تغییر رژیم ایران تریلیونها دلار خرج دارد/با خروج از برجام میلیاردها دلار ضرر کردیم
تامین مالی مخالفان داخلی هزینهای گزاف و چندینساله بر دوش آمریکا میگذارد. و وقتی آموزش ناموفق ۵۰۰ رزمندهی «میانهرو» سوری ۵۰۰ میلیون دلار خرج دارد، تربیت نیرویی که بتواند به ایران حمله کند چندین میلیارد و شاید هم بیشتر هزینه برمیدارد. انداختن ده بیست موشک به سمت ایران، مثل کاری که ترامپ دو بار در سوریه انجام داد، تا «پیغامی برای آنها بفرستیم» چندصد میلیون دلار میشود.
سرویس بین الملل فردا: سخنرانی مایک پمپئو، وزیر امور خارجهی آمریکا، دربارهی سیاست آمریکا در قبال ایران، بیشتر شبیه اعلام جنگ بود تا موضعی بهدقت طراحیشده. این سخنرانی به شکلی بود که اکنون باید این سوال را پرسید که اگر دولت ترامپ بهدنبال تغییر رژیم در ایران برود، چقدر برایش خرج برمیدارد؟
این سوال سختی است، و بستگی دارد به اینکه دولت ترامپ چگونه میخواهد این کار را انجام دهد، البته اگر واقعاً قصد داشته باشد به این مسیر فاجعهبار پا بگذارد. واضح است که تنها با تهدیدات پمپئو، مبنی بر اینکه ایران با تحریمهای اقتصادی به زانو درخواهد آمد، کار به جایی نمیرسد، بهخصوص که دولت ترامپ تازه از توافق هستهای بیرون آمده و مهمترین همراهانش در این قضیه را از خود رنجانده. دولت ترامپ از این توافق چندجانبه که با دردورنج فراوان بر سر آن مذاکره شد و داشت به تنها هدفش، یعنی جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای، میرسید کنار کشیده و آنوقت حالا میخواهد فرانسه، انگلیس، و آلمان (و در ردهی بعدی روسیه و چین) را به اتحادی دعوت کند که بیشترین فشارهای اقتصادی را بر تهران بیاورد؟! موفق باشد!
مرحلهی بعدی ممکن است حمایت از گروههای ضدرژیمی همچون سازمان مجاهدین خلق باشد، که سالها در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا قرار داشته. اما اینکه سازمان مجاهدین خلق میتواند حمایت افراد تاثیرگذاری همچون جان بولتون را جلب کند به این معنی نیست که این سازمان ظرفیت یا حمایت کافی برای براندازی دولت ایران را دارد. این چیزی جز خیالات نیست که فکر کنیم سازمانی که نیویورکتایمز بهدرستی آن را «گروهی مخالف حاشیهای» نامید میتواند دولت ایران را سرنگون کند.
مخالفان غیرخشن و داخلی رژیم ایران احتمالاً بیش از اینکه از کمکهای آشکار آمریکا سود ببرند ضرر میکنند. آخرین باری که آمریکا در ایران کودتا به راه انداخت، و شاه را، در سال ۱۹۵۳، بهجای نخستوزیر منتخب و قانونی ایران، محمد مصدق، بر سر کار آورد، نتیجهی کار، اگر بخواهیم با ملایمت آن را توصیف کنیم، زیانبار بود. بهسختی میشود چنین سیاست خارجیای را، که منجر به برقراری بیستوپنج سال دیکتاتوری و بعد سربرآوردن یک رژیم بنیادگرای اسلامی شد، موفق نامید.
پس، تنها گزینهای که باقی میماند عملیات نظامی است. بمباران میتواند هزاران ایرانی را بکشد، اما خیلیخیلی بعید است که توانایی تهران برای آغاز دوبارهی برنامهی تسلیحات هستهایش را از بین ببرد، و حتی ممکن است به چنین برنامهای سرعت هم ببخشد. آخرین نکته و نه کمترین نکته این است که، همانطورکه یکی از تحلیلگران منطقه اشاره کرده است، جنگی تمامعیار علیه ایران کاری میکند که درگیریهای عراق و افغانستان برای آمریکا شبیه «پیادهروی در پارک» بهنظر برسد.
به هیچ صورت نمیتوان از میزان دقیق خرجی که بابت سرنگونی دولت ایران روی دست آمریکا میماند گفت، اما تجربهای که در عراق کسب کردهایم به ما سرنخهایی میدهد. تحریمهای اقتصادی میلیونها نفر از مردم عادی عراق را آزار داد. اما صدام حسین توانست از کمبودهای ناشی از تحریمها استفاده کند و رژیم خودش را تنها منبع تامین معاش مردم جا بزند. دیوید ریف، روزنامهنگار قدیمی، در تحلیلی پرجزئیات بر رژیم تحریمها در دههی ۱۹۹۰، به این نکته اشاره کرده که این تحریمها «در سرنگونکردن دولت او (صدام حسین) آشکارا شکست خورد و درواقع بهلحاظ سیاسی او را تقویت هم کرد.»
بعد از اینکه تحریمها در پایینآوردن دولت صدام حسین شکست خوردند، بسیاری از مدافعان تغییر رژیم عراق امیدشان را به احمد چلبی و کنگرهی ملی عراق بستند. کنگرهی ملی عراق گروهی از تبعیدیهایی بودند که بزرگترین دستاوردشان ارائهی اطلاعات غلط دربارهی برنامهی هستهای عراق بود. وقتی حمایت از چلبی و کنگرهی ملی عراق هم نتوانست رژیم صدام حسین را تضعیف کند، نومحافظهکارانی که ردههای بالای دولت بوش را پر کرده بودند برای تهاجم به عراق فشار آوردند.
مقامات دولت بوش به مردم آمریکا اطمینان میدادند که جنگ عراق ارزان و آسان، و «مثل آب خوردن» است و بین ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار هزینه برمیدارد. آنطور که در پروژهی «هزینهی جنگ» در دانشگاه براون حساب کردهاند، جنگهایی که جورج بوش و مشاورانش بعد از یازده سپتامبر به راه انداختند، تا اینجا، ۵.۶ تریلیون دلار [یا ۵.۶ هزارمیلیارد دلار] هزینه داشته است و این هزینهها همچنان ادامه دارد. این مقدار بیش از صدبرابر آن چیزی است که دولت بوش در ابتدا ادعا میکرد. از این مهمتر، این جنگها به قیمت جان صدهاهزار نفر از همهی طرفها تمام شده، از جمله ۲۰۰٬۰۰۰ غیرنظامی. آیا این همان تغییر رژیمی است که دولت ترامپ برای ایران در نظر دارد؟
با توجه به نمونهی عراق، دیگر گزینههای تغییر رژیم در ایران چقدر هزینه برمیدارد؟
خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران تا همینجا برای بوئینگ به قیمت از دسترفتن یک قرارداد فروش ۲۰میلیارد دلاری بوده است. عواقب منفیای که تراشیدن تحریمها برای اقتصاد آمریکا دارد ممکن است میلیاردها دلار دیگر هم باشد، چون این تحریمها قیمت نفت را در بازار جهانی بالا میبرد. نتیجهاش میشود قیمت بالاتر بنزین و کاهش احتمالی گردشگری داخلی.
تامین مالی مخالفان داخلی هزینهای گزاف و چندینساله بر دوش آمریکا میگذارد. و وقتی آموزش ناموفق ۵۰۰ رزمندهی «میانهرو» سوری ۵۰۰ میلیون دلار خرج دارد، تربیت نیرویی که بتواند به ایران حمله کند چندین میلیارد و شاید هم بیشتر هزینه برمیدارد. انداختن ده بیست موشک به سمت ایران، مثل کاری که ترامپ دو بار در سوریه انجام داد، تا «پیغامی برای آنها بفرستیم» چندصد میلیون دلار میشود.
عملیات بمباران، شبیه کاری که علیه داعش در عراق و سوریه انجام شد، ممکن است روزانه حدود ۸.۳ میلیوندلار، یا سالانه ۳میلیارد دلار، هزینه داشته باشد. بمباران وسیع، شبیه بمباران عراق در دههی ۱۹۹۰، سر به دهها میلیارد دلار میگذارد. و، اگر بخواهیم طبق تجربهای که از عراق بهدست آوردهایم قضاوت کنیم، تهاجمی همهجانبه ممکن است تریلیونها دلار هزینه در بر داشته باشد؛ و ما چیزی از آشوبی که در منطقه ایجاد میشود نگفتیم، آشوبهایی که میتواند با برپاکردن درگیریهایی جدید وضعیت نزاعهای فعلی را از قبل هم بدتر کند.
سوالی که در لایههای زیرین مطرح میشود این است که آیا اساساً دولت ترامپ باید بهدنبال سرنگونی دولت ایران باشد؟ از منظر امنیتی، جواب یک نهی محکم است. اگر دولت علیرغم این حرفها بر سر چنین انتخابی ایستاده است، باید حداقل مردم آمریکا درکی از اینکه این جنگ چقدر هزینهی جانی و مالی خواهد داشت پیدا کنند. اما به این امید که جان بولتون یا مایک پمپئو یا هر کس دیگری در دولت ترامپ جواب سرراستی به این سوال بدهند شما جلوی زبان خود را نگیرید.
ویلیام هرتانگ مدیر پروژهی جنگافزار و امنیت در مرکز سیاست بینالملل است. دیدگاههای که در این مقاله آمده لزوماً موضع این سایت نیست.
منبع:phillytrib
مترجم: طاها ربانی
دیدگاه تان را بنویسید