوب را دنبال کنم. به هر حال سینمای بدنه نیاز سینمای ماست و اصلا بد نیست که به آن شکل سینما هم پرداخته شود اما سینمای بدنهای را دوست دارم که به قولی آبرومند بوده و سر و شکل محکم و ساختاری مناسب داشته باشد.
آرش : در مقطعی نیوشا از بازیگری فاصله گرفت و به رغم آنکه پیشنهادهای بسیاری داشت، ترجیح داد بیشتر مطالعه کند و به خودش فرصت بدهد تا تصمیمهای تازهای بگیرد.
نیوشا : خیلیها پرسیدند چرا کمتر بازی میکنی و کمکار شدهای؟ در حالی که به نظرم کار یک بازیگر فقط این نیست که تعداد فیلمهای بیشتری بازی کند. نیاز داشتم فکر کنم، در عین حال با مطالعه و فیلم دیدن به دانش خودم اضافه کنم. بازیگری فقط جلوی دوربین رفتن نیست شما باید بدانید چگونه جلوی دوربین بروید. بیشتر از یک دهه است که در سینما هستم حالا اگر قرار است دهه تازهای را شروع کنم با یک دید تازه و به کمک اندوختهام از تجربههای گذشته اقدام میکنم.
آرش : این فرصتها لازم است تا شما در مسیر رشد قرار بگیرید. به هر حال هر کاری خودش تجربه است و مجموعه این تجارب به شما کمک میکند بهتر و بهتر شوید. این رمز و راز پختهتر شدن است. برای خود من هم تجربههایی که با همسرم داشتم باعث شده تا دانش و اندوخته بیشتری داشته باشم و بخواهم قدمهای بعدی را آگاهانهتر و درستتر بردارم. بدون این تجربهها نمیشود کار بهتری خلق کرد. البته به شرطی که از تجربههای قبلی بیاموزیم.
سرک به فعالیتهای یکدیگر
آرش : علاقه جدیام به سینما و نگاه جدیتر به این مقوله بعد از ازدواج با نیوشا در من ایجاد شد. پیش از آن یک بیننده و علاقهمند عادی آثار سینمایی بودم. وقتی دیدم همسرم چه میزان شور و علاقه به این هنر دارد، برای من هم بسیار جذاب شد و علاقه من به ایشان سبب شد تا من هم وارد گود شوم و بخواهم در کنارش فعالیت کنم.
نیوشا : راستش از زمانی که زندگی مشترکمان را شروع کردیم، نه تنها بیشتر با شکل کار هم آشنا شدیم بلکه به نوعی وارد کار هم شدیم و از تلاش یکدیگر حمایت کردیم. کار آرش خودش یک شکل قابل توجه از هنر آن هم نوعی از هنر بومی و ملی است که ارزش بسیاری دارد و من بارها از اینکه نگاه حمایتی به کار و امثال او وجود ندارد، گله کردهام.
آرش پولاد خان: کار من که در واقع تجارت من است، آمیخته با هنر است. شما نگاه کنید خلق این نقشهای زیبا و ظریف نیازمند وجود یک روح هنرمندانه در آن فرد است تا چنین آثاری را بسازد. هنر مقوله گستردهای است و من هم در این سالها دور از فضای هنر نبودم. سینما را خاصه با همسرم به شکل جدی دنبال کردهام.
نیوشا : این علاقه به کار یکدیگر کاملا دو طرفه است. خب به هر حال آرش در اصفهان متولد شده و این شهر با آن پیشینه تاریخی و هنریاش مهد بسیاری از چهرههای هنری بوده است. من هم متعاقبا از کاری که آرش در آن فعالیت میکند، لذت میبرم. با این حال فعالیت او به گونهای نیست که من به شکل جدی واردش شوم و مثلا قلمزنی روی نقره انجام بدهم. تنها به عنوان یک بازیگر که مخاطبانی دارم، میتوانم نگاهها را به سمت کار او معطوف کنم. در کنارش اما یک مخاطب جدی کارهای او هستم که از تماشای آنها لذت میبرم و تشویقش میکنم.
فوتبال، نقطه اشتراک ورزشی ما
نیوشا : درباره آن سفر هنرمندان به برزیل با تمام حواشی به نظرم مهم این بود که یک قشر کاری خاص از یک قشر کاری دیگر حمایت کردند؛ یعنی فارغ از تمام مسائل، مهم این بود که در یک افتخار ملی شریک باشیم و از یک اقدام که میتوانست باعث سربلندی نام کشورمان شود، حمایت کنیم.
آرش : نقطه اشتراک ما در تماشای برنامههای ورزشی تلویزیون برنامه «نود» است! در واقع من همیشه با علاقه این برنامه را به خاطر اخبار فوتبال و دنبالکردن وضعیت تیمها و بازیها میبینم و نیوشا از نوع اجرای خاص و هیجانآور عادل فردوسیپور خوشش میآید و حاشیههای فوتبال را دنبال میکند. هنگام دیدن نود با هم اتفاق نظر داریم و این هم به خاطر کاراکتر ویژه و منحصر به فرد عادل فردوسیپور است.
نیوشا : بخشی از زندگی همه ما باید ورزش و توجه به سلامتی باشد. شاید هر یک از ما به بهانههای مختلفی از جمله نداشتن وقت، امکان رفتن به باشگاه، طولانی بودن ساعات کاری و. . . از آن فرار کنیم اما اگر با این دید که سلامتی نعمتی است که اگر از دست برود جبران شدنی نیست، به آن نگاه کنیم حتما روزانه دقایقی را به هر شکلی در هر جایی میتوانیم به آن اختصاص دهیم.
آرش : شخصا علاقه بسیاری به ورزش دارم. البته فوتبال به نوعی ورزشی است که همه ما به اندازهای آن را دوست داریم و بیشتر از هر رشته دیگری اخبارش را پیگیری میکنیم. فوتبال ملی هم که جای خودش را دارد. هر رشته ورزشی وقتی در قالب مسابقات ملی باشد باید از آن حمایت کرد حالا میخواهد کشتی باشد یا والیبال یا فوتبال و… . مهم افراشته شدن پرچم ایران بر سکوهای جهانی است. اگر انگشتان دستانم نمیشکست همین حالا هم بسکتبال را دنبال میکردم.
نیوشا : فعالیت من در کلینیک زیباییام کاملا جدید و بخشی مهم از زندگی حرفهای من است. یعنی آن را به شکل تفننی دنبال نمیکنم. چند سال پیش به پیشنهاد خانم دکتری این کار را شروع کردم که به عللی این همکاری قطع شد و پس از مدتی خودم شخصا کلینیک شخصی خودم را راهاندازی کردم. در این مرکز خدمات و مشاورههای زیبایی برای سلامت پوست از سوی متخصصان ارائه میشود و من خودم از مراجعان آن هستم.
آرش : قبل از ازدواج چنین مسائلی برای من اهمیت نداشت اما ازدواجم با نیوشا منجر شد برایم مهم شود. در حالحاضر فکر میکنم شما باید در هر کاری و جایگاهی که هستید رسیدگی به سلامت خودتان را مهم بدانید. من یکی از مخالفان غذاهای دریایی بودم اما نیوشا به من گوشزد کرد که نوع تغذیه سلامت چقدر میتواند در بهبود وضعیت پوست اثرگذار باشد و حالا من هم بیشتر به زیبایی و تناسب اندام و رسیدگی به ظاهر توجه میکنم.
نیوشا : درست است که بازیگرها به خاطر شرایط کاری و گریمهای سنگین باید بیشتر مراقب ظاهر و سلامت پوست و موی خود باشند اما این مساله فقط مختص بازیگرها نیست و خوب است که همه نشاط، سلامت و زیبایی را تجربه کنند. برای من مهم است در کلینیک چه خدماتی ارائه میشود چون به هر حال بخش عمدهای از مراجعان آنجا به خاطر لطفی که به اسم من دارند، به آنجا میآیند و من خواستهام تا هرآنچه برای من انجام میشود برای مراجعان نیز انجام شود.
آرش : به نظرم سلامت و ظاهر مناسب چیزی است که همیشه با شما هست و این بسیار مهم است که روحیه خودمان را خوب حفظ کنیم. وقتی روحیه خوبی داشته باشید قطعا برای اطرافیان شما نیز خوب خواهد بود. الزاما ربطی به این ندارد که شما چهره خاصی داشته باشید، مهم این است که شما به خودتان اهمیت بدهید و آراسته باشید.
ازدواج یعنی مسوولیت
نیوشا : آبان امسال، پنجمین سالگرد شروع زندگی مشترکمان است؛ تجربهای که برای من بسیار لذتبخش بوده است و خوشحالم که این مسیر را انتخاب کردهام. اوایل بعضیها میخواستند مرا منصرف کنند و با این نگاه که چون بازیگرم و ازدواج و مسوولیتهای جدیدش ممکن است در کارم خلل ایجاد کند، مرا میترساندند. حتی حالا هم گاهی بعضیها از من میپرسند میخواهی از سینما بروی؟
آرش : زندگی مشترک چه برای مرد چه برای زن مسوولیت بسیار سنگینی است اما مهم این است که بتوانیم تعادل داشته باشیم. اگر هر دو نفر به یک مسیر و هدف فکر کنند، نه تنها زندگی بهتری خواهند داشت بلکه کمک حال هم نیز خواهند بود.
نیوشا : بازیگری شرایط خاص خودش را دارد و من حتی آن اوایل دلهره داشتم که نشود یا نتوانم از عمده مسوولیتهای ازدواج بربیایم اما به کمک هم اجازه ندادیم مشکلی ایجاد شود. گاهی میشود که به خاطر مشغلههای کاری حتی فرصت صحبت کردن با یکدیگر را هم نداریم اما پذیرفتهایم و سعی کردهایم با این شرایط کنار بیاییم و در عوض قدر فرصتهای با هم بودنمان را بیشتر بدانیم.
تکیهگاهی از جنس عاطفه
آرش : یکی از ویژگیهای قابل توجه نیوشا توانایی خوبش در مشاوره دادن است و هر زمان که با او صحبت میکنم، دلگرم میشوم. اینکه میگویند پشت سر هر مرد موفق یک زن خوب و همراه است، واقعیتی است که من کاملا درک کردهام.
نیوشا : به نظر من زن و مرد باید تنها حامیان واقعی همدیگر باشند. زن اگر به بالاترین مدارج پلههای ترقی هم برسد باید تکیهگاهی به نام مرد داشته باشد. من در این سالهایی که ازدواج کردهایم، هرجا به کمک احتیاج داشتم و عرصه را تنگ دیدم، با آرش در میان گذاشتم. آرش حتی به خاطر آنکه هوای مرا داشته باشد و به خاطر علاقهای که به سینما دارم، وارد کار سینما و این حیطه شد و حتی ضرر هم کرد و حاشیههایی نیز برایش درست شد.
ستارههای خانهدار
نیوشا : روحیه بلندپروازی دارم که باعث شده بخواهم تجربههای مختلفی را از سر بگذرانم. به خاطر همین است که در کنار سینما و بازیگری، دفتر تولید فیلم و کلینیک زیباییام را نیز اداره میکنم اما این مشغلههای وقتگیر باعث نشده از کارهای خانهام غافل شوم. نمیخواهم سالها بعد حسرت اینکه میتوانستم کاری که دوست دارم را انجام بدهم اما انجام ندادم، به دلم بماند.
آرش : شاید نگاه بیرونی و عادی مردم این باشد که بازیگرها به شکلی زندگی مرفهی دارند و اصلا خیلی کارهای روتین را انجام نمیدهند اما نیوشا یک خانم خانهدار واقعی است. او کارهای حرفهای خودش را دنبال میکند و در عین حال به تمام کارهای خانه میرسد و هنگامی که آشپزی نمیکند هم به من و کارهایم کمک میکند. گاهی او بسیار بیشتر از من کار میکند و اینطور نیست که به خاطر مشغلههای بیرونی، مسوولیتهای خانگیاش را فراموش کند.
اگر بخواهید کارنامه کاری تان را مرور کنید فکر می کنید کدام شخصیت از کدام فیلم برایتان محبوبیت بیشتری دارد؟
به «شوریده» و نقشی که در این فیلم بازی کردم علاقه خاصی دارم. نقشی درونی خاص که بسیار حسی بود. در میان فیلم های تجاری کارنامه کاریم به «توفیق اجباری» علاقه دارم. فیلم «پرتقال خونی» هم فیلم خوب و حرفه ای است و جزو فیلم های محبوبم است و اثر حرفه ای و قابل دفاعی است.
در میان نقش هایی که تا به حال بازی کرده اید کدامیک به لحاظ شخصیتی به شما نزدیک تر است؟
هرکدام از نقش هایی که یک بازیگر بازی می کند شامل بخشی از ویژگی های درونی بازیگر است. برای من که به شیوه حسی بازی می کنم نزدکی کردن نقش با ویژگی های خودم خیلی مهم است. بنابراین هر کدام از فیلم هایی که تا به حال بازی کردم بخشی از ویژگی های شخصیتی من را در خودش دارد. به لحاظ شخصیتی آدمی آرام هستم که همیشه از جنجال و ایجاد چالش با دیگران پرهیز می کنم.
معمولا در سینماهای ایران رسم شده است برخی از سوپراستارها حین بازی در فیلم، اظهارنظرهای شخص خودشان را وارد فیلمنامه می کنند.
در این زمینه کارگردان و نویسنده نقش مهم و کلیدی دارند؛ اگر نویسنده و کارگردان حرفه ای و کاربلد باشد نیازی ندارد که به توصیه و دخالت های بازیگرش گوش دهد. بنابراین بازگیران سوپراستار در این قضیه مقصر نیستند و کارگردان مقصر است. اگر نویسنده و کارگردانی به کارش اشراف داشته باشد به کسی اجازه دخالت در کارش را نمی دهد. البته در برخی از مواقع بازیگر یک سری ایده در مورد بهتر شدن نقش ارائه می کند که کاری درست و خوب است و بازیگران حرفه ای در بخش دورخوانی ایده های زیادی را ارائه می کنند.
اگر کارگردانی در کارش مدیریت داشته باشد هیچ بازیگری اجازه دخالت به خودش را نمی دهد. آیا به طور مثال بازیگری در فیلم بهرام بیضایی به خودش اجازه دخالت می دهد؟ مطمئنا خیر.
چقدر اعتماد کارگردان به بازیگر باعث موفقیت فیلم و نقش می شود؟
رخ دادن این مسئله بستگی به شجاعت و ریسک کارگردان دارد که چنین اعتمادی را به بازیگر انجام بدهند. خیلی از مواقع این ریسک و شجاعت کارگردان جواب می دهد و بازیگر به خوبی توانایی خودش را نشان می دهد.
آیا این نکته را قبول دارید که در حوزه نقش های مناسب بازیگران زن در سینمای ایران با نقش های محدودی مواجه هستیم.
این مسئله از ضعف های اساسی سینمای ایران محسوب می شود. اغلب فیلم نامه ها شخصیت اصلی شان مردان هستند و فرصت نشان دادن توانایی های زنان در این فیلم ها کمتر به وجود می آید و معدود فیلم نامه هایی که در آنها شخصیت زنان به درستی پرداخته شده باشند به بازیگران خاصی برای بازی پیشنهاد می شود.
به چه دلیل بعد از حضور در مجموعه «در چشم باد» دیگر در تلویزیون بازی نکردید؟
علاقه دارم تجربه حضور دیگری در تلویزیون داشته باشم و به این قضیه هم فکر می کنم اما برای حضور مجددم در تلویزیون باید پیشنهاد مناسبی انجام شود. پروسه ساخت یک مجموعه تلویزیونی طولانی مدت است و باعث دور شدن از فعالیت سینمایی می شود و باید پیشنهاد تلویزیونی خوب باشد که ارزش این جدایی موقت از سینما را داشته باشد.
آیا هنوز هم علاقه دارید نقش های تین ایجری بازی کنید؟
الان تمام هدفم بازی در نقش های آبرومند و قابل دفاع است. پیر یا جوان بودن نقش در در جه دوم اهمیت قرار دارد.
با این حساب کمیت نقش های پیشنهادی برایتان چندان اهمیت ندارد؟
در فیلمی مثل «ایران برگر» مسعود جعفری جوزانی وجود دارد که یازده سال بعد از «در چشم باد» دوباره با ایشان همکاری کردم؛ طول نقش چندان بلند نبود اما فضای کار من را مجاب کرد که در این فیلم بازی کنم. کیفیت فیلم نامه، تیم بازیگری و نوع کارگردانی جوزانی باعث شد که با خیال راحت در «ایران برگر» بازی کنم و دینم را به ایشان ادا کنم. برخی از کارها ارزش قبول کردن ندارد و آنها را قبول نمی کنم.
چندین فیلم آماده اکران هم دارید…
فیلم «حیرانی» به کارگردانی علی عظیم زاده را دارم که در آن نقش یک مددکار اجتماعی که برای معلولین کار می کند را بازی می کنم. در این فیلم امین حیایی و حدیث میرامینی حضور دارند. فیلم «ما همه گناهکاریم» به کارگردانی حسن ناظر دیگر فیلمی است که به زودی روی پرده می رود و در این فیلم نقش زنی را بازی می کنم که به لحاظ روحی نامتعادل است و زندگیش پر از تنش و درگیری است و به صورت اتفاقی با معلم سابق زبان انگلیسی اش دچار چالش می شود؛ این فیلم یک تریلر روان شناسی محسوب می شود.
در «مغز نارنجی» به تهیه کنندگی علی عطشانی هم حضور داشته اید.
«مغز نارنجی» به کارگردانی مهدی خسروی فضای خاص و متفاوتی دارد و در دو بخش رئال و فانتزی تصویرسازی می کند. درواقع این امر تجربه جدیدی در سینمای ایران محسوب می شود. در این فیلم نقش رئال دختری را بازی می کنم که در گذشته نامزدی داشته است. خیلی علاقه دارم که متوجه شوم چقدر تلفیق دو فضای رئال و جلوه های ویژه موفق شده است.
میانه تان با سینمای روز دنیا چطور است؟
معمولا فیلم های خوب خارجی را می بینم. مدتی پیش فیلمی از تام هاردی با عنوان «چهارمین بچه» دیدم که هاردی در آن نقش آدمی را بازی می کند که اصالتی روسی دارد و ته لهجه اش از زبان روسی استفاده می کند و واقعا بازیش معرکه و بی نظیر بود. وی با این فیلم و حضورش در «مکس دیوانه» نشان داد در حال حاضر جزو بهترین های سینمای هالیوود است و بازیش با بازی دیگران متفاوت است.
سوای بازیگری در سال های اخیر فعالیت های خیرخواهانه هم داشته اید.
همیشه به کودکان و بچه ها علاقه داشته ام و هر کاری که از دستم بر می آید برای کودکان انجام می دهم و به عنوان سفیر کودکان کار مشغول فعالیت هستم و سعی می کنم برای کمک به این کودکان قدم بردارم.
ارزیابی کلی تان از کارنامه بازیگری تان چطور است؟
در ابتدای دهه هشتاد تعداد زیادی فیلم بازی کردم که یا اکران نشدند و یا اکران محدودی داشتند. یادم می آید در آن سال ها هشت فیلم اکران نشده داشتم. از طرفی برخی از این فیلم ها چندان مورد سلیقه ام نبود. با دو فیلم «شوریده» و «حس پنهان» دو بار کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم فجر شدم.
به همین دلیل و برای اینکه شرایط کاریم مشخص شود در حدود یک سال و نیمی بازی نکردم و تلاش کردم بفهمم که به چه نحوی باید با مخاطبانم برخورد داشته باشم و آنها چه ذهنیتی از من دارند. البته بعد از اکران شدن فیلم هایم در سال های قبل تا حدی متوجه نظرات مخاطبان درباره کارنامه بازیگریم شدم. امروز با فراغت و تمرکز بهتری می توانم از میان پیشنهادات انتخاب کنم.
فیلمهای سینمایی نیوشا ضیغمی
۱ – ما خیلی باحالیم (۱۳۹۶)
۲ – پسرعمو دخترعمو (۱۳۹۵)
۳ – شام عاشقانه سه نفره (۱۳۹۵)
۴ – هشتگ (۱۳۹۵)
۵ – خوب بد جلف (۱۳۹۴)
۶ – هفت معکوس (۱۳۹۴)
۷ – آدم باش (۱۳۹۳)
۸ – دریا و ماهی پرنده (۱۳۹۳)
۹ – آینه شمعدون (۱۳۹۱)
۱۰ – چارسو (۱۳۹۰)
۱۱ – فیتیله و ماه پیشونی (۱۳۹۰)
۱۲ – گشت ارشاد (۱۳۹۰)
۱۳ – یکی برای همه (۱۳۹۰)
۱۴ – پرتقال خونی (۱۳۸۹)
۱۵ – دختر شاه پریون (۱۳۸۹)
۱۶ – ما همه گناهکاریم (۱۳۸۹)
۱۷ – دموکراسی تو روز روشن (۱۳۸۸)
۱۸ – زمهریر (۱۳۸۸)
۱۹ – اخراجیها 2 (۱۳۸۷)
۲۰ – تلافی (۱۳۸۶)
۲۱ – توفیق اجباری (۱۳۸۶)
۲۲ – قرنطینه (۱۳۸۶)
۲۳ – اخراجیها (۱۳۸۵)
۲۴ – پارک وی (۱۳۸۵)
۲۵ – حس پنهان (۱۳۸۵)
۲۶ – گناه من (۱۳۸۵)
۲۷ – تردست (۱۳۸۳)
۲۸ – شوریده (۱۳۸۳)
۲۹ – مواجهه (۱۳۸۳)