خبرگزاری فارس: روزنامه «نیویورک پست» در گزارشی به استاندارد پایین زندگی در آمریکا برای قشر متوسط پرداخته و ضمن اشاره به مطالب کتابی با نام «تحت فشار: چرا خانوادههای ما استطاعت [زندگی در]آمریکا را ندارند؟»، شرایط سخت گذران زندگی عادی برای این قشر در آمریکا را بررسی کرده است. نیویورک پست در گزارشی ضمن اشاره به مطالب «آلیسا کوارت» نویسنده این کتاب زندگی یک معلم آمریکایی را ترسیم کرد که دروس تاریخ آمریکا و اقتصاد را در یک دبیرستان دولتی تدریس میکند و بعد از آن مجبور است به عنوان راننده تاکسیرانی «اوبر» کار کند. همسر این معلم نیز به تدریس مشغول است و درآمد هر دو نفر، که قبلا نیز برای یک زندگی راحت کافی نبود، اکنون به دلیل هزینههای نجومی شامل اجارهبها و دیگر موارد، برای زندگی آنها کافی نیست. الیسا کوارت نویسنده این کتاب درباره عدم توان خانوادههای آمریکایی برای گذراندن زندگیشان، میگوید طبقه متوسط آمریکا با بالا رفتن هزینه زندگی در حال محو شدن هستند و افراد مشغول در برخی مشاغل مانند معلمی، دیگر نمیتوانند درآمد ثابت کافی برای پوشاک و خوراک خانواده خود داشته باشند. وی افزود «زندگی طبقه متوسط [آمریکا]اکنون
۳۰ درصد از ۲۰ سال گذشته، پرهزینهتر است». وی به هزینه مسکن، تحصیلات، درمان و نگهداری از کودکان اشاره میکند و ادامه داد که برخی هزینههای زندگی روزانه، طی ۲۰ سال گذشته دوبرابر شده است. در یکی از بخشهای این کتاب آمده است، بر اساس مطالعات «مرکز تحقیقات پو» قبل از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ تنها یک چهارم از مردم آمریکا خود را در طبقات پایین جامعه میدیدند، اما بعد از رکود سال ۲۰۰۸، ۴۰ درصد از آمریکاییهای خودشان را در کف هرم جامعه حس میکنند. نویسنده ادامه میدهد، بسیاری از مردم آمریکا بر این باورند که رفع نیازهای زندگیشان در این کشور غیرممکن است و این سیستم است که ورشکسته شده است. شرایط زندگی برای معلمان و اساتید دانشگاه در سطوح مختلف سخت شده و این روزها احتمال اینکه یک استاد دانشگاه در زیر زمین زندگی کند به مراتب بیشتر از دانشجویانش است. وی در ادامه نوشت، از آنجایی که درآمد اساتید دانشگاهی کم است، کیفیت آموزش نیز کم خواهد شد چرا که اساتید باید کلاسهای متعددی برای درآمد جزئی داشته باشند. نویسنده به زندگی یک زن معلم اشاره کرد که بعد از بارداری، دو سال مرخصی گرفت، اما بعد از بازگشت به کار، مدیر وی به او
هشدار داده بود که دیگر هرگز کار ثابتی نخواهد داشت و در نهایت این زن مجبور به ترک شغل معلمی شد. در این کتاب درباره زندگی سخت وکلا و حقوقدانان آمریکایی نیز مطالبی نوشته شده و کوارت نوشته است، این قشر در آمریکا بدهیهای زیادی دارند. بعد از رکود سال ۲۰۰۸ در آمریکا، افراد کمتری در این رشته موفق به پیدا کردن شغل مناسب شدهاند. حدود نیمی از فارغالتحصیلان این رشته در رشتههای حقوقی مشغول به کار نمیشوند، ولی کسانی هم که موفق به پیدا کردن شغلی میشوند شاید مجبور باشند به عنوان راننده در اوبر کار کنند چرا که درآمد کنونی آنها در مقایسه با قبل از سال ۲۰۰۸ یک چهارم شده است. کوارت همچنین نوشته است، علاوه بر معلمان و اساتید دانشگاه و حقوق دانان آمریکایی، افراد شاغل در مشاغل دیگری که امنیت کمتری دارند، چون پرستاران کودک یا حتی زنانی که در زمینههای متعددی متخصص هستند، اما باردار میشوند، با مشکلات زیادی روبرو هستند و زنان باردار بعد از بازگشت به کار با تبعیض مواجه میشوند. در ادامه نویسنده هشدار داد، ماجرا تنها به اینجا ختم نمیشود بلکه پیشرفت فناوری خطر بیکار شدن افراد را بالاتر برده است به طوریکه در آینده ۳۰ درصد
از وظایف مربوط به ۶۰ درصد از مشاغل کنونی آمریکایی به زودی به رباتها سپرده میشوند. این رباتها در حرفههای گوناگون شامل پرستاری، داروسازی، خبرنگاری، رانندگی، صندوقداری، کارمند مالیات و ... تاثیرگذار خواهند بود و مشاغل اندکی هستند که رباتها آن را به دست نخواهند گرفت. کوارت در ادامه نوشت، تنها قشری که از لحاظ اقتصادی درآمریکا مشکلی نخواهد داشت، ثروتمندان هستند. وی تاکید کرد «آمریکا ثروتمندترین و نابرابرترین کشور جهان است... [آمریکا]بزرگترین شکاف نابرابری ثروت در میان ۲۰۰ کشور ذکر شده در گزارش ثروت جهانی سال ۲۰۱۵ را دارد. وقتی یک درصد بالای جامعه خیلی [ثروت]دارند، این طبقه متوسط هستند که از لحاظ مالی و ذهنی در هر قدمی بهتر عمل میکنند». این نویسنده معتقد است تنها راه بیرون رفتن از این مشکلات در جامعه آمریکا، تقویت شبکه امنیت اجتماعی است که شامل یافتن راه حلهایی مانند «درآمد پایه همگانی» است که «ریچارد نیکسون» رئیس جمهور آمریکا در سال ۱۹۶۹ معرفی کرد که این به معنای داشتن درآمد ثابت تضمین شده برای فائق آمدن بر بخشی از مشکلات اقتصادی در میان قشر متوسط جامعه آمریکایی است.
دیدگاه تان را بنویسید